سلام،خسته نباشید، بنده هشت ایمپلنت در فک بالا در یک جلسه و چهار ایمپلنت در فک پایین در یک مطب در سعادت اباد انجام دادم بعد از گذشت نزدیک سه ماه به بنده وقت دادن تا برای تعویض پیچ ایمپلنت با پایه به مطب مراجعه کنم، بعد از مراجعه متوجه شدم که دکتر جراح خودم برای انجام کاره بنده کس دیگری فرستاده، که بعد مشخص شد که اصلا دکتر نبوده در هر صورت کاره خودش رو شروع کرد و از دوازده ایمپلنت بنده یازده عدد آن را با موفقیت انجام شد و در یکی از آنها دچار مشکل شد که بعد از کلی فشار آوردن به لثه بنده و نتوانستن با دکتر جراحم تماس گرفتن و ایشان گفت که به اتفاق هم بیاید مطب یافت آباد تا خودشان کار را تمام کنند، بعد بنده به همراه دکتر تقلبی به مطب یافت اباد رفتیم و دکتر جراحی لثه بنده رو برای در آوردن ایمپلنت شروع کرد منتها دکتر هر چقدر لثه بنده رو برش میدادند تا به ایمپلنت برسند نمیرسیدند چند بار هم خواستند در مطب عکس اوپیجی بگیرند که موفق نشدند بعد از گذشت دو ساعت و نیم بنده دیگه صبرم تمام شد و گفتم دکتر دنبال چی میگردید تا کجا میخواهید برید جلو من دیگه نمیتونم تحمل کنم و بعد دکتر بدون اینکه ایمپلنت را دراورد لثه بنده رو بخیه زدند و یک نسخه هم نوشتند تا از داروخانه بگیرم و تاکید کردن که حتما آمپول دگزا را بزنم منتهی بنده وقتی به داروخانه رفتم یکدفعه با شدت خونریزی از بینی مواجه شدم که از ترس برگشتم مطب وقتی به مطب برگشتم چون ترسیده بودم به دکتر گفتم با من چیکار کردی که یکدفعه قسمت چپ صورتم به سرعت ورم شدیدی کرد و خونریزی از بینی و دهان بنده شدت گرفت که کمپرس یخ گذاشتند بنده رو به آرامش دعوت می‌کردند و خونریزی ادامه داشت تا اینکه از مطب سعادت شخصی که مسئول آنجا بود با بنده تماس گرفت و گفت چه اتفاقی افتاده و ... به بنده گفتند شما برید یه عکس اوپیجی بگیرید تا اونموقع من خودم رو رسوندم بعد از گرفتن عکس اوپیجی و آمدن آن شخص از مطب سعادت اباد و مشخص شدن جای ایمپلنت که در نزدیکی دو انگشت مانده به چشم بنده بود به بنده گفتند که باید دوباره جراحی کنیم و انرا در بیاوریم آنهم در شرایطی که صورته بنده و لثه بنده ورم شدیدی کرده بود و از اونجایی که خون شدیدی از بنده میرفت بنده قبول کردم و بعد از دو ساعت موفق شدن که ایمپلنت را خارج کنند و جلوی خونریزی را بگیرند و بخیه بزنند و بنده در حالی که قسمت چپ صورتم به اندازه یک نارگیل ورم کرده و لباسهایم پر از خون به خانه برگردم، بنده ساعت یازده صبح در دندانپزشکی سعادت اباد بودم و ساعت ده شب بود که به خانه برگشتم و چیزی در حدوده پنج ساعت از بنده خون میرفت،از حضرتعالی عذر خواهی میکنم بابت متن طولانی که نوشتم و تشکر میکنم که وقت گذاشتید و توجه کردید و در آخر میخواستم لطف کنید و منت گذاشته و بنده رو راهنمایی کنید،سپاسگذارم