مشاوره حقوقی رایگان - حمله عده ای به فرد ایجاد جنجال

باسلام خدمت شما عزیزان. سوالم این بود چند وقت پیش یعنی 28 اسفند 99 برادرم در مغازه مشغول کار خود بوده که یه اوباش که بدون دلیل جلوی مغازه وسایل شکسته و خسارت زده و برادرم به او گفته که چرا اینکار را میکنی و او هم شروع به جنجال میکند و با افرادش به او حمله میکند و برادرم بدون سلاح به پاسگاه پناه میبرد و عده ای از انها هم دستگیر میشود و موقعی که برادرم در بازداشت بوده یه نفر کشته میشود ولی برادرم اصلا در انجا نبوده و حالا 33 روزه است که در زندادن است و تکلیفش معلوم نیست و هیچ شعبه ای پرونده را به عهده نمیگیرد میخواستم بدونم تکلیفش چه میشود و کی میتوان برایش وثیقه گذاشت او بیگناه الان در زندان است و باید چه کار کنیم ؟ ممنون

پاسخ ها:


به دادسرای محل مراجعه و درخواستی کتبی به دادستان یا معاون وی بدهید مبنی بر اینکه اعلام کنند برادرتان به چه علت در زندان بوده و در چه شعبه ای در حال رسیدگی است.سپس از شعبه پیگیری کنید.البته امکان دارد بعلت صدور قرار بازداشت موقت نتوانید وثیقه بگذارید.اگر دادستانی جواب نداد به رییس دادگستری محل و زندان و کلانتری هم مراجعه و ببینید کدوم شعبه هست

02:56:14   1400/3/25

سوالات مرتبط

درگیری منجر به قتل و قصور پزشکی
سلام عرض ادب خسته نباشید تو یه درگیری سر برادرم ضربه خورده بود خونریزی مغزی شده بود وجمجمه اش شکسته بود نظام پزشکی 30 درصد قصور پزشکی زده ما از دکتر شکایتی نداریم قاضی هم قتل عمد اعلام کرده ممکن هست ...
نزاع دسته جمعی
سلام. همسر بنده برج هشت سر یک درگیری میرسد که آخر درگیری بوده که یک نفر در این درگیری به قتل میرسد ولی وقتی مقتول چاقو میخورد و فرار میکند. همسر بنده بعد میرسد. الان مادر مقتول شاکی شده و با سند آزاد ...
حکم دادگاه
یک شب آخر شب چند نفر می ریزند سر دو نفر و کتک کاری شون می کنند و تا جایی که ممکن بوده ان ها را زدن و چند تا چاقو هم به آن دو نفر زدند بعد یکی از اون چند نفر کشته می شه بعد یکی از اون دو نفر می ره زندا...
برای اثبات حضور نداشتن در یک درگیری
با سلام من در گذشته به پنج سال حبس تعزیری به مدت شش ماه شدم که اگر تا پنج سال درگیر بشم شش ماه زندانی میشم، و افرادی طی یک صحنه سازی در یک درگیری با بستگانم از بنده شکایت کردن، و منو به عنوان ضارب...
دفاع از اتهام انتسابی
سلام، خسته نباشید. حدودا یک سال مادر خانمم اومدن خونه ما . یه کم درو دیر باز کردیم، شروع کرد به بد و بیرا. خانمم به پدرش زنگ زد بیا مامانو ببر، اونم اومد شروع کرد. ولی صاحب خونه مانع شد. کمی بعد من رف...