سلام خواهش میکنم کمکم کنید من سال 99با اقایی که جدا شده بود ازدواج کردم ولی چون این اقا به من دروغ گفته بود که یک ساله از همسرش جدا زندگی میکنه و من بعد عقد متوجه شدم که این تا لحظه اخر داشته با زن و بچه ش زندگی میکرده سر همین اختلافات ما شروع شد و این اقا بدون هیچ نظمی هم بچه ش رو میاورد خونه ی ما و بچه هم اصلا راضی نبود بیاد سر این مسائل کار ما بالا گرفت و این اقا با هزار ترفند و‌وعده که ما جدا بشیم و یک شروع دوباره داشته باشیم منو مجبور کرد کلیه حقوقم رو ببخشم و توافقی جدا بشیم متاسفانه خانوادم خبر ندارن که من طلاق گرفتم چون بعدش ما مجدد با هم ادامه دادیم فکر میکنم فقط میخواست از زیر تعهد مهریه بیرون بیاد در این اثنا همچنان زن سابق هم دست اندازی میکرد و هی به بهانه بچه پیام میداد در حالی که بچه ده سالشه. متاسفانه خواهر من فروردین امسال فوت کرد و من چهل روز پیش خواهرم بودم و ما همچنان دعوا سر بچه ی این ادم داشتیم من برگشتم و‌همسرم خیلی کمک کرد که من بتونم این دورانو طی کنم ولی من دچار افسردگی شدم با توافق هم قرار گذاشتیم من برم خونه ی پدرم ایشونم بره خونه مادرش تا من کمی حالم بهتر بشه و بعد خونه بگیریم چون قرارداد خونه هم تمام شده بود اما بعد از مدتی متوجه شدم با مادرش به اختلاف خورده و رفته خونه ی زن سابقش .الان این اقا هم منو فریب داده و‌دروغ گفته هم جلوی خانواده م انقدر درست و‌خوب رفتار کرده که همه ازش تعریف میکنن .من اومدم تو شهر غریب تنها و این میگه چون تو نتونستی بچه ی منو جذب کنی و همش با بچه من و‌من مشکل داشتی من مجبورم به خاطر مسئولیتم پیش بچه م باشم ولی تو هم باش و یه خونه گرفته و الان من تو این خونه هستم ولی شدیدا حالم بده و نمیدونم چطور حقمو ابرو و حیثیتمو از این ادم خدا نشناس بگیرم که تمام این سال ها فقط دروغ و‌پنهان کاری کرده .خواهش میکنم کمکم کنید ایا من میتونم ازش شکایت کنم یا نه چون صیغه خودمون خوندیم هیچ حقی ندارم ضمن اینکه همه خانواده من ما رو زن و شوهر رسمی میدونن .و در تمام این مدت صیغه این اقا حتی هزار تومن بابت مهریه به من نداده .ایشون همیشه مدعی که تنها زن من تو هستی و‌من در این مدت که رفتم خونه زن سابقم حتی بهش دست نزدم و‌هیچ علاقه یی بهش ندارم و فقط به خاطر اینکه بالای سر بچه م باشم رفتم اونجا .تو هم اگه این شرایطو میپذیری بمون نمیپذیری برو .اخه پس ابروی من چی میشه؟ این اقا همین دو سه روز پیش اومد خونه پدر و مادرم و چنان رفتار میکنه انگاربهترین ادم روی زمینه .من میتونم ادعایی روی ابروم بکنم یا نه؟ ممنون میشم به دادم برسید چون حتی روم نمیشه به خانواده م بگم چی شده و اونا از اول با این ازدواج مخالف بودن چون این اقا قبلا ازدواج کرده بود و من مجرد بودم ولی انقدر دم از علاقه و عشق زد که منم پافشاری کردم روی ازدواج با همچین نامردی.