سلام. پدر من سال 89 فوت کردند. ایشان در بازار بزرگ تهران مغازه پارچه فروشی در قسمت که اوقافی است، سرقفلی آن را حدود 60 سال دارا بودند. فروردین ماه 1387 خواهرم توسط وکالت نامه بلاعزل اجاره نامه را امضا و به نام خود می‌کند. در ضمن تجارت خانه های مربوطه دارای اتحادیه بوده و تمامی قراردادها از طریق اتحادیه و با کامل و تکمیل شدن مدارک الزامی اعلام شده است. توسط اتحادیه می‌توانند پروانه کسب دریافت نمایند و یکی از ان مدارک الزامی قبول مسئولیت‌های قانونی تجارت خانه مورد معامله قرار گرفته است. خواهر آن را در دفترخانه مربوطه در سال 90 امضا کرده است. سپس پروانه کسب از آن زمان به نام ایشان شده است و پروانه تا آن زمان زیر اسم پدر بوده است. در ضمن بحث محجوریت پدر و یا این که پدر واقف بوده و یا نه مطرح نیست چون شاهد برای او هست. پدر از اواخر 86 دیگر در بستر بوده و امضاها توسط او طبق کارشناسی جعلی است. ولی بحث ما آن قسمت نیست. به هر حال در سال 98 خواهر مغازه را به فروش میرساند. که نقطه آگاهی من بود در رابطه با تجارتخانه پدر، چون از من امضا نخواستند و من مخالف فروش بودم مگر این که تقسیم اموال با آن و یا زودتر از حجره انجام گردد چون در طی 10 سال هر چه به اموال اضافه شده از درآمد حجره و پس ورثه بوده و هرچه خرج شده و من توسط حسابداری و روابط و کتاب های تجارت خانه میتوانستم محاسبات را دقیق انجام دهم اگر اشکال بین ما پیش می آمد. در ضمن مرور زمان هم در این جا مطرح نیست. 3 پسر 2 دختر و مادر بودیم. همه موافق به جز من و من در قبال این عمل پولی را که می‌دادند را هم قبول نکردم و برای قبول کردن مبایعه نامه را خواستم و ذکر نموده ام در نوشته و باز مطرح نیست چون مدرک برای قبول نکردن و چرا قبول نکردم زیاد است. فروش اخیرا در مبایعه نامه دیدم نوشته 8 میلیارد تومان. این در قسمت کیفری برای کلاهبردار و جعل اسناد در تجدید نظر بوده و دلیل تجدید این است که پرونده بازپرس میگوید قبلا رسیدگی شده است و من میگویم نه و هیچ راهی تجدید برای قبول نکردن این مورد ندارد. پس باز آن هم مطرح نیست ولی در آن قسمت بازی زمان راه افتاده و بالاخره آن بازی تموم. سوال و دلیل برای اقدام حقوقی من میخواهم این حجره برگردد و بشود قسمتی از ترکه پدرم که نگذاشته بودند. برای تقسیم. پس دعوای من برگرداندن مال به ماترک هست و این که امضای مسئولیت پذیری و سپس اجازه پروانه بعد از فوت بابا بوده است و وکالت نامه باطل شده است. در کل بیع فاسد و بطلان معامله که بعد خریدار ها هم که قبلا در زمانی که شنیدم در چند روز اول معامله نامه معامله به مال غیر داده ام و همچنین به املاکی و متصدی اوقاف. این وسط فقط اتحادیه گردان کسب را رد کرده و نداده است و گفته تا دادگاه به نتیجه برسد. تمبر این یا دادخواست این که من میخوام به ماترک برگردد، چطوری باید محاسبه بشود؟ . من دفاتر را که 10 سال تجارتخانه ها باید نگه دارند که دارای سهام هستند این جا که مال پدر بوده و باید 5 ورثه میشده،طبق کدام قانون کدام نوع تجارت این مورد هست؟ البته سهام نفروخته و نوعی شراکت است. طبق کدام قانون تجارت تامین دلیل برای محافظت دفتر ها در این مورد کار میکند که هنوز ثابت نکردم مال ورثه است و خب تامین خواسته من چگونه باید مطرح بشود. توسط این اوراق تجاری فرق حدود 300 میلیارد تومان فرق معامله در حداقل است برای آوردن بقیه داخل ماترک یا نتوانستند و از دست دادن در نهایت اون میشود. خواهشا جواب کلی ندهید. اگر واضح تر باید مطرح بشود، کدام قسمت واضح نیست؟ متشکرم.