با سلام و خسته نباشید پدر بنده در روستایی متولد و بزرگ شده اند که هیچ خانی نداشته و هیچ کدام از سکنه رعیت به حساب نمی آمده اند. از طرفی ایشون به علت یتیم شدن قبل از متولد شدن و نداشتن پشتوانه در نوجوانی روستا را ترک کرده و به تهران برای کسب درآمد و بهتر کردن اوضاع زندگی کوچ میکند. قبل از آمدن به تهران زمین های کشاورزی خود را به شوهر خواهر خود( ازدواج دوم خواهر) برای کار کردن و کسب درآمد به امانت میسپارد . بعد از مدتی هم اتفاقا با نوه شوهر خواهر خود( از ازدواج اول)، یعنی مادر بنده ازدواج میکند. در سال 52 پدر بزرگ مادرم( یا همان شوهر خواهر پدرم) به کمک و راهنمایی فردی ادعای اجرای قانون تقسیم اراضی و گرفتن زمین های کشاورزی پدرم را میکند و پدر بنده را به دادگاه احضار میکنند. با وجود مخالفت پدرم و لارغم میل ایشان در محضر از پدرم بابت فروش با مبلغ ناچیزی ، امضا گرفته می شود. پدر بنده در محضر هم اعلام میکند که اصلا ایشان خان نیست و رعیتی ندارد ...و البته تعدادی قطعه زمین در روستای دیگری دارم که اگر با منطق شما پیش بروم من هم رعیت خان آن روستا به حساب می آیم و دیگر نمیخواهم آن زمین ها از من گرفته شود ... فرد مسیول هم زبانا اعلام میکند که آن زمین ها برای پدرم هست و شامل این قرارداد نمیشود. (پدرم حتی آن مبلغ ناچیز را هم مجددا به خواهر خود بازمیگرداند البته باز هم بدون سند و مدرک). در تمام مدت بعد از این داستان دایی های بنده روی تمامی زمین های کشاورزی بدون این که اجاره ای به پدرم بدهند کار کرده اند تا به امروز( یعنی حتی روی زمین هایی که قاضی یا فرد مسیول گفته بودن برای پدرم هست) و تمام مدت پدرم به حساب اعتماد و رودروایستی اشاره به مالکیت آن قسمت از زمین ها کرده و تایید زبانی دایی های بنده را گرفته است که مالک قسمتی از زمین ها پدرم هستن. در سال 1400 پدرم برای گرفتن مدرک رسمی جهت زمین هایی که برایش باقی مانده بود اقدام کرد ...نقشه هوایی در حضور برادر خانم های خود کشیده شد...ولی وقتی به مرحله ای رسید که نیاز به امضا دایی های بنده( زارعان زمین) بود از امضا کردن امتناع کرده و گفتند اگر ادعا میکنی مالک آن قسمت از زمین ها خودت هستی مدرک بیاور ...ما چیزی را امضا نمیکنیم چون زمین مال ما نیست مال خودت هست...البته پدرم کپی یا مدرکی از چیزی که در سال 52 امضا کرده ندارد و البته نمیداند دقیقا زمین ها با چه عنوانی در آن مدرک قید شده اند...و چندین بار هم که مادرم جهت انحصار وراثت و گرفتن وام برای گرفتن آن برگه از برادر های خود اقدام کرده برگه را تحویل مادرم نداده اند و در واقع نمیگذارند کسی از ما آن برگه را مشاهده کند...پدرم و برادرم به جهاد کشاورزی و برادرم به اداره ثبت اسناد مراجعه کرده اند و متوجه شده اند که تمامی زمین ها هنوز به اسم پدربزرگم (پدرپدرم) می باشد سوال بنده این است که آیا پدرم میتواند نسبت به این که روستا هیچ خان و رعیتی نداشته و ایشان تنها فردی در روستا بودند که مجبور به چنین کاری شده اند شکایت بکند؟ آیا شکایتش جواب می دهد؟ با توجه به متن قرار داد که شاید نام زمین ها به تفکیک اعلام نشده باشد(ما از متن قرارداد اطلاعی نداریم و نمیدانیم طبق قانون چطور زمین ها تقسیم میشده) و با توجه به قانون تقسیم اراضی ، می تواند حداقل نسبت به آن زمین ها اقدام کند و بدون حضور و خبردار شدن برادر خانم های خود مدرکی برای آن زمین ها به دست بیاورد( همان زمین هایی که فرد مسیول زبانا اعلام کرده برای پدرم هست؟) با توجه به این که در اسناد رسمی هنوز نام پدرشان ثبت است چیزی به نفع ما میشود؟