برخی ابعاد مسئولیت کارفرما در برابر کارگر و اشخاص ثالث زیان دیده
کارفرما در لغت به معنای صاحب کار، صاحب کارخانه و کسی است که به کاری فرمان یا دستور بدهد و در مقابل او، کارگر قرار دارد. در اصطلاح حقوقی نیز کارفرما به فردی گفته میشود که دیگری را اجیر کند تا به دستور وی کاری معین را انجام دهد. بنابراین کارفرما، شخص حقیقی و حقوقی است که یک واحد اقتصادی را با استفاده از توان یک یا چند نیروی انسانی به انضمام تعدادی تجهیزات و ماشینآلات اداره میکند.
به منظور حمایت از کارگر که در برابر کارفرما، طرف ضعیف محسوب میشود، قانونگذار در قانون کار برخی مقررات حمايتی را وضع کرده است همچنین قانون مسئوليت مدني در تکميل مقررات قانون کار، مقرراتی دارد که با استفاده از آن از اشخاص ثالثي که ممکن است از فعاليت کارگر دچار صدمات يا خسارتهايي شوند، حمایت میکند.
مسئولیت کارفرما در مقابل اشخاص ثالث
به عنوان مثال، اگر کارگر فعاليتي انجام دهد که در پی آن خسارتي به شخص ثالث مانند عابران پياده يا افراد حاضر در صحنه وارد شود، در صورتی که شخص ثالث زيانديده قصد مراجعه به کارگر را داشته باشد، به دليل پايين بودن توان جبران خسارت از سوی کارگر، به احتمال زياد در عمل، خسارت شخص ثالث جبران نخواهد شد و به همين دليل قانونگذار مقرراتی وضع کرده است تا اگر فعاليت کارگر موجب ورود آسيب به شخص ثالثی شد، کارفرما مسئول جبران خسارات باشد. البته شرايطی نيز وجود دارد که کارفرما می تواند آن را ثابت و خود را از مسئوليت مبرا کند اما به طور طبيعی نخستين و مهمترين قاعدهای که در این زمینه وجود دارد، اين است که کارفرما مسئول جبران خسارات اشخاص ثالث است.
مسئولیت در مقابل کارگر
موضوع ديگر مسئوليت کارفرما در مقابل کارگر، در مورد حوادثی است که در حين کار برای او پيش ميآيد و موجب خسارتها و صدماتي به او می شود. در اين مورد نيز قانونگذار پيش بينی کرده است که اگر اين خسارتها ناشی از حوادث کار باشد، کارفرما مسئول جبران خسارتهای کارگر است. بر اساس ماده ۹۵ قانون کار، مسئولیت اجرای مقررات و ضوابط فنی و بهداشت کار بر عهده کارفرما یا مسئولان واحدهای موضوع ذکرشده در ماده ۸۵ این قانون خواهد بود. هر گاه بر اثر عدم رعایت مقررات مذکور از سوی کارفرما یا مسئولان واحد، حادثهای رخ دهد، شخص کارفرما یا مسئول مذکور از نظر کیفری و حقوقی و نیز مجازاتهای مندرج در این قانون مسئول است. موضوع دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که ممکن است کارفرما به طور مستقيم دخالتي در ورود خسارت نداشته باشد اما از باب حمايت از کارگر، قانونگذار کارفرما را مکلف به جبران خسارت کرده است، به همين دليل به خصوص در برخي فعاليتها الزاماتی برای بيمه کردن کارگر وجود دارد.
در این زمینه قانونگذار در ماده ۱۴۸ قانون کار، کارفرمایان کارگاههای مشمول این قانون را مکلف کرده است که بر اساس قانون تأمین اجتماعی، نسبت به بیمه کردن کارگران واحد خود اقدام کنند.
بر این اساس، هر کارفرمايی مکلف است کارگران ثابت و دايم خود را بيمه کند تا اگر خساراتي در حين کار به کارگر وارد شد، از طريق بيمه جبران شود. به طور طبيعی قسمت عمده حق بيمه را نيز کارفرما و بخشی جزيی از آن را کارگر مي پردازد. به غير از بيمه تامين اجتماعي، در خصوص کارگران غير دايم مانند کارگران ساختماني، به دليل ورود خسارات احتمالي به آنان، مقرراتي به منظور الزام کارفرمايان برای اينکه کارگران خود را بيمه کنند، پيشبينی شده که در اينجا نيز پرداخت حق بيمه بر عهده کارفرما است.
تمام اين مقررات، به منظور حمايت از کارگران وضع شده و اين موضوع بدین معنا است که اگر در حين کار خساراتی وارد شود، کارفرما مسئول است و بايد مسئوليت خود را نيز بيمه کند تا اگر در آينده توان مالی برای پرداخت خسارات کارگر را نداشت، بيمه اين خسارتها را پرداخت کند و در نهايت خسارات کارگر به صورت جبراننشده باقي نماند.
ارکان تحقق مسئولیت مدنی کارفرما
برای تحقق مسئولیت مدنی کارفرما نسبت به جبران صدمات وارده به کارگران باید ارکان و شرایطی جمع باشند که اثبات آنها بر عهده کارگر است.
الف) زیان باید مسلم باشد: به این معنا که زیان پدید آمده باشد. به عبارت دیگر زیان باید فعلیت یافته یا اینکه به یقین و بیتردید در آینده نزدیک پدید آید. زیانهای احتمالی و فرضی را نمیتوان زیان نامید و به همین دلیل نیز به آن خسارت تعلق نمیگیرد اما زیانی که تحقق آن در آینده به ظن قوی صورت پذیرد، مسلم و قطعی محسوب میشود. ب) زیان باید ویژه باشد: خاص یا ویژه بودن زیان به این معنا است که تنها اشخاص معینی که در اثر عمل کارفرما دچار حادثه شدهاند، میتوانند خواستار جبران خسارت شوند و نه بقیه کارگران. به عنوان مثال، اگر به علت عدم وجود تجهیزات ایمنی کارگر الف دچار صدمه شود، کارگر نمیتواند خواستار جبران زیان شود. ج) زیان باید مستقیم باشد: زیان مستقیم به این معنا است که باید یک رابطه عرفی مستقیم میان عمل زیانبار و ورود ضرر به کارگر زیاندیده وجود داشته باشد به گونهای که در نظر عرف ضرر وارده مستقیماً از عمل مذکور ناشی شده باشد. د) زیان نباید ترمیم شده باشد: به طور کلی هدف مسئولیت مدنی ترمیم خسارتی است که به زیاندیده وارد آمده است و همین که این ترمیم صورت پذیرد، دیگر سخنی از مسئولیت مدنی به میان نمیآید. ه) زیان نباید از عمل خود کارگر ناشی شده باشد: اگر زیان در نتیجه عمل کارگر زیاندیده باشد، چنین زیانی قابل جبران نیست.
خسارتهای وارده در یک کارگاه
گاهی اوقات ممکن است از فعالیت یک شرکت یا کارگاه، خسارتهایی وارد شود که در آن، اشخاص متعددی دستاندرکار هستند. در این زمینه پرسشی که مطرح میشود، این است که چه کسی مسئولیت دارد؟ در پاسخ به این پرسش میتوان اینگونه گفت که سرپرست کارگاه به ميزان تقصيری که مرتکب شده است، البته اگر تقصير او موثر در وقوع حادثه باشد، مسئوليت دارد اما اين موضوع رافع مسئوليت کارفرما در مقابل شخص زيانديده نيست.
در حقيقت کارفرما نيز مسئول است و اگر سرپرست نیز کوتاهی کرده و تقصيری مرتکب شده است، از باب تقصير خود، مسئول است، اما اين موضوع رافع مسئوليت کارفرما نيست. طبيعي است که اگر کارفرما مجبور به پرداخت تمام خسارت شود، ميتواند به سرپرست کارگاه که در وقوع حادثه مقصر بوده است، مراجعه کند و به دليل اينکه موجب مسئوليت او در مقابل اشخاص ثالث شده است، از او بخواهد که خسارتهاي متحملشده توسط او را جبران کند. اين گونه نيست که بگوييم سرپرست کارگاه مسئول است، بنابراين کارفرما مسئوليتی ندارد. زيرا خسارتهای ناشی از کار در وهله نخست بر عهده کارفرما است و او بايد آن را جبران کند.
همچنين اگر اشخاص ديگری مانند سرپرست کارگاه در اين موضوع دخالت داشتند و کوتاهی آنان موجب خسارت شده باشد، کارفرما ابتدا خسارتهای کارگر را ميپردازد و سپس ميتواند با مراجعه به مسئول حادثه، از او تقاضای جبران خسارت کند.
برگرفته از روزنامه حمایت (تاریخ انتشار 1394/9/2)