با سلام و خسته نباشید. بنده چند سال پیش یک موتور داشتم که سرقت شد. بعد از دو سال در یک شهر دیگر پیدا شد و سارق رو زندانی کردن. سارق بعد از چند ماه برای من یک موتور صفر از همون محل خودشون از یک فروشگاه موتور سیکلت برای من با دادن چک، گرفت. موتور رو آوردم. بعد از دو ماه یا سه ماه نیروی انتظامی چون موتور مدرک نداشت، موتور را گرفت و پارکینگ زدن. من هرچه با فروشنده تماس گرفتم موفق به گرفتن مدارک نشدم و مجبور به شکایت شدم. در جلو دادگاه یک عریضه نویسی متن رو نوشت که چون الان مدت چند ماه میگذره و موتور در پارکینگ هست به علت گرمای تابستان اون موقع موتور روز به روز خراب میشد و من گفتم که دیگر موتور رو نمیخوام و پولش رو بده. خلاصه متن رو نوشت بعدش داخل خود دادگاه یک اتاقی بود که قبل از هر کاری اون جا اول متن رو میخوندند که اگر اشتباهی چیزی بود، درستش کنه که نه وقت دادگاه گرفته بشه نه من. متن رو کارمند دادگاه خوند و گفت که درسته. مراحل دادگاه شروع شد و پرونده رو به شورای حل اختلاف فرستادن در شورا حدود پنج الی شش بار احضاریه فرستادن که من همه رو میرفتم ولی فروشنده حتی یک بار هم نیومد. بهش زنگ میزدن میگفت کار دارم جلسه بعد میام. خلاصه بعد از چند جلسه دیگر قرار شد رآی غیابی صادر بشه. روز موعود که رسید دیدم از شورا به من زنگ زدن گفتن که رای صادر شده و من متن شکایت رو اشتباه نوشتم گفتن میبایست به جای کلمه بطلان معامله مینوشتی فسخ معامله. البته ناگفته نماند چون الان چند سالی هست که میگذره ممکنه الان باز اشتباه نوشته باشم کلماته بطلان و فسخ رو یادم نمیاد که در پرونده کدوم بود. خلاصه بعدش گفت که قاضی پرونده رو مختومه کرده. اون موقع بعدش من تصادف کردم و نتونستم برم. بعدش نگهبان ساختمانی بودم که باز صاحب کار مرخصی نمیداد. چون محل زندگی من و شهری که دادگاه اون جا تشکیل شده بود چهار الی پنج ساعت از هم دور بودن نمیشد که برم. ساله 98 هم که سیل اومد من بچه پلدختر لرستان هستم. سیل خونه و زندگی و همه چی مون رو با خودش برد. این مطلب رو نگفتم که من فقط یک قولنامه دستی از فروشگاه فروشنده دارم. حالا از شما عزیزان درخواست میکنم که اگر راه حلی هست من رو راهنمایی کنید .باز هم شرمنده از این که متن طولانی شد. یا علی. حق نگهدار.