سلام. در سال 95 بعد از آن که آپارتمان قبلی خود را که وام بانکی داشت فروختم و مجدد با استفاده از وام جوانان مسکن دختر بزرگم و صرف هر آن چه به عنوان تامین مابقی هزینه میتوانستم نقد کنم به دو دلیل یک ضمانت وام و دوم به دلیل تغییرات سریع قیمت‌ها و وام دار بودن خانه قبلی که بانک مسکن دو وام در آن واحد به فرد نمی دهد با بیان موضوع به همسرم و خانواده به نام همسرم بر طبق سند مبایعه نامه خریداری کردم و تمامی هزینه آن را خود پرداخت کردم ولی بانک با توجه به آن که ایشان نیز وام خرید خانه در جریان پرداخت نیز به نامشان در سوابق بانک موجود بود که فراموش شده بود امکان خرید به نام ایشان را ندادند که دو نفری تصمیم گرفتیم تا من با ولایت دخترم، خانه را به نام وی خریداری کنیم و مبایعه نامه متمم خورد و در آن عنوان شد همسرم حقوق این مبایعه نامه را به دخترم انتقال داده که مورد انجام شد. بعد از حدود یک ماه ایشان خواسته ای از من نمودند که با توجه به این که خانواده شان تصور به نام بودن خانه به اسم ایشان را دارند آبروی ایشان را بخرم تا خانه به گونه ای به نام ایشان شود و حتی با تائید دختر بزرگم مبنی بر این که هیچ مشکلی برای من پیش نخواهد آمد. همان طور که بیست سال به نام من بوده با ایشان توافق شفاهی نمودم تا در قبال مهریه شان که البته در آن زمان ارزش خانه بیش از مهریه نیز بود با وکلالت بلاعزل و ولایت من سند بلاعزل انتقال به نام او صادر شود تا در فرصتی مناسب ایشان در دفترخانه ازدواج به همراه دو تن از نزدیکان خود دریافت مهریه را ثبت کنند. همانطور که مسئول دفترخانه راهنمایی نموده بود. ولی قضای روزگار این گونه نشد و وی بعد از یک ماه و در پی اعتراض من به ایشان در خصوص این موضوع با نشان دادن شصت خود اظهار داشتند که چون سندی ندارم بنابراین این کار را انجام نمی دهند و از آن زمان بر انجام هر آن چه بر اذیت و آزار من به واسطه رفت آمد های نا صواب در وقت های غیرمعمول ادامه عدم تمکین خاص و در نهایت ساختن درگیری ها لفظی و وانمود های درگیری فیزیکی در نهایت در سال 97 دو بار از ورود من به خانه جلوگیری کردند که اولی یک روز و دومی 15 روز که به همراهی پدر و مادر وی با تعویض قفل آپارتمان انجام شد و مهریه خود را نیز به اجرا گذاشتند. که هر دو بار با صحبت با ایشان و کمک گرفتن از دختر بزرگم مجدد به خانه خودم راه داده شدم و اجرای مهریه را لغو کردند. ولی ایشان در بار سوم بدون توجه به قول و قرار رعایت یکدیگر اقدام به حرکات تحریکی دیگر نمودند و با عکس العمل کوتاه مدت من مبنی بر عدم پرداخت پول تو جیبی به ایشان برای چند روز مجددا مهریه را در دو محل یکی در شعبه 280 مجتمع باهنر و دیگری در اداره پنجم مهریه ضمن دریافت سکه و یک چهارم حقوق من و توقیف و ضبط هر آن چه داشتم از وسیله نقلیه تا پاداش های محل کار، عیدی و … انجام دادند. در نهایت در تاریخ 98/10/1 از ورود به خانه ممانعت و این بار نصب نرده آکاردئونی تنها در یک صبح تا ظهر روی در آپارتمان تا به امروز با صحبت های خود من با ایشان وساطت اقوام و حتی صحبت شوهر خواهر ایشان با وی موثر نیفتاده و دخترم هم بعد از رشید شدن خونه رو به همسرم انتقال داده است. من در کمال وضع بد اقتصادی بدون داشتن هیچ چیز بعد از 34 سال سابقه کاری خود 2 سال است بدون سر پناه شخصی روزگار میگذرانم. در این دو سال وکیلی به ظاهر قصد کمک به من را اظهار میکرد که متاسفانه فریب و فقط گرفتن پول به بهانه های مختلف بود آیا راهی برای این ناروایی وجود ندارد؟