مشاوره حقوقی رایگان - ضرب و جرح توسط مامور

با سلام. دیروز ساعت هشت شب در حالی که مقداری ضایعات آهن حدود 4 کیلو همراه من بود، توسط مامور پاسگاه دستگیر شدم و به پاسگاه منتقل شدم. ابتدای ورود توسط افسر نگهبان با چند ضربه به شکم و صورت پذیرایی شدم و بعد از سه ساعت رفتن به محل جمع آوری ضایعات و نبود صاحب و شاکی بی گناهی به پاسگاه برگشتیم و مجددا من را کتک زدند طوری که چشم چپ من کبود شد و هرچی فحش بود از ماد، خواهر و همسر نثار من کردند. بدون هیچ گناه یا عمل خلافی از طرف من و بعد هم من را آزاد کردند. افسر نگهبان به من گفت شتر دیدی ندیدی و اگر شکایت کنی 4 گرم شیشه و شیره تریاک به جرم فروش به پای تو میزنم. به همسرم اطلاع دادم که کجا هستم و گوشی رو از من گرفت و با حرف های دور از شان همسرم را ترساند. آبروی من را که برد هیچ و الان گوش من سنگین شده است و چشم سمت چپ هم کبود شده است. آیا میتوانم و چگونه شکایت کنم؟ متشکرم اگر راهنمایی ام کنید.

پاسخ ها:


با سلام شما می بایست از طریق 197 اطلاع می دادید متاسفانه اما اگر برای اثبات حرف هایتان شاهد دارید می توانید در دادسرای نظامی شکایت نمایید

16:41:04   1400/4/17

سوالات مرتبط

آزار و اذیت اتباع توسط مامور
با سلام من اتباع هستم دیشب از خونه فامیلم اومدم بیرون داشتم میرفتم خونه خودم سرکوچه مون نرسیده که دیدم ماشین مامور اومد و بعد از ماشین پیاده شدن اومدن سمتم و مدارک اینا خواست نشون دادم تلاشی ام کرد و...
ضرب و شتم و گزارش خلاف واقع مامور پلیس در حین ماموریت
با سلام کارگاه بنده را صاحب ملک بدون مجوز قانونی تخریب و تخلیه میکردند بنده به 110زنگ زدم مامور با متخلفین همدست شده بود و اجازه داد آنها به تخریب و تخلیه ادامه دادند و اموال مرا هم تخریب و هم سرقت کر...
ضرب و شتم مامور
سلام بنده به جای شخص دیگری به اشتباه در خیابان توسط مامور لباس شخصی دستگیر شدم که حکم جلب داشت و از خود دفاع کردم و با مامور درگیر شدم لازم به ذکر است که ایشان نه مدرکی و نه حکمی تا داخل پاسگاه به من...
حق فحاشی و ضرب و جرح توسط مامور پاسگاه
ایامامورین پاسگاه یا هرکجا حق فحاشی وزدن رادارند بدون انجام جرمی واثبات آن؟...
شکایت از مامور به دلیل ضرب و جرح
امروز صبح یک فرد با لباس شخصی آمد و فقط با زبان گفتن که من سرگرد فلانی هستم حکم جلب فلانی رو دارم نه کارت شناسایی به بنده نشان دادن نه حکم جلب میخواستند که وارد بشوند و گفتم که حکم ورود به منزل را نشا...