سلام پدربزرگمون سال 60 اموالش رو زبانا بین پسراش تقسیم کرده و همه پسرا قبلا با هم در یک خونه زندگی میکردن و درآمد یه جا جمع میشد و هر پسری مشغول به کاری بود. تقسیم نامه ای که نوشته شده هیچ اشاره ای به اموال تقسیم شده نشده و فقط خونه و چند قطعه باغ نوشته شده هیچ کدوم از وراث از متن تنظیم شده باخبر نبوده و امضا و اثرانگشت نزدند و فقط امضا و اثر انگشت شاهدین هست که خدا میدونه واقعیه یا جعلی. اثر انگشت یکی از عموها بود که اظهار کرد بی خبره و مال خودش نیست تقاضا انگشت نگاری شد که دوتا اثر انگشت روی هم زده شده و تطبیق داده نشد. و قاضی فقط به اثرانگشت پدربزرگ استناد کرد و شکایت ما رو رد کرد. باغی که برای دخترش نوشته شده طبق قرائن و شواهد اون زمین اصلا مال پدربزرگمون نیست و مال یکی دیگه بوده و صوری نوشته شده و اصلا حضوری هم نگفتن که بره زمینش رو تحویل بگیره. بعد از شکایت متوجه شدیم عموی بزرگ از اعتماد ما و پدربزرگ سواستفاده کرده و هرزمینی که خریده از درآمد عموها و پدربزرگ به اسم خودش قولنامه کرده در واقع باغ هایی که اباد کردیم مال عموی ماست نه پدرمون یعنی باتوجه به این قولنامه ها پدربزرگ زمینی نداشته که بین وراث تقسیم کنه همه باغ ها و زمین ها مال عموی  ماست و ما امانت گرفتیم. یک دستگاه ساختمون هم هست که قولنامه اوردن و پسراش ادعا میکنن مال عموی ماست ولی تو تقسیم نامه اورده که بهش ارث رسیده و این مورد دارای تناقض هستش. هرچند وضعیت مالی پدربزرگ خوب بوده و سال 49 خواست حج بره بخاطر کهولت سن یا بیماری دکتر اجازه عزیمت نداده. و عموی بزرگ به نیابت رفت. ما به همین موضوع هم استناد میکنیم که پدر بزرگ نه شرایط جسمی خوبی داشته و نه سواد کافی بعدها با عموی بزرگمون زندگی کرد همونجا هم فوت کرد، درست بعد 20 سال از این قضیه تقسیم نامه تنظیم شده گذشته و همه شاهدین هم فوت کردن. درخت گردوها و زمین هایی از اصلاحات ارضی خریده شده هم به نام عموی ماست. لازمه توضیح بدم عموها درآمد جداگانه ای نداشتن همه با مدیریت پدربزرگم بوده تقاضای ابطال تقسیم نامه رو کردیم ولی با توجه به سابقه شکایت معلوم نیست به نتیجه برسه یا نه. از شما خواهش میکنیم که راهنمایی کنید به حقمون برسیم. تشکر