باسلام. جناب استاد، بنده سال87 دو دانگ از زمین تجاری از پدر همسرم خریداری کردم و یک مبایعه نامه نوشتیم، سال91 مبایعه نامه ام مفقود شد ولی چیزی نگفتم و پدر همسرم را قانع کردم که یک دانگ دیگر به بنده بفروشد و قبول کرد و در شهریور 92 یک دانگ دیگر از وی خریدم و یک بیع نامه از وی گرفتم که اول نوشت یک دانگ که به وی گفتم من بیع نامه دو دانگ را هم پیدا نکردم و تمام سه دانگ را در همین بنویس و ایشان موضوع را از یک به سه دانگ تغییر داد که مشخص میباشد و در متن توضیح داد که قبلا دو دانگ شریک بودم و دریوم جاری یک دانگ اضافه و سه دانگ شریک شدم ولی مبلغ را قید نکرد و نوشت ثمن آن توافقی تماما دریافت شده، بعدا اختلاف پیدا شد و همسرم با مادرش علیه من و پدر همسرم دادخواست ابطال مبایعه نامه دادند و یک وکالتنامه ارائه کردند که پدر همسرم 6ماه قبل از اضافه کردن یک دانگ به سهم بنده و نوشتن بیع نامه سه دانگ کل زمین را (حتی دودانگ سال87 بنده) به دخترش و همسرش انتقال داده و ادعا کردند که مبایعه نامه من صوری و برای گرفتن وام بوده و پدر همسرم نوشته نشدن مبلغ معامله در بیع نامه را دلیل صوری بودن عنوان کردند و فرزندان و دامادش را بعنوان شاهد معرفی کردند البته برادر من ذیل بیع نامه را بعنوان شاهد امضا کرده بودند و دوتا برادرام در بیع نامه 87 شاهد بودند که شهادت دادند. البته فروش مال غیر هم شکایت کردم که بازپرس میگه باید ادعای صوری بودن بیع نامه از طریق حقوقی بررسی و رای صادر بشه تا شکایت فروش مال غیر پیگیری بشه! البته من سه فقره رسید بانکی دارم که 1800000 ت معامله 87 را به حساب بانکی فروشنده (پدر همسرم) واریز کردم و به دادگاه ارائه کردم و پنج نفر مطلع که موضوع شراکت ما را از زبان پدرهمسرم و همسرم و مادرش شنیده بودن راهم به دادگاه بردم. بااین اوصاف نتیجه را چطور میبینید و من چکار باید بکنم.