پریشب من با دوست دخترم تو ماشین بودیم ته یه کوچه خلوت از کلانتری یه ماشین نیرو انتظامی یه درجه دار یه سرباز توش چسبید به ماشین از جلو من اول فکر کردم خفت گیرن ندیدم کلانتریه دنده عقب گرفتم برم دیدم نمی شه گفتم دیگه چاره ای نیست چراغو روشن کردم دیدم کلانتریه اونم فکر کرد می خوام فرار کنم دیگه وایسادم گفت بیا پایین درجه داره اومد پایین سربازه هم با بادی کمرا اومد پایین سربازه اول فیلم گرفت بعد شروع کرد گشتن ماشین اومدم پایین گفت دارم فیلم می گیرم شلوار پات نیست من فقط دکمه و کمربند شلوارم باز بود رفت سمت در شاگرد گفت چیکارته گفتم دخترخالمه گفت آها با زن متاهل اول فکر کردم مارو می گه گفتم نه خانواده ها در جریانن گفت آها زن متاهل رو آوردی اینجا خانواده در جریانن بهت می گم با زن متاهل یعنی چی من تازه فهمیدم چی می گه فکر کردم من و دوست دخترمو می گه بعد که فهمیدم منظورش چیه گفتم متاهل نیست گفت متاهل نیست گفتم نه گفت معلوم می شه کد ملی تو بگو دوست دخترم گفت تو گوشیش زد وقتی زد تمام اطلاعاتش اومد بالا هم خواند هم من صفحه‌ گوشیشو دیدم بعد دید مجرده اونو ول کرد گیر داد به من گفتم که ما همین بغل رستوران غذا خوردیم فاکتور غذا هست بدم گفت غذا خوردنتونم دیدم سربازه شروع کرد گشتن ماشین درجه داره دور ماشبن چرخید گفت بچه کجایی گفتم منطقه چهار شهرک رفت سمت ماشین خودشون گفت معلوم می شه کد ملی تو بگو استعلام بگیرم گفتم کد ملی مو ولی دیگه نه چیزی خواند نه من گوشیشو می دیدم گفت با دختر مردم و این کار هارو می کنی بشین بریم اطلاعات گفتم باشه بریم نشستم تو ماشین سمند کلانتری دنده عقب رفت سر کوچه من رسیدم سر کوچه دیدم نمی ره اون منتظر بود من اول برم بچسبه بهم از پشت گفتم چپ برم یا راست گفت راست حرکت کردم چسبوند به ماشین من جفت راهنما زدم بهش گفتم یه لحظه با دست بیام پایین بلکه دوباره حرف بزنم ببینم بیخیال می شه یهو دیدم ازم سبقت گرفت اومد بغلم قرار بود بریم امنیت دیگه اومد بغلم درجه داره گفت بیا کلانتری گفتم باشه سبقت گرفت رفت جلوی ما بعد یهو گاز داد غیب شد به معنای واقعی کلمه غیب شد دیگه پیداش نکردم با 60 70 تا کوچه پس کوچه ها اونجاهارو بلد بود انداخت رفت من تو مپ زدم کلانتری رفتم کلانتری ماشینو بغل پارک کردم دوست دخترمم توش خودم پیاده رفتم در کلانتری یه سرباز بود یه دژبانی به سربازه گفتم یه دقیقه درو باز کن دژبانه گفت نکن اومد دریچه رو باز کرد گفت چیه بهش توضبح دادم گفتم ولی یارو رفت گفت اصلا مطمئتی کلانتری بود راهور نبود گفتم ماشین با پلاک دولتی لباس انتظامی سیستم استعلام گفت خب ماشینتو خوابونده گفتم نه گفت دختره کو الکی گفتم رفت گفت خب برو گفتم اخه گفته بیا کلانتری گفت برو سربازه بهش گفت واسش شر نشه گفت برو گفتم که تا بیست دقیقه پیش از ماشین کلانتری اومده تو درو واسش باز کنی گفت نه گفت چرا نمی ری برو منم نشستم رفتیم خونه الان من فقط نگران یه چیزم بابای دوست دختر من بفهمه جدی جدی می کشتش جدی جدی می کشتش واقعا یه فاجعه ای درست می شه که نمی شه هیچ کاریش کرد خودم یه کاری کردم ته تهش گردن می گیرن ماشین می خوابه هرچی تهش اینه من واقعا فقط نگران دوست دخترمم باباش بفهمه این رابطه 3 ساله به باد می ره هیچی باباش می کشتش واقعا الکی نمی گم الان سوال من اینه با این شرایط که دیشب کد ملی اونو گرفت نام پدر خواند و اینجور چیزا کل اطلاعتشو داشت ممکنه واسه باباش اس ام اسی ابلاغیه ثنایی احضاریه ای چیزی بره زنگی از کلانتری چیزی ؟