سلام. بعد از ده سال دادخواست دادن برای ملکی در شهر رشت، در سال 97 به حق خود رسیدم. توسط همان بنگاه به مشارکت دادم قراردادی نوشته شد. بین من به عنوان مالک با حکم دادگاه و دو نفر از بنگاه داران بساز و بفروش. قرار شد، شخص بنگاه دار ملک 210 متر را هشت واحد بسازد. دو واحد به من دهد با چهل تومن پول نقد و شش واحد هم دو نفر بردارند. در همان دفتر بنگاه، قرارداد تنظیم کردیم. برای پشتوانه ساخت و تحویل قانونی و ساخت طبق قرارداد، چکی به مبلغ دویست و پنجاه میلیون تومن به تاریخ 15 ماه بعد از تنظیم مشارکت نوشتند. 30 /98/5 زمان تحویل ملک از دو واحد خود یکی را بخشیدم به زن شخصی. زمان بخشش، ملکی ساخته شده در کار نبود و زمین کلنگی بود. پشت مشارکت نوشتم یک واحد را بخشیدم به خانم ... عین متن نوشتاری را به عرض میرسانم. ضرر و زیان دیرکرد ساخت مشارکت را روزی صدهزار تومان تعیین کردن. پس از تاریخ سی مرداد نود هشت، تاریخ چک حسن انجام کار آپارتمان را به نام من دریافت کننده چک زدن. بیش از یک سال این دو نفر من رو بازی دادن. این ها با شخص بنگاه دار طوری برنامه ریزی کردن با بر پا کردن واحدها پیش فروش کرده و از زمان شروع کار من تا دیروز که اعلام تمام شدن کردن و تحویل دادن دو بنای 8 واحدی ، زمین خریدن و ساختن و فروختند. اما آپارتمان من رو با صرف وقت زیاد کار کردن حدود یک سال قبل به دو نفر گفتم، طبقه پنجم را دو واحد بسازید. یکی مال شما یکی را به من دهید. من دو واحد گیرم آمد. یکی را بخشیدم و یکی را همان سال فروختم به مبلغ 160 میلیون تومن که 65 تومن نقد دادن و بیست تومن را دو تومن، یک تومن دادن. تمام پول رد بدل شده توسط کارت پرداخت شد. به جز پول 65 تومن. مبلغ 50 تومن از فروش واحد من مانده. گفتم چه میکنید، گفتن با حضور در بنگاه اول ما یک سوئیت میتونیم بسازیم روی ورق دفتر اون لحظه برق شهر هم قطع شده بود رو کاغذ نوشته روی طبقه چهارم، آقای پیمانکار، یک بنا احداث کنه و بیست میلیون به من پرداخت کنه. خدا خیر دهد حدود 8 ماه قبل با بنگاه دار رفتم دیدن ملکم. رفتم طبقه پنجم دیدم یک واحد 180 متری پنت هاوس دارای 4 خواب و دو سرویس بهداشتی با وان و باغچه درختکاری طبقه پنجم اعتراض کردم. بنگاهدار گفت باید از شما رضایت بگیرد. هی من رو آروم میکرد تا دیشب که نشستیم برای حل موضوع. من رو فارغ از هیچ حقی دانستند و طبقه پنجم را بدون قرارداد و حد و حدود و امتیازهای واحد میگه تمام ملکت را به من فروختی. من ماندم با یک زندگی از دست رفته. مدت 11 سال دویدم تا حقم رو از دهان گرگ گرفتم به دهان اژدها افتاد. اسناد دادگاه و قراردادها موجود کل ملک، سند نسبی دارد و فقط با حکم قطعی دادگاه به نامم شد.