در متن گزارش اصلاحی به خواسته طلاق توافقی امده است (بابت مهریه یک قطعه زمین واقع در خیابان امام رضا ... طی مبایعه نامه شماره 35552 بنگاه املاک قوسی و مقدار بیست هکتار زمین کشاورزی به همراه اب مربوطه به همین زمین طی مبایعه نامه شماره 6444 بنگاه املاک ش را دریافت میکند و وسایل منزل به خودش را دریافت میکند و به علت کراهتی که از زوج دارد از الباقی حقوق مالی اش از جمله مهریه و جهیزیه و نفقه و .... گذشت میکند) ایا منظور قاضی این است که املاکی را که زوجه طی قولنامه ها به عنوان مهریه گرفته است در مقابل طلاق بذل کرده یا منظور قاضی این است که زوجه علاوه بر املاکی که به عنوان مهریه گرفته باقیمانده مهریه هم داشته است که از ان باقیمانده مهریه در مقابل طلاق گذشت کرده است/؟ توضیحات لازم : املاک فوق طی مبایعه نامه های مذکور یکماه قبل از تاریخ طلاق به عنوان مهریه به زوجه واگذار گردیده است و زوجه در تاریخ 1396/09/05 در دفترخانه اسناد رسمی حضور یافته و اقرار صریح و منجز و شرعی داشته که تعداد 110 عددسکه تمام بهار ازادی از صداق نکاحیه را از بنده دریافت کرده و تصریح گردیده که هیچ گونه طلبی از بابت سکه مهریه بر ذمه زوج نمیباشد واین سند به عنوان سند اقرارنامه غیر مالی است و زوجه یکماه قبل از تاریخ طلاق دادخواست استرداد جهیزیه داده و جهیزیه ایشان مطابق با صورت جلسه تنظیمی واحد اجرای احکام در تاریخ 1396/09/23 تحویل شده است بنده داخواست الزام به تمکین دادم و با توجه به اینکه زوجه از من خواست که مهریه ایشان را پرداخت کنم که بنده مطابق با سند اقرارنامه غیر مالی فوق الذکر مهریه ایشان را پرداخت کردم دادخواست الزام به تمکین خود را مسترد کردم و زوجه بلافاصله که مهریه خود را دریافت کرد در منزل پدریشان اقامت کرده و از بنده به عنوان همسر تمکین عام و خاص نداشته است و چون اصل بر تمکین است ایشان ناشزه بوده و نفقه به ایشان تعلق نمی گرفته است در مورد و .... که در واقع به معنی نحله و اجرت المثل ایام زوجیت میباشد بنده مطابق با سفته به مبلغ 600 میلیون ریال به شماره خزانه داری کل 004797 مورخ 1396/10/05 دریافت کرده است که پشت سفته توضیح داده شده است که سفته بابت نحله و اجرت المثل ایام زوجیت و نفقه ایام عده میباشد در گزارش اصلاحی به خواسته طلاق توافقی امده است که عده این طلاق سه طهر میباشد و زوجین فرزند مشترکی ندارند طلاق در تاریخ 1396/10/06 صیغه طلاق خلع توسط سردفتر جاری شده اما سه روز بعد از گذشت طلاق زوجه از طلاق پشیمان شده و به منزل من برگشته و در ایام عده طلاق خلع با من زندگی میکرده و با من نزدیکی داشته و مطابق با گواهی پزشکی مورخه 1397/01/06 ازمایشگاه زوجه باردار بوده یعنی درست روزی که عده طلاق طلاق ایشان به پایان می رسیده است و متاسفانه در تاریخ 1397/02/06 زوجه جنین را مطابق با گواهی واحد پاتوزی بیمارستان سقط می نماید بنده دادخواست اثبات رجوع دادم و زوجه در جلسه رسیدگی مورخ 1397/05/24 در حضور قاضی اقرار داشته است که در ایام عده طلاق در منزل من بوده و با من نزدیکی داشته و زندگی میکرده و از من باردار شده و لذا با توجه به اظهارت طرفین و شاهد و گواهی پزشکی و با عنایت به اینکه زوجه در قبال دعوای من دفاع موجهی ارائه نداده بود و قصد رجوع ایشان برای ان دادگاه محترم کاملا محرز و مسلم بود به استناد مواد 1 و 4 و 20 قانون حمایت از خانواده و مواد 1143 و 1149 قانون مدنی حکم به اثبات رجوع و الزام به ثبت واقعه رجوع در دفتر رسمی طلاق به شرح دادنامه موصوف صادر شد با اعتراض زوجه پرونده به دادگاه تجدید نظر ارجاع شده و قاضی دادگاه تجدید نظر در حکم نوشته ( با عنایت به اینکه طلاق به صورت خلع صادر شده و زوجه قسمتی از حقوق مالی خود از جمله نفقه ایام عده و مهریه خود را در قبال طلاق به زوج بذل کرده است و پس از طلاق و در ایام عده به مبذول رجوع نکرده است و حضور وی در منزل زوج و همبستر شدن وی با همسر سابق دلیل بر رجوع از طلاق تلقی نمی گردد لذا تجدید نظر خواهی را وارد تشخیص داده به استناد ماده 358حکم دادگاه بدوی را نقض میکند حکم صادره قطعی است این حکم در تاریخ 1397/07/08 صادر شده است بعد از حکم دادگاه تجدید نظر زوجه دو فقره دادخواست الزام به تنظیم سند املاکی را که به عنوان مهریه گرفته را داده و به علت اینکه املاک فوق فاقد سند رسمی بودند در تاریخ 1397/12/18 برای بیست هکتار زمین کشاورزی به همراه اب مربوط به این زمین و نیز در تاریخ 1398/05/08 برای زمین مسکونی گزارش اصلاحی صادر شده و این املاک به زوجه تحویل شده است و بنابراین که زوجه تمام مهریه خود را طی این دو فقره گزارش اصلاحی دریافت کرده و لذا حکم صادره از دادگاه تجدید نظر که قاضی نوشته مهریه خود را در قبال طلاق به زوج بذل کرده و پس از طلاق و در ایام عده به مبذول رجوع نکرده و به این دلیل حکم دادگاه بدوی را بر مبنای بذل مهریه نقض و ان را قطعی اعلام داشته با توجه به دادنامه گزارش اصلاحی فوق الذکر شعبه دوم حقوقی و نیز سند اقرارنامه غیرمالی دفترخانه اسناد رسمی فاقد وجاهت قانونی است بنده مجدد دادخواست ابطال گزارش اصلاحی مورخه 1396/10/06به خواسته طلاق توافقی و نیز اصلاح سند طلاقنامه به انضمام کلیه خسارات ناشی از دادرسی از باب قاعده فقهی تسبیب دادم و قاضی رسیدگی کننده در حکم نوشته است که در این پرونده اقای م.ر به طرفیت خانم ف.م دادخواستی به خواسته ابطال گزارش اصلاحی مورخه 1396/10/06 این دادگاه و اصلاح سند طلاقنامه به انضمام هزینه دادرسی تقدیم نموده است ماحصل ادعای خواهان این است که خوانده همسر شرعی و قانونی وی بوده و در تاریخ 1396/10/06به صورت توافقی از یکدیگر طلاق گرفته اند نوع طلاق خلع میباشد ولی چون زوجه در قبال مهریه اش اب و اراضی کشاوزی و مسکونی دریافت نموده و جهیزیه اش را هم دریافت کرده و نفقه ای هم طلب کار نبوده لذل بذل مجدد انها و تعیین نوع طلاق بر اساس ان معتبر نبوده تقاضای ابطال گزارش اصلاحی و اصلاح سند طلاق که بر اساس ان صادر شده را داشته. دادگاه با توجه به اینکه هرچند خوانده در ظاهر همه مهریه اش را دریافت کرده ولکن حسب ماده 1146 قانون مدنی اگر زوجه مالی به زوج در قبال طلاق بدهد اعم از عین مهریه یا معادل ان یا بیشتر و یا کمتر از ان طلاق خلع محسوب میشود یعنی مال مبذول میتواند غیر از مهریه هم باشد در دادنامه بیان شده زوجه از الباقی حقوق مالی اش از جمله مهریه و نفقه و جهیزیه و (...) گذشت مینماید که این چند نقطه در اصطلاح به معنی و غیره میباشد و این غیره شامل سایر حقوق مالی ناشی از مناکجت از جمله نحله و اجرت المثل ایام زوجیت میباشد ضمن اینکه زوج در سند نکاحیه متعهد به خرید 10000000 میلیون تومان جهیزیه برای زوجه شده است و این در حالی است که زوجه تنها جهیزیه خودش را دریافت کرده و از غیر ان گذشت کرده و اینکه زوجه از نفقه اش هم گذشت کرده چون اصل بر تمکین است و نفقه زوجه هم بر عهده زوج است و زوج دلیلی بر ناشزه بودن زوجه ارائه نکرده علی ایحال چون زوج بذل نفقه و جهیزیه و غیره را پذیرفته است یعنی اقرار بر مدیونیت خویش داشته است و دلیلی که موجبات نقض گزارش اصلاحی را فراهم نماید ارائه نشده دعوی خواهان را وارد ندانسته مستندا به ماده 1257 قانون مدنی حکم به بطلان دعوی خواهان صادر می کند ایا زوجه باید مطابق با نظر دادگاه املاک را عودت دهد چون دادگاه صراحتا کلمه بذل مجدد در تاریخ 1396/10/06 را در این حکم ذکر کرده است به همین دلیل زوجه نمی توانسته در تاریخ 1397/12/18 و 1398/05/08 املاک را از زوجه بگیرد چون در تاریخ طلاق به زوج بذل شده و زوج صراحتا در جلسه رسیدگی بذل را قبول کرده و در مقابل این بذل زوجه مطلقه به نوع طلاق خلع شده است و موارد دیگر حقوق مالی خود را مطابق با موارد مذکور از زوج دریافت کرده است پس چرا طلاق به صورت خلع صادر شده است ؟ مطابق با قانون طلاق رجعی است و ایا با توجه به نزدیکی صورت گرفته فی مابین زوجین و بارداری زوجه رجوع محقق نشده است ؟ لطفا راهنمایی بفرمایید ممنونم