سلام، من 17 سالمه و دخترم و دانش آموزم، امروز بعد از یک دعوای خانوادگی به طرز وحشیانه ای توسط پدرم برای بار دوم یا سوم مورد آزار و ضرب و شتم قرار گرفتم به طوری که سر و بدن منو محکم به زمین میکوبید و مشت میزد و دماغ و لب پایینم خون اومد و کبود شد اما همچنان وحشیانه ادامه میداد و با یه میله ی استیل اومد سراغم و ضربه میزد و با آرنجش به پشت و کمرم ضربه میزد و وقتی از درد فریاد میزدم و کمک میخواستم دهن منو با دستش می‌گرفت که کسی صدامو نشنوه ، و روی گردنم می‌نشست و کلمو بین دوتا پاهاش اسیر میکرد و می‌نشست روش و میزد و موهامو میکشید و به طرز خفه کردن دو دستی گردنمو فشار میداد تا حدی که نفس و صدام یه لحظه کاملا قطع شد و وقتی خواستم فرار کنم و گفتم کمک می‌خوام یا به پلیس ایندفعه زنگ میزنم و با ترس و گریه و فریاد سریع خواستم از در برم بیرون در اتاقم بست و با تنش مانع شد و با سیلی و ضربه منو پرت زمین کرد و دوباره نشست رو گردنم و سرم و ضربه و .. و دهنمو می‌گرفت و می‌گفت می‌کشمت. قبل از شروع کتکم گفت چندبار اینو و همیشه تهدید به قطع نفقه میکنن بخصوص الان که میخواستم مثل هرکسی تحصیل و کنکور ادامه بدم و نمیتونستم به کار و مهارت های دیگه بپردازم و کمک درخواست کردم و خصوصا مادرم در غیاب پدرم که بدتره و موقع ضربه ها هم به جای بیرون کشیدنم میگه ساکت باش یا اگه می‌بودی اینطوری نمیشد و هیچ کمکی نمیکنه حتی در بدترین و خطرناکترین شرایط و مدام تهدید و فحاشی می‌کنه . امشب دیگه حس کردم واقعا جونم در خطره به طوری که بعدا از زیر قتل هم در میان اگه اتفاقیم بیفته با اینکه می‌دونم تا حد قتل نمیخواد پیش بره چون می‌ترسه ولی بابت عطش و حرص و خواستش بعید هم نبود کاملا گردن و سر منو امشب بشکونه. بعد از اون به زور و با ترس و گریه و فریاد شدید از زیر دستش خودمو کشیدم بیرون و سریع بدو فرار کردم سمت در و قبل از اینکه بهم برسه رفتم تو اتاقم و درو قفل کردم خودمو رسوندم به گوشی و با 110 تماس گرفتم . قبل از اون می‌گفت هیچ غلطی نمیتونی بکنی و من از زیرش در میرم و نشونت میدم ‌. ولی بعد از تماس ترسید و مثل یکبار قبلی که درو شکوند با یه پاس و وارد اتاقم شد اینکارو نکرد و مکث کرد . من با گریه و به زور گفتم ضرب و شتم شدم از طرف پدرم شدید ‌و آدرس هم حتی فراموش کردم و با پرسش اونا حواسم جمع شد و دادم . بعدش پدر و مادرم کلی بیشتر تهدید و فحاشی کردن که جات دیگه تو خونه نیست و همین امکانات زندگی و غذا هم بهت نمی‌دیم و هیچ کاری دیگه نمی‌کنیم و هر غلطی خواستی بکن. و مادرم گفت فکر کردی برات شهادت میدیم شهادت دروغ میدیم و میگیم تو خیلی کارا کردی و یک ذره از حمایتمو حتی به تو نمیدم چرا فرار کردی . اگه میتونی ثابت کن حتی ما درو به روی پلیس باز نمی‌کنیم خودت باز می‌کنی . بعد از کلی تهدید دیگه آروم شدن و بابت ترس و انکار رفتن تو همون اتاقی که منو کتک میزد چون نصفه شب بود رخت خواب پهن کردن و رهام کردن . منم جرعت نداشتم بیرون برم و منتظر موندم. تو این حین یه شکم کردم که نکنه نباید با 110 تماس می‌گرفتم و باید با اورژانس اجتماعی تماس می‌گرفتم و ... (اونموقع بابت ترس فقط 110 به ذهنم رسید تا شاید دست از سرم برداره قبل اینکه بیاد تو) آسیب جدیم فکر کنم ندیدم ولی یکم خونریزی گفتم داشتم و کوفتگی شدید بدن و درد سر و گردن و جای ناخنا و خشا. ولی واقعا ترسیده بودم . الآنم بعد از 5 ساعت همچنان پلیس نرسیده و من می‌دونم اگه اونا بفهمن در کار نیست ممکنه دوباره شروع شه و البته که نفقه رو شک ندارم کمابیش و به مقدار زیادی قطع میکنن یا کلا. حتی ممکنه از خونه پرتم کنن بیرون . و بابت مشکلات جسمی و.. و تحصیل و غذا و .. هم رهام میکنن و واسه شغلم بابت سن و شرایط مشکل دارم و تو شهرم شغلی که به من بدن و البته شغلی که امن باشه یا حقوقش کمترین چیزی مثل خوراکو برطرف کنه نیست و قبلا هم جست و جو کردم‌. حالا من میتونم شکایت کنم اونم در صورتی که هیچ بودجه ای از خودم ندارم و در دسترسم نیست و تماس با 110 درست بوده یا نه ؟ چیکار باید بکنم . این رو هم بگم که قبل تر پدرم مادرم و به طرز های وحشیانه ای کتک میزد حتی چاقوکشی و.. گرچه عملی نمی‌کرد معمولا ولی ضرب و شتم شدید اینشکلی روش انجام میداد و گاها کم ولی بازم ممکنه انجام بده ،من کودک بودم . از طرفی مادرم اصلا قصد شکایت یا فرار و .. نداشته هرگز. برعکس حمایتش هم می‌کنه که خب من نمیدونستم چیکار کنم . از طرفی مادرم خودش همیشه منو کتک میزده از خفیف تا شدید و رفتارش روم تاثیر داشته در حد اختلالات روانی احتمالا خفیف و افسردگی شدید، نمیتونم پیگیری کنم و مشاوره برم و درمان کنم خود خانوادم بدتر مانع درمان میشن خصوصا الان که تهدید هم محسوب میشن و آزار می‌رسونن ‌و ضرب و شتم میکنن منو. از طرفی من گاهی بین دعواها پرخاشگری و آسیب به اشیا و دفاع از خودمم داشتم ولی آسیب و تهدید به قتل و زد و خورد وحشیانه و ضربه نه . با اثبات ضرب و شتم شدید اگه اونها همچنان شهادت دروغ بدن ممکنه بتونن انکار کنن و بازم من باهاشون تو یه موقعیت و تنهایی قرار بگیرم؟ و اینکه جایی هست که من بصورت قسطی یا پرداخت بعدا مشاوره یا وکیل بتونم بگیرم موقتا ؟ نمیدونم باید چیکار کنم اصلا راهی ندارم و دیگه به حدی ترسیدم و تحت آزار و اذیتم که نمیتونم پیگیری هم نکنم حتی با اینکه نمیتونم درستم پیگیری کنم و تنهام ‌. در حد یه سری ضبط صوت که اتفاقی تیکه ای که مادرم داشت می‌گفت شهادت نمی‌دیم و در میریمم ضبط شده مدرک دارم ولی کامل نه ضمنا توی همون ضبط ادعا کرده من یکبار که توی دعوا بابت کارای قبلیم قبل از شروع دعوا چاقو دستم بوده زدم بهش و برای اون مثلا چاقو کشیدم و خواهر کوچیک هفت سالمم کلی پر از حرفاش کرده و از من بدگویی کرده که بر علیه من شهادت بده و فکر کنم ضبط همون صحبتاشم دارم و شانس شاید آورده باشم یکمی ولی خیلی ناامیدم‌‌. اگه میدونین با این شرایط باید چیکار کنم و میتونین وکیل معرفی کنید یا بگیر چطوری برای دادن بودجه عمل کنم واقعا ممنون میشم من باید حتما بکاری انجام بدم چون اقدامات کوچیک هیچ فایده ای تا الان نداشتن و اوضاع روز به روز بدتر میشه و هم در خاطرم و هم میترسم مجبور شم یا ناخودآگاه خودمم مرتکب جرمی بشم گرچه احتمالش خیلی کمتر از اینه که خودم مورد آزار همچنان باشم.