با سلام شاید تا الان شنیده باشید که میگن طرف بیگناه بوده ولی باز به خاطر جرمی که نکرده محکوم شده و داره تاوان کار نکرده رو میده و اسیب های زیادی از همه طرف بهش تحمیل شده است ، تا اینکه این بلا سر بنده اومده جریان از این قرار است که سال 93 تو شهر خودم در غرب کشور بیکاری طغیان میکرد و من و برادرم با خانواده هامون مجبور به کوچ‌ به یکی از شهرهای کوچیک جنوبی کشور شدیم، هر چی داشتیم و نداشتیم فروختیم و مغازه ای در شهر کوچک جنوبی خریدیم سند مغازه هنوز صادر نشده بود و فروشنده در بنگاه املاک متعهد شد در تاریخ معینی به انتقال سند به نام خریدار ولی اون تاریخ که قرار بود سند رو انتقال بده فروشنده امتناع کرد و گفت کار شهرداری سند کمی به مشکل خورده و وقت بیشتری خواست ، یک سال گذشت تا اینکه یک روز فروشنده با بنده تماس گرفت و بنده حضورا به محل کار ایشان رفتم تا برای مشکل پیش اومده صحبت کنیم ، نگو این آقا با فکر قبلی و با یک نفر دیگر شروع به جر و بحث با من کرد و من هم از همه جا بی خبر به خاطر اینکه سند رو ایشان نمیده چند حرف که میرم از دستت شکایت میکنم این بلا رو سرت میارم این رو به عنوان تهدید علیه من به دادگاه شکایت کرد و اینطوری به همین سادگی فروشنده مغازه از من شکایت کرد و طی چند بار پیامک که برام فرستاد نوشته بود پسر خاله های من تو این شهر قاضی هستند و اشناهای زیادی دارم به من گفت بیا باهم صلح کنیم که این مغازه سند نداره همینجوری عادیه من هم قبول نکردم و ایشان از دست من در دادگاه کیفری شکایت کرد که این آقا اومده سرکار من و من رو تهدیدم کرده که اگه سند منو ندی میکشمت و ..... هر چه من پیش قاضی گفتم این آقا عمدا این بازی رو سر من درآورده که از من باج بگیره ، قاضی قبول نکرد که نکرد و برام شش ماه حبس تعزیری و 74ضربه شلاق صادر کرد و هرچه تلاش کردم در دادگاه تجدید نظر حکم قطعی شد و دیگه بهم ثابت شد که واقعا هرجا آشنا داشته باشی هر کاری رو بخوای میتونی پیش ببری ، نوبت به اجرای حکم رسید من هم از نظر جسمانی مشکل دارم و هم از نظر اعصاب و روان ، پزشک قانونی سه تا نامه به پزشک های مربوطه فرستاد و پزشک های مربوطه با سند و مدرک که من دیسک کمر و گردن عمل جراحی کردم و تحت درمان هستم و یک عمل جراحی دیگه کمرم دارم با عکسهای ام آر آی که دکتر تایید کرد و مشکل اعصاب و روان شدید دارم و دارو مصرف میکنم و سابقه بستری در بیمارستان در بخش روانپزشکی هم دارم ولی پزشک قانونی در عین ناباوری اصلا به نسخه های مکتوب پزشکی که خودش بهشون نامه زده بود توجهی نکرد و میگه باید بیای حبست رو بکشی. واقعا الان فهمیدم که اون موقع طرفم میگفت من تو این شهر خیلی آشنا دارم و هر جا بری برات مشکل درست میکنم و این بلا سرم اومده از وکلای محترم خواهش میکنم راهنماییم کنید ضمنا این حکم از سال 94 تا الان باقی مونده و بعد از شش سال دادگاه میگه باید خودت رو معرفی کنی و بنده به دلیل بیماری از سال 95 به شهر خودمون برگشتم و در شهر خودمون که با اون شهر 1000 کیلومتر فاصله داره ساکن هستم و برادرم اونجاست و اخطار یا احضار رو به دست برادرم میدن و برادرم به من خبر میده چون جواز کسب برادرم به عنوان ضمانت اونجاست ، ایا راهی وجود داره که من به حق و حقوق خودم برسم یا که .......