با سلام و درود ملکی موروثی به صورت مزرعه ای جداگانه / دارای سابقه طولانی کشت و زرع قبل از اصلاحات ارضی سال 42/طبق قانون اصلاحات ارضی مورخه 26/2/ 1339 ماده 3 بند 1 و 10 و تبصره 1 ماده 21 دارای حقابه مجزا مالکیت مزرعه دارای حقابه و چشمه کاملا مسلط بر ملک و چشمه دارای کد اشتراک ملی به شماره ...... و ...... و ...... که صرفا چشمه جهت آبیاری این ملک بوده و در حقابه نوشته جهت 120 من آبیاری/ امور اراضی استان تصرف ما را تایید نموده و عنوان نموده تحت عنوان زارع از قلم افتاده می تواند درخواست سند کند/ استشهادنامه های قدیمی در امور اراضی/ استشهادنامه جدید/ پروانه مرتعداری کوه های اطراف/ دارای تمام شرایط کمیسیون ماده 56 به عنوان مستثنیات آثار زراعت توده های سنگ جمع آوری شده در زمین، آثار تحجیر دور زمین، آثار خرمنگاه، آثار جویبارهای قدیمی، آثار گذرگاه های قدیمی، آثار گاش های دامداری، آثار آب انبار بهاره و .../ در امور اراضی استان طبق صورتجلسه های قدیمی اصلاحات ارضی و جنگلبانی نوشته شده که عملا مالک خودشون هستند و چون عوام بودند برای سند اقدام نکردند/ سال 78 اعمال کمیسیون ماده 56 شده و بدون توجه به سوابق زراعت و حقابه و تصرف ما در برگ تشخیص کمیسیون ماده 56 هیچ اشاره ای به آثار زراعت ما قبل از سال 42 نداشته ومساحت کل پلاک 2669.96 هکتار 149.25 به عنوان مستثنیات ، 2335 هکتار سند به نام منابع طبیعی و 180 هکتار بدون سند است که ملک ما در این 180 هکتار واقع شده که تقریبا 20 هکتار است/ سند منابع طبیعی سال 85 صادر شده و 2335 هکتار از کل پلاک را در سند دارد / به دادگاه ویژه ماده 1 تبصره 9 افزایش بهره وری بخش کشاورزی شکایت کردم در رای نوشته مالکیت محرز نیست/ به رای در دادگاه تجدید نظر شکایت کردم باز رای قبلی را تایید و نوشته مالکیت محرز نیست/ ملک همچنان در تصرف خودم است و هرسال منابع طبیعی شکایتم میکنه و حتی اهالی محل را تحریک میکنه که گله توی کشتم بریزند / با شکایت مردم محلی را مجبور به پرداخت خسارت نمودم و به جهت فامیلی فقط آنها را ملتزم کردم که از چشمه استفاده نادرست نکنند و مزاحمت ایجاد نکنند ممنون میشم راهنمایی بفرمایید که بتوانم احراز مالکیت بگیرم و یا هر راهی را پیشنهاد می کنید که ما چند خانوار به حق خود برسیم و مشت محکمی بر دهان استکبار