سلام. سال 94 در پی درگذشت مرحوم پدرم و سکونت دیگر وراث در خارج از استان، ابتدا برادرم به میراث مرحوم سرکشی و نگهداری میکرد. متاسفانه بنده به دلیل مَشغله زیاد، خیلی کم امکان سرکشی به ملک که یک واحد مرغداری و پرورش ماهی است را داشتم. از این رو در هر مراجعه شاهد رفت و آمد اشخاص مجهول و معتاد بودم. اما اقدامی جز نصیحت و هشدار انجام ندادم. چون وی برادر کوچکترم بود از نظر عاطفی به وی تعلق خاطر داشته و به همین بسنده کردم. نهایتا طی دو سه سال حضور وی مبالغ قابل توجهی از اموال شخصی بنده و هم مورثی مفقود و در واقع به سرقت رفت. نهایتا با تماس با 110 در مورد مصرف مواد و دایر کردن مکان را گزارش نمودم. که در پی ورود مامورین سه فرد و مقداری هروئین و شیشه کشف گردید. محکوم به چندین سال زندان گشت اما با گرفتن وکیل و اعتراض مبنی بر این که بنده به خاطر موضوع وراثت برایش مواد را گذاشتم توانست با وکالت آقای ... برائت بگیرد. البته بنده از حکم چند سال حبس وی ناراحت بودم و اقدامی نکردم اما در نتیجه رفت و آمد با افراد سارق خود به جرم سرقت در چند پرونده محکوم گشته. این ها را جهت اطلاع گفتم. اما مسئله مهم این است که در زمان زندانی بودن وی چندین بار و در آخرین مورد 20 روز پیش مرغداری مورد سرقت واقع گردید و بسیاری از اموال مان را به سرقت بردند. بنده هر بار با 110 تماس گرفتم به دلیل این که ملک در مرز بین دو شهر فومن و صومعه سرا واقع گردیده، یا ماموری نیامد وقتی هم آمدند اظهار به این که در حوزه ما نیست نموده. نهایتا اخیرا تصمیم گرفت به ویلای موجود در مرغداری نقل مکان و سکونت کنم. روز شنبه ساعت حدود 8 غروب همسایه روبرو که کارخانه برنجکوبی است خبر داد چند نفر از دیوار پشت وارد محوطه شدند. اول به 110 زنگ زدم به دلیل مساحت و نگرانی از امنیت جان خود اسلحه شکاری را همراه بردم وقتی دیدم دو نفر کنار موتور خانه ژنراتور برق هستند که با دیدنم پا به فرار گذاشتند به ایشان گفتم بایستند که اعتنا نکرده از دیوار پریدن که من برای ترساندنشان تیر هوایی شلیک کردم و متعاقبش خواستم از دیوار بپرم که پایم در چاله ایی افتاد و ناگهان شلیک شد. متاسفانه دو عدد ساچمه به کف پای یکی و 40 عدد هم به ران پای دیگری اصابت نمود. البته من متوجه نشدم چون سارقین متواری شدند و من به گمان این که فرار کرده اند به خانه برگشتم. اما بعدا وقتی برای خرید به بیرون مراجعه کرده بودم با تماس تلفنی همسرم خبردار شدم که پلیس دنبالم آماده و من هم فورا آمدم مرغداری و به اتفاق مامورین و تسلیم سلاح به ایشان به کلانتری رفتیم. با این که کل ماوقع را در صداقت کامل بیان کردم. من را بازداشت و امروز با تامین قرار 400 میلیونی آزاد شدم.