در یک پرونده سرقت فامیلی که توسط برادران و معاونت همسر سابقم انجام شده بعلت طولانی شدن مراحل تحقیقات و برسی های مجدد چندین بازپرس و قاضی شعبه تغییر یافت آخرین قاضی برخلاف قضات قبلی که دقت زیادی در مشخص شدن جزییات مینمودند و چندین بار پرونده به بازپرسی جهت برسی موارد مورد نظر دادگاه ارسال شده بود اما آخرین قاضی بدون توجه به جزییات و مدارک موجود در پرونده رای بینابین داد بدین شکل که ایراد صدمات و ضرب و جرح بنده را محرز دانست و خوانده های پرونده را به پرداخت 5 میلیون تومان دیه محکوم کرد اما از اتهام سرقت بعلت کافی نبودن مدارک تبرئه نمود درحالیکه در مراحل تحقیقات، بازپرسی در پاسخ سوالم از ارجاع به آگاهی اعلام کرد نیازی به ارجاع پرونده به آگاهی نیست چرا که از نظر بازپرسی انجام سرقت محرز شده و قرار مجرمیت صادر شده و جلسات قبلی دادگاه با قضات قبلی هم بعلت ادعاهای واهی دستور استعلام داده شده بود که پاسخ استعلام نیز دقیقا تایید ادعای من بود مع الوصف رای به محکومیت به پرداخت دیه و تبریه از اتهام سرقت بعلت کافی نبودن مدارک صادر شد که تقاضای تجدبد نظر نمودم و تعیین وقت برای حضور شد که (بعلت تغییر مکان دادگاه تجدید نظر از پارک شهر به هروی و بی اطلاع بودن و احضار و ابلاغ الکترونیکی بدون درج آدرس) وکیلم در پرونده نتوانست حضور پیدا کند و خودم نیز با 15. دقیقه تاخیر از زمان تعین شده حضور پیدا کردم و طرفهای مقابل پرونده هم نیامدند که رئیس شعبه تجدید نظر گفت دیر آمدی و حالا لایحه ات را بده ولی دیر امدی و پرونده بسته شده و رای بر رد تجدید نظر داده شد با توجه به اینکه مدارک و شواهد و دلایل در پرونده انقدر هست که ندیدن و تشخیص ندادن واقعیت ماجرا به مراتب سخت تر از دیدن آن است و در این میان حق و اموال من است که از بین میرود برای گرفتن حقم چه کاری میتوانم بکنم؟و چه اقدامی باید انجام شود؟ مطالب گفته شده همگی حقیقت و مطابق مدارک موجود در پرونده است و (برداشت و شرح و تعریف به نفع خود از پرونده نبست) شرایط قبول وکالت این پرونده توسط وکلای دادراه چگونه است؟