مشاوره حقوقی رایگان - مستقل شدن دختر مجرد
سلام من دختری 25ساله هستم پدر و مادرم 19سال از هم جدا شدند و مادرم قیم من میباشد ولی متاسفانه مواد مخدر مصرف میکنه منو نخواست و بیرون کرد دوتا برادر دارم کوچکتر و بزرگتر از خودم که مدتی پیش برادر بزرگتر بود که بخاطر اختلاف با زنش منو بیرون کرد و چندساله به من زور میگه و همیشه دنبال بهانه هست که آزارم بده و هرجا برم مانع میشه در حال حاضر با خانواده پدری زندگی میکنم که خیلی اذیتم میکنن و اختلالات روانی دارن و مدام به من توهین میکنند و سرزنش میکنند بخاطر زندگی و جدایی پدر و مادرم پدرم بیکاره مادربزرگم حقوق بگیر هست ولی هیچکس از نظر مالی کمک نمیکنند و میگن خودت برو بفکر خودت باش و منو نمیخوان خسته شدم از این شرایط و همه منو تشویق به فرار، مواد، اعمال بد میکنند لطفا راهنماییم کنید میتونم بدون اجازه کسی هرجا برم زندگی کنم (خارج از شهر کشور) مستقل بشم؟ یا حتی بخوام بدون اجازه کسی برم ازدواج کنم؟
پاسخ ها:
سلام عزیزم دختر 25 ساله که محجور نیست قیم داشته باشد شما به سن رشد رسیده آید و اگر از نظر عقلی سالم هستید میتوانید برای خود مستقلاً تصمیم بگیرید منتها فرار راه چاره نیست بهرحال خانواده صلاح شما را میخواهند و با ادامه تحصیل و انتخاب شغل مناسب میتوانید به خود کمک کنید برای ازدواج دختر نیاز به اذن ولی هست.
☆
☆
☆
☆
☆
16:25:21
1399/12/17
سوالات مرتبط
مستقل شدن دختر مجرد
سلام خسته نباشید من تازه وارد 28سالگی شدم پدرم‌خرجمو نمیده ونمیزاره برم سر کار نه میتونم از خونه برم بیرون نه برام دوستی آشنایی گذاشته ولی خواهر کوچکترم تحصیلات وکالت داره چون مادرش همیشه پشته من...
مستقل شدن و ازدواج دختر 20 ساله
سلام،دختری 20 ساله هستم،که آرامش خانوادگی به هیچ صورت ندارم، از بچگی به هر بهونه و بحث ضرب و شتم بوده از طرف پدرم،از لحاظ مالی و خوراک تامین هستم ولی بدون هیچ لذتی،19 سال و 5 ماه سن دارم،و میخوام مستق...
مستقل شدن دختر مجرد
سلام وقتتون بخیر
من دختر 21 ساله ای هستم که پدر و مادرم در بچگی از هم جداشدن الان با مادرم زندگی میکنم و پدرم حتی نفقه من رو هم پرداخت نمیکنه اما مادرم رو تهدید کرده که اگر اتفاقی برای من بیفته ازشون ...
نفقه دختر در صورت مستقل شدن
سلام من دختر 21 ساله هستم دانشجوی پزشکی ام. پدر و مادرم وقتی 10 سالم بود جدا شدند من با پدرم زندگی میکنم. این دوسه سال اخیر مادرم به خانه پدرم اومد و با ما زندگی کرد و تقریبا هر روز بحث و دعوا پیش میا...
