سلام وقت بخير. من يه دختر ٣٢ساله دارای تحصيلات فوق ليسانس من از حدود ١٩سالگي وقتي دانشگاه قبول شدم بيشتر بخاطر اذيت ازار خانواده به زندگي دانشجويي روي اوردم با اينكه درسم خيلي خوب بود اما رسته درسي خوبي انتخاب نکردم حالا با همه سختي ها از سن كم درسمو خوندم و تمام خرج تحصيل و خرج زندگي خودمو خودم دادم و الان كه پشت كنكور دكترا هستم امده ام به خانه پدري خودم من از وقتي اومدن در اين خانه تمام مشكلات قبل ١٨سالگي من به طريقي روي من پياده شد مادرم ادم دو شخصيتي و داراي اختلال رفتاري هس پدرم بيماري رواني دارد به طوريكه به مدت چند ماه خوب بعد چند ماه دقيقاً مثل يك رواني رفتار ميكند دوتا برادر دارم يكي از من يكسال بزرگتر و يكي ٨سال كوچکتر هس. من يه دختر كاملاً مستقل از لحظ روحي هستم بخاطر گراني دلار گران شدن رهن خانه و اجاره و اينكه واقعاً از طرز نگاه مردم به تنها ماندنم خسته شدم مجبور شدم برگردم به خانه پدري ام ، اينجا از روزي كه امدم از طرف مادر و برادراي مجردم كلي ازار ديدم چند بار به قصد مرگ منو زدن دوبار كوتاه اومدم اون همه بخاطر ابرو بخاطر حرف مردم چيزی نگفتم اخه اينها زحمات من و سختي هاي منو نكشيدن و شايدم ابرو برايشان مهم نيس اما من دخترم و بايد ازدواج كنم و ابرو و شخصيتم برام خيلي مهمه، مادرم مثل ديوانه ها يخچال و تمام كمد هايش رو قفل زد حدود دوماه هربار با من قهر ميكرد به دليل هاي بيخودي از حمام رفتن تا كارهاي ديگه من دخالت ميكرد و ازارم ميداد و برادرم به قصد مرگ مادرم اونو تحريك ميكرد منو بزنه توي خونه به من فحاشي ميكرد تا اينكه در اين اواخر به بهانه تلويزيون ديدن من كه زياد ميبينم منو زدن برادر و مادرم و پرده گوش كن پاره شد و سرم به شدت درد ميكنه و من تازه ازشون شكايت كردم. ايا ميتونم از حقم دفاع كنم؟ من حدود ٨ماه شده به اين خانه امدم كلي ازار بهم دادن در ضمن كل اين سالها و ماها كه بودم هيچ پولي بهم ندادن. من نگران حق و حقوقم هستم پدرم ملك زياد دارد ميترسم از بيماري پدرم سو استفاده بشه و حق منو ندهند يا حتي اينكه جهاز منو با تهديد ميگويند نميدهيم. من الان توي اين شرايط بايد ارامش داشته باشم و به كار و اينده و ازدواج و ارامشم فكر كنم متاسفانه نه امنيت روحي و نه امنيت جسماني در اين مكان ندارم. نميتونم هم خانه مستقل بگيرم در توان مالي من نيس.