سلام. شوهر سابق من در زمانی که با من زندگی میکرد همراه پدرم برای تخلیه خانه پدرم که به نام من بوده میرود و وقتی مستاجر ها خانه را خالی میکنند کلید رو نگه میدارد و میگوید با بنگاه برای اجاره بعدی هماهنگ میکند یعنی خونه رو به تصرفش میگیرد و از طرف دیگر پدرم با طرف مشارکتش در ساخت خونه اختلاف داشته است و دادگاه داشتند. به پدرم میگوید مدارک خونه رو به من تحویل بده من وکیل آشنا دارم و در دادگاه پیگیری میکنم. کپی مدارک و سند خانه رو هم میگیرد . از این طرف من که از هیچی خبر نداشتم و خونه به نام من بود به من گفت دادگاه خونه رو از بابات میگیرد. پدرت پیر شده و بیا یک وکالت امضا کن که من بروم دنبال دادگاه و من وکالتی که اصلا نمیدونستم چی هست رو امضا کردم. بعدا فهمیدم وکالت فروش بوده قابل عزل و با ایصال وجه به موکل. بعد پدرم درب خونه میرود و زنگ میزند کسی که در آن بود میگوید من مستاجر نیستم و خریدم. مشخص میشود سند رو با کپی که داشته است با همون متن به صورت غیر اصیل جعل کرده است که ثبت کنند به علت مغایرت امضا دفتر املاک و سند دفترچه ای متوجه شده و جلوی سند تک برگی رو گرفته است. بعد از شکایت دادسرا بازرس ثبت و گزارش ثبت و دفترخانه سند که قطعا اصیل نیست و سند دفترچه ای اصل دست پدرم است. وکالت رو هم با همون متن فقط شماره و تاریخش با وکالت اصلی فرق دارد. یعنی ... شماره وکالتی هست که من امضا کردم و وکالتی که معامله شده ... که در دفترخانه وکالت دیگری است. هنوز نمیدونم اشتباه دفترخانه بوده یا خودش شماره رو عوض کرده است. الان من از ایشون طلاق گرفتم و کیفرخواست صادر شده است. برای دادگاه وکیل او میگوید سند بدل است و متن رو که تغییر نداده است و از روی کپی عین خودش نوشته است. اصیل نیست و چون وکالت داشته حالا وکالت با هر شماره ای که بوده ولی وکالت رو در اون زمان داشته میگوید خودش ادعا میکند به او گفتید برو بفروش و وکالت هم دادید. حالا سند نداشته و خودش درست کرده است. با توجه به این که وکالت استفاده شده در معامله شماره اش فرق دارد ولی واقعا وکالت داشته آیا معامله قبول یا باطل است؟ هیچ مبایعه نامه و پولی با ما رد و بدل نکرده است ولی اون که خریده از او مثل این که مبایعه نامه دارد ولی مبلغ کمتر از ارزش اون خانه در اون زمان و آشنای خودش بوده است.