ماترک پدر اینجاب یک خانه و دو زمین در روستا وراث ایشان سه فرزند دارند دو پسر و یک دختر بنده فرزند اول هستم 1. ماترک خانه پدر در سال 1388 طی یک فقره سند عادی خانه ( ماترک ) به مبلغ 2میلیون به فرزند دوم خود با امضای خریدار و فروشنده و شهود بدور از حضور دو فرزند دیگر فروخته اند اما به دلیل اعتراض فرزند سوم از این فروش پدر ، مجدد همان خانه رو در سال 1394 به صورت دو دانگ به فرزند دختر ( فرزند سوم ) خویش با ذکر کلمه بخشیدن در سند و چهاردانگ به عقد همسر خویش واگذار می کند و اینکه و در قسمت دوم همان سند ذکر شده که مادر عقد خود را به فرزند دوم خود بدون پرداخت هیچگونه مبلغی صلح نموده است دلیل این نوع تقسیم این بوده که ( فرزند اول ) سهمی از ارث خانه نبرم . 2. ماترک زمین اول پدر زمین اول را به فرزند دوم خود طی یک سند عادی در سال 1390 شمسی به یک مبلغ خیلی ناچیز در حد یک کیسه نمک صلح نموده اما نکته ای که قابل ذکر است این سند عادی توسط شاهد اول تنظیم میشود و فرزند دوم انرا به خانه پدر میبرد و از پدر امضا و اثر انگشت میگیرد و مجدد به نزد شاهد اول بدون حضور پدر بر میگرده دو نفر که به صورت اتفاقی در ان جمع حضور پیدا می کنند سند عادی را به حساب حرف شاهد اول که سند را تنظیم نموده و بزرگ روستا هستند امضا می کنند. با پیگیری از دو شاهد اذعان می کنند که پدر زمان امضا سند در محل اصلا حضور نداشته و ما دونفر به دلیل آشناییت و حساب بر روی شاهد اول این برگه را امضا نموده ایم و این نکته را هم به فرزند دوم (خریدار) اعلام نمودیم که این نوع سند درست نیست و جالب اینکه فرزند دوم به هر دلیلی ( شاید فراموشی ) سند را امضا نکرده اند . 3. ماترک سوم زمین دوم و زمین سوم را در قسمت دوم سند در انتها به فرزند دوم صلح و ذکر نموده اگه صلاح دید به فرزند سوم یعنی دختر هر چقدر خواست از سهم زمین بدهد و تا اینجا هیچ چیزی به من که فرزند اول هستم نرسیده که با متوجه شدن اینجانب از این سندها اعتراض خو را به وراث دیگر اعلام نمودم که من سهمی نبردم و با جنگ و دعوا نتیجه این شده که سند عادی مجددی بین وراث تنظیم گردد . تقسیم اموال با حضور مادر به این صورت طی یک سند عادی در سال 1395 با حضور سه شاهد تنظیم گردید . خانه چهار دانگ به فرزند دوم دو دانگ به فرزند سوم و یکی از زمین ها به صورت شش دانگ به فرزند اول یعنی بنده تعلق گرفت در ازای سهم الارث خانه اما مقرر شد که زمین سوم به صورت مساوی بین وراث یعنی هر سه فرزند به صورت مساوی تقسیم گردد و اصل سند نزد بزرگ جمع جهت امانت باقی ماند تا اینکه یکی از وراث فرزند سوم به بهانه کپی گرفتن ، سند را از بزرگ روستا دریافت می کند و انرا در حضور ایشان و همسر ایشان پاره و معدوم می کند . و دوباره برگشتیم به خط اول سوال بنده اینه : من یک کپی از سند دارم و برادرم یعنی فرزند دوم اذعان می کند شما کپی دارید و اصل سندی وجود ندارد و من شکایت میکنم و کل ماترک طبق سندهای که دارم مال منه آیا من با کپی سند آخر که در سال 1395 و شهودی که امضا کردند در دادگاه ثابت کنم که همچین سندی بوده و آخرین سندی که وجود داشته همینه که معدوم کردند لطفا کمک کنید