سلام . من 15 سالمه و دختر هستم. من پدرم درآمد خوبی نداره و مادرم هم همینطور. تیزهوشان میرم و خرج مدرسمو خودم درمیارم. ماهی بیش از 50 تا 100 میلیون فعلا درآمد دارم. دور از پدرم کار کردم با مشقت فراوان تونستم کارمو گسترش بدم و پدرم نمیدونه. دوست داشت قاضی بشه ولی نشد. دوست داشت همسر خوبی داشته باشه ولی نشد و میگه اگه تو ، یعنی من نبودم میتونست طلاقش بده. تو خونه محدود هستم. به خواهر کوچکترم بیشتر اهمیت میده. درحالی که خواهر کوچیکم هیچ نکات مثبتی نداره و من همیشه پر از استعداد بودم و ازشون استفاده میکردم. من دختر بابایی هستم ولی از وقتی 10 سالم شد و به تهران اومدیم، زندگیم از هم پاشید. برای مدرسه ی من اومدیم تهران. من کاری به اینا ندارم که باید مشاور بریم و فلان. چون اون نمیاد. و اگه بفهمه حتی تو سایت شما هم این حرفا رو زدم میزنه منو. هر روز تو خونه دعوا داریم. البته با من نه من یه جا رو صندلی میشینم و با موبایلم پول درمیارم و درس میخونم. با مادرم دعوا میکنه. منم الکی در حالی که هیچ کاری نکردم میزنه و داد میزنه. من کاری به هیچکس ندارم و سکوت میکنم. چون اینو میدونم تا زمانی که مستقل نشدم، نباید قفل دهنم و باز کنم. میدونم اگه به پدرم بگم درآمدم چقدر، به زور پولمو میگیره و مادرمو طلاق میده و ... خلاصه بدبختمون میکنه. اون لیاقت زندگی خوب رو نداره . منفی نگره و انرژی منفی میده. حتی میگه طبق قانون اگه من شمارو بکشم ، چند سال فوقش میرم زندان و بعدش ازاد میشم. پس مراقب باشین ولی من ازش متنفر نیستم. فقط و فقط آرامش میخوام و جایی که محدود نباشم و بتونم برنامه هایی که برای ایندم چیدم رو به راحتی اجرا کنم. من میخوام مستقل بشم. و میخوام ببینم از لحاط قانونی مشکلی نداره ؟ به مدرسم صدمه ای وارد نمیشه ؟ من میخوام بعد از مستقل شدن ، 17 سالگی ، برم کانادا مشکلی نداره؟ میتونم تنهایی برم؟ تورو خدا راهکارایی مثل باید برین مشاور و ... ارائه ندین. فقط یه راهی برای خلاصی از این خونه ی 52 متری وحشتناک بهم بگین. من آرامش میخوام. درمورد اینکه بیرون از خونه، آدمای بدی هس و میتونن صدمه بهم بزنن هم میدونم و منطقه ی امنی رو برای نشستن انتخاب میکنم. من رزمی کار کمربند مشکیم و تا الان مردای قویه درو برم نتونستن منو شکست بدن. میدونم دخترم و ضعیف ولی بهتر از اینجاست. راهکاری برای خلاصی از این خونه ی 52 متری وحشتناک ارائه بدین . تشکر ببخشید طولانی شد