مشاوره حقوقی رایگان - رد اعمال ماده 477 بر اساس مصوبه

ملکی در سال 1360 مورد اجاره قرار گرفت . مستاجر با اذن مکتوب و ثبت شده از سوی موجر اقدام به احداث عیانی کرده و شروع به کسب و کار نمود . موجر در سال 1374 ملک را به شخص دیگر فروخته و موجر جدید دعوی مبنی خلع ید بر علیه مستاجر مطرح نمود که این دعوا مختوم به رای به نفع مستاجر گردیده و مستاجر مالک عیانی قرار گرفت و این حکم در شعبه ... دیوان نیز تایید شد . در سال 1391 مجددا مالک عرصه ، ملک را فروخته و مالک جدید نیز همان دعوای سابق مبنی بر خلع ید را مطرح نمود . در کمال نا باوری قاضی بدوی رای به نفع موجر صادر کرده و دفاع بر مبنای اعتبار امر مختومه را نپذیرفت و این رای عجیب در دادگاه استان مازندران نیز تایید شد . البته تخلف قضاتِ دست اندرکار به اثبات رسید و برخی بر کنار و برخی روانه زندان شدند و پرونده به تجویز مدیر کل دادگستری استان با اعمال ماده 477 ق ا د ک به شعبه .. دیوان (شعبه ویژه) جهت نقض رای صادره از استان و صدور رای جدید ارسال گردید . قاضی شعبه .. دیوان دستور تحقیقات مفصل را صادر و بعد از دریافت نتیجه حکمی صادر کرد عجیبتر از احکام قبلی . در دادنامه صادره از شعبه ویژه دیوان عالی تمام موارد به واقع و به نفع مستاجر نگارش شده اما در پایان با استناد به صورتجلسه ای جعلی ، نوعی توافق بین موجر و مستاجر متصور شده و نقض حکم قبلی و صدور رای جدید را بلاموضوع دانستند . جلل خالق . آنچه مسلم است قاضی دیوان نیز تحت نفوذ قرار داشته چرا که اولا صورتجلسه مورد استناد ، دستنویس و سند عادی است و هیچ گونه اظهار نظر یا تحقیقی در مورد اصالت آن به عمل نیامده و هیچ فرصتی برای اظهار تردید و جعلیت در نظر گرفته نشده . ثانیا حتی با چشم غیر مسلح واضح است آن قسمت از صورتجلسه که مورد استناد قرار گرفته بعد از امضای طرفین و مشخصا با سو نیت بدان اضافه شده . ثالثا بدیهی است اگر توافقی وجود داشت نه ماده 477 اعمال و پذیرفته میشد و نه اساسا دعوایی مطرح میشد . بدین ترتیب مستاجر درمانده از همه جا ناچارا دعوای مبنی بر ابطالِ صورتجلسه مذکور مطرح نمود و صورتجلسه به راحتی و با وضوح کامل به وسیله رای دادگاه بدوی باطل و این ابطال در دادگاه تجدید نظر نیز بدون هیچ خدشه ای تایید شد و به این ترتیب به اثبات رسید که شعبه .. دیوان با استناد به سند جعلی و باطل حکم صادر کرده . هم اکنون سوال بنده اینجاست که حضرات میفرمایند طرح اعاده دادرسی بر علیه حکم صادره از شعبه ویژه دیوان مسموع نیست و از طرفی طبق مصوبه صادره از سوی رییس دیوان در سال 1399 (در مورد تاریخ مطمئن نیستم )ماده 477 برای هر پرونده فقط یکبار اعمال میشود و درخواست ما برای اعمال ماده 477 بر علیه حکم دیوان بر اساس همین مصوبه رد شد ، پس الان تکلیف چیست ؟؟ حکمی به استناد یک سند باطل صادر شده اما نه اعاده دادرسی پذیرفته میشود ، نه امکان اعمال ماده 477 وجود دارد پس چه باید کرد ؟؟؟ ضمنا به دلیل شهرت قاضی مربوطه معاونت نظارت و پیگیری دیوان نیز از همکاری خودداری میکند !!!

پاسخ ها:


سلام ظاهرا هیچ. مگر به طرق دیگر بتوان طرح دعوی نمود به نحوی که مشمول امر مختومه نگردد.

18:00:40   1402/5/18

نیازمند بررسی مدارک و مستندات و گفتگوی است تا اظهار نظر دقیقی به توان

11:06:23   1402/5/7

سوالات مرتبط

رد شدن درخواست از دیوان
با سلام و خسته نباشید آیا پرونده ای که ماده 477 از دیوان عالی رد شده باشد میشه دوباره اعمالش کنیم؟ با مثلا مدارکی جدید یا دلایل جدید اعمال مجدد انجام بدیم پرونده یه زمین هست...
وجه التزام در قرارداد
سلام بر اساتید بزرگوار ، بنده خریدار هستم بدلیل غریب فروشنده نتوانستم قسمتی از ثمن معامله را پرداخت کنم و غریب فروشنده را نیز نتوانستم ثابت کنم . حالا سوالن از محضر شما این هست ( ما به عنوان طرفین قرا...
مشکل در حکم به پرداخت مهریه
با سلام بنده یک سال پیش با همسرم به صورت سنتی ازدواج کردم، بعد از گذشت 6 ماه از عقد مشکلاتی به وجود آمد و ایشان (به دلیل بیماری خود ایمنی بنده) درخواست مهریه و طلاق دادن، در جلسه دادگاه مربوط به مطالب...
برای ادامه رد ماده 477
اینجانب ماده 477را اقدام کردم و رد شد باید چه کار کنم آیا راهکاری وجود دارد به من ارایه دهید یا وکیلی میتوانید معرفی کنید که به بنده کمک کند معرفی کنید...
ماده 477
چرا با 477موافقت نمیکنند و شکایت آن رابه چه کسی بالاتر از 477 باید کرد؟...