سلام من 23 سالمه وقتی 9ساله بودم پدرو مادرم از هم جدا شدند و پدرم حضانت را به مادرم داد توی این سالها از جانب پدرم به جای حمایت شدن بی توجهی و ازار و اذیت و تهدید و ابروریزی دیدم و خیلی مورد ازار عصبی قرار گرفتم و من و به چشم وسیله برای اذیت کردن مادرم نگاه میکرد و حتی تو سن 17 سالگی مجبور به گرفتن حکم رشد شدم البته رفت و امد زیادی نداشتیم شاید سالی چند بار ولی چند سالی ازش بیخبر بودم از سن کم هم همیشه به من میگفت که موقع ازدواج من و اذیت میکنه و همش منتظره من کارم بهش گیر باشه مادرم 6ماهه پیش فوت شدن و پدرم امدن و میخواستن من و به زور ببرن حتی تهدید کردن که من و میدزدن و من هم هیچ حامی ندارم و به خونه اقوام پناه اوردم حالا میخوام ازدواج کنم میخوام درخواست اجازه ازدواج بدم ولی از اینکه پدرم در جریان قرار بگیره خیلی میترسم چون سابقه ایجاد اختلاف و ابروریزی در ازدواج برادرم داشته میخوام بدونم با این شرایط براش ابلاغ میشه؟ واقعا حضورش برام عین کابوسه و نمیدونم چیکار کنم