عرض سلام وارادت خدمت شما بنده درمورد پرونده ای که قبلا هم سوالات حقوقی کردم وکیلم همکارم بود وبعدازتماس بااو متوجه شدم که بعلت حجم زیاد کاری پیگیر پرونده نیست وازطرفی پرونده باوجود شکایت وپیگیری درمرحله تجدید نظر بخاطر دروغ وکیل طرف مقابل رای دادگاه را د کرد واکثرا ازقاضی تجدیدنظر شاکی بودن که بعدازآن ایشان راازقسمت تجدیدنظر به قسمت دیگری فرستادن وچون من بهمراه خانواده همگی تصادف سختی داشتیم وحتی الانم نمیتونم راه برم وچندین عمل جراحی لازم دارم وهمینطور همسرم که ضربه مغزی شده وسکته مغزی هم کردن دخترم که ازناحیه هردوپا شدیدا مجروح شده وباوجود سه عمل جراحی باید تعویض مفصل کند نتوانستم تقاضای اعاده دادرسی کنم وشاکی ووکیلش ازاین موقعیت سواستفاده کرده ومجددا پیگیر پرونده شدن تماس باوکیلم گرفتم وپرسیدم اشکالی نداره وکیل دیگه ای بگیرم یاخودم به پروندم رسیدگی کنم ایشان گفتن نه واگرکمکی ازدست من بربیاد کوتاهی نمیکنم ولی باتوجه به شرایطی که داریم وازلحاظ مالی مشکل داریم چون تمام حسابهای شوهرم ومرامسدود کرده وحتی یارانه وسهام عدالت را گرفتن توانایی گرفتن وکیل دیگری ندارم وباتوجه به مطالعه ای که کردم متوجه شدم وکیل تسخیری رادادگاه باید بگیرد اما به خیال شاکی دادگاهی وجودنداره ومن باید مجددا شکایت کرده وپرونده مجددی بسازم وکیل معاضدتی که خودم اوایل پرونده مراجعه کرده ودرحد راهنمایی عمل میکنن اما من وکیلی احتیاج دارم که باتوجه به مدترکی که دارم پیگیر پرونده شده وباتوجه به مدارکی که دارم شاکی را متهم کرده وخسارت بگیرد آیا وکیل تقسیطی میتونین دراختیارم بذارید باتوجه به اینکه من فلج شدم وتوانایی راه رفتن ندارم وهمسرم دچار آلزایمر شده وکلا فراموش میکنه که چکارباید انجام بده خواهش میکنم راهنمایی بفرمایید ماراازاین وضعیت نجات دهید آیا بانامه نوشتن برای ریاست جمهوری میتونم کمکی درمورد پرونده دریافت کنم آیا آقای ر. حکمی که شاکی رامجبور به عقب نشینی کند میدهند باور کنین در وضعیت روحی ومالی بدی قرارداریم ودراینجا غریبم وکلا ارتباط بافامیل وافراد خانواده را بخاطر کوتاهی در آمدن به بیمارستان که من درکما بودم ودخترم دراتاق عمل کنارگذاشتم وازنظر من خواهر وبرادری که درسخت ترین لحظات بدرد انسان نخوردند ازبیگانه هم بیگانه ترند فقط یه کسی به داد ما برسد چطور بعضی ازوکلا همه چی رادرپول خلاصه میکنندآیا فکر نمیکنند این مشکل ممکن است هرآن برای اونا هم بوجود بیاد من تا جاییکه تونستم سعی کردم دست دیگران رابگیرم پس چرا هیچکس بیاد نمیاره اینقدر جامعه تغییر کرده که احساس مسئولیت رادرهمه کشته هیچکس احساس مسئولیت بعنوان همنوع ویاهموطن نسبت به مشکلات مارانداره چراهیچکس صدای منو نمیشنوه به کی باید بگم اینقدر لحظاتی که برمن وخانوادم میگذره برای دیگران قابل تحمله چرافکر نمیکنن شاید همین لحظه آخرین لحظات عمر اونا باشه یکی بمن بیچاره کمک کنه وراه رو نشون بده اما نه راهی که خودم باید برمون امکان پذیر نیست طبقه سوم آپارتمان وبدون آسانسور زندگی میکنم من هرچندماه اگر بخاطر پزشک قانونی بتونم ازخونه بیرون ببرم چون باید پسرم منو کول کنه که خودش درتصادف دنده هاش شکسته وکمرش بشدت آسیب دیده نامه به ریاست جمهوری مشکل رو حل میکنه