من معلم غیر دولتی هستم شوهرم از من میخواد کارم را ترک کنم و با او و خانواده اش تو کار خلاف برم و بارها و بارها بخاطر مخالفتم کتک خوردم آیا میتوانم شکایت کنم باز این ها رو تو شکایتم بنویسم واسه من کارسازه؟ شوهرم بسیار عصبی و بدبین و بدهن هست و دهن بین وهرچی مادر و برادرای او تو سرش بخونن همون کار رو میکنه و سرما خالی میکنه دست بزن داره. خسیس هست خرج نمیده خرج لباس دوا درمون با دعوا و قهر اونم بزور میده اینکه پشیمون میشی از گرفتن اون مقدار پول که ارزشتو باید بیاری پایین تا یه قرون بده بری دکتر. خلاصه بدهن دهنش اونقدر کثیفه که هرچی از دهنش در میاد به من و خانواده ام فحش میده و میگه چنان منو کتک میزنه انگار یه قاتل یه دشمن زیر دستش افتاده ام هیکلش اونقدر درشته که حتی نمیتونم از خودم دفاع کنم سالهاست تحمل کردم گذشت کردم بزرگترها واسطه شدن التماسش کردم دست از این رفتارها ش بکشه تا دو روز خوب میشه بعدن برمیگرده حتی حاضر نیست بخاطر دخترمون. خودشو اصلاح کنه بچه نیست 36سال داره هنوز افکار بچگانه و مزخرفی داره. البته شوهرم قبلا ازدواج کرده و یه بچه دختر هم داره اونم به مادرش سپرده و بیخیال بچشه وحتی نفقه اش را نداده از بس که خسیسه. چندساله هیچی به اون دخترش نداده حاضر نیست پول بده. تازه. برادراش با زنای مردم میگردن. ناموس مردم و میارن خونه تازه خانواده هاشون حتی با اون زنا میشینن و بیرون میرن بخاطر پول که از اون زنا میگیرن و روزی دوبار زن میارن تو خونه هاشون.و شوهرم هم میخواد لال باشم و هرکاری بکنه حرفی نزنم چون اجازه نمیدم مثل اونا باشه بخاطر همین با من بده و حتی اونا با من بدن و همیشه با من سر جنگه حساب کنید که منو با چندتا زن کثیف مقایسه میکنه اینکه فلان زن به برادرم اینقد پول داد و شوهرم دنبال این آزادی میگرده که با زنای مردم و مشروب و غیره. و من چنین صحنه هایی را هرگز نمیتونم بپذیرم و هر بار اعتراض میکردم منو چنان میزد به قصد کشت. خلاصه من اگر از شوهرم و خانواده اش شکایت کنم که دخالتشون تو زندگیم و باعث نابودی زندگیم و بی عقلی شوهرم هستند ایا میتونم حضانت بچم را بگیرم منظورم اینکه حتی یک روز نمیخوام بچم از من دور باشه و تو اونجور محیط بزرگ بشه آینده ی بچم واسم خیلی مهمه و تربیت دختر خیلی سخت و مادر باید بالا سرش باشه برادراش بهش میگن بابا زنتو ول کن بیا اینجا برای خودت حالشو ببر من خانواده اش را مقصر میدونم اونا هم کثیفن هم خلافکارن کارشون خلاف و مردم اخاذی میکنن ومن شوهرم را از اون محیط دور کردم شش سال جنگیدم تا زندگیم و شوهرمو از اونا دور کنم نگهدارم و تحت تاثیر برادراش قرار نگیره حساب کنید مادرشون باهاشون توهمه کثافت کاراشون همکاری میکنه و اونم دنبال پول از هر راهی که پول باشه اونا میرن پول در میارن ومن حاضرنیستم خیلی تلاش کردم زندگیم و بچم را نجات بدم شوهرم خیلی دهن بین و حرف منو قبول نداره اما مادرش و اشخاص دیگر قبول داره