باسلام و عرض ادب ، برادرشوهرم که به دلیل مشکلات حساب مالی با شوهرم اختلاف دارند و خانواده اش نیز از قبل با ازدواج من و همسرم مخالف بودند و باهم قطع رابطه هستند مدام پی فرصتی برای شکایت و مشکل تراشی برای من و همسرم هستند و هرموقع تعطیلی چندروزه در طی سال داشته باشیم با بهانه ها و عناوین مختلف پدرشوهرم چون با دادستان دوستی دیرینه دارند با حکم قضایی شوهرم و من را چند روزی اواره و سرگردان بازداشتگاهاه یا حتی زندان میکند و بعد تعطیلات برائت میزنند و عدم کفایت ادله ازادمان میکنند و کلا مورد ازار و رسوایی قرارمان میدهند و این چند روز رو به کل عالمو ادم بدون گفتن حقایق بی ابرویمان میکنند روز 5شنبه که از قرار معروف باز 3روز تعطیلی داشتیم اینبار فقط نوبت شوهرم بود که به هیچ دلیل قانع کننده ای روانه بازداشت کردند و من برای بیرون اوردن همسرم به کلانتری رفتم و برادر شوهرم بازن قبلی شوهرم به انجا امدند قبل از ورود ما کلا در کلانتری به افسر نگهبان سفارشات لازم رو برای سرگردانی ما کرده بودند و سر هیچ چیزی حتی موقع سکوت من سرم داد میزد و تهدید به انداختن به بازداشتگاهم میکرد بعد از امدن برادر شوهرم که از قبل نیز دست رو من بلندکرده بود و پشت سرم کلی بدو بیراه و افترا گفته بود و زن اول شوهرم اول از همه جلو همه خانومه بهم حمله کرد و فحش و دادو.. ولی افسر نگهبان به اون چیزی نگفت و بعد از چندساعت اسیری که حدود 12شب شده بود و شوهرم را به یک کلانتری دیگه انتقال میدادن جلو در کلانتری شوهرم وبرادرش جلو مامورین به دادوبیداد شروع کردند و برادرشوهرم باز از قرار همیشگی به من و دخترو خانواده ام فحش داد و چون شوهرم دستبند در دستش بود جز داد چیزی از دستش برنمی امد و من چون درمقابل فحشها وبی ابروکردنهای او جواب خجالت بکش ظلم هم حدی داره چرا بویی از انسانیت نبردید رو گفتم به طرفم جلو مامورا حمله کرد و با لگد عربده کشان از ران من زد که هم پائین شکمم را گرفت هم ران پایم را من هم با کیف دستیم از وسط کمرش زدم که مامور کیفم را از دستم گرفت درحالی که من زمین نشسته بودم او فورا به داخل کلانتری رفت و از من شکایت کرد که همشون طبق نقشه بود و افسر نگهبان حتی به حرف من گوش نکرد و او را به پزشکی قانونی نوشت درضمن برادر شوهرم معتاد هست و شیشه مصرف میکند ولی از ترس چاه و چاله کنی های پدرشوهرم که درشه خود را بعنوان خیر جامعه معرفی کرده و با همه ارگانها در ارتباط است کسی جرات داره دهن باز کنه با استفاده از موقعیتش حکم اعدام برایش صادر میکند الان که تنهام و شوهرم هم بی دلیل قانع کننده دستگیر کردند لطفا راهنماییم کنید چیکار کنم پام تایه خورده مونده به زانوم از چندجا کبود شده و میلنگم. باتشکر فراوان از خدمت شما