سلام من ساعت شش صبح برای کوهنوردی به پارک جمشیدیه رفتم.به پارک که رسیدم،پشته ایستگاه تاکسی زیره پارک دیدم یه کوله پشتی افتاده که به نظر سالم میاد،کوله رو برداشتم و رفتم.تو پیاده رو پارک نشستم و کوله رو باز کردم،یه کمون اره و یه چکش هم داخل کوله بود اونارو گذاشتم توی کوله خودم، کوله پشتی رو هم تا کردم گذاشتم داخل کوله خودم و رفتم به سمته کوه. نرسیده به قله متوجه شدم که چندتا کارگر افغانی که از کارگرای شهرداری بودن چوب به دست دارن با عجله به سمته من میان. برای اینکه بفهمم موضوع چیه رو پله ها نشستم تا از من رد بشن. وقتی بهم رسیدن با داد و بیداد بهم گفتن دره کوله پشتی تو بازکن و اینجا چیکار میکنی و ... من که هم شوکه شده بودم و هم عصبانی گفتم برید بابا تا به پلیس زنگ نزدم،، شماها کی هستین که من بخوام کولمو نشونه شماها بدم.یه نفرشون گفت گه نخور باز کن در کیفو و دست انداخت کیفو از شونم کشید منم یه لگد زدم و هلش دادم نذاشتم کیفو بگیره،با چوب چندتا به کمرم و پام زدن که اگه کیف رو کمرم نبود معلوم نبود الان سالم بودم یا نه. بعد یکیشون پرید وسط و جدامون کرد به من گفت یه مشکلی اینجاها به وجود اومده من خواهش میکنم بذار کیفو نگاه کنیم و بریم.چون خواهش کرد منم دره کیفو باز کردم.اونیکه بامن دعوا کرده بود تا چشمش به کمون اره افتاد اره رو برداشت و گفت این خودشه و به بدو بدو به طرف پایین رفت.منم دیگه چاره ای نداشتم به طرفه پلیس کوهستان رفتم که موضوع رو بگم و از دست کارگرا که با چوب زده بودنم شکایت کنم.دوتا کارگرا هم پشت سره من میومدن. به پاسگاه که رسیدم به ماموری که داخل بود گفتم من از این کارگرا شکایت دارم منو با چوب زدن کیفمو به اجبار نگاه کردن و یه وسیله از کیفمو هم برداشتن. ماموره گفت بشین.بعد رفت بیرون با کارگرا حرف بزنه که اون یکی که اره رو برداشته بود با یه نفر از مهندس های همونجا که پیمانکار پارک هم بود اومدن، که کارگره چندتا روکش پلاستیکی سیم که معلوم نبود چیه و از کجا اومده رو با خودش آورده بود. پیمانکاره به ماموره گفت بالاخره گرفتیمش و اره رو با روکش پلاستیکیا داد به ماموره. دیگه ماموره اصلا یه جور دیگه شد و با من دقیقا مثل یه متهم برخورد کرد و شروع کرد به بازرسی بدنی من و سوال پرسیدن. گفتم جناب سروان مثل اینکه شاکی من بودم،گفت حرف نزن تا تکلیفتو روشن کنم. بعد یه گزارش نوشت و زنگ زد از کلانتری ماشین فرستادن که منو ببرن. ماموری که از کلانتری اومده بود گزارش مامور کوهستان خوند و بهش گفت چرا نوشتی مظنون به سرقت؟ خطش بزن و بنویس سارق، اونم اینکارو کرد. من ساعت هشت صبح کلانتری شروع کردم به جواب دادن سوالای الکی مامورا تا ساعت یک ظهر شد و پیمانکاره پارک با کلی کاغذ و عکسی که مربوط بود به وسایلی که از پارک دزدیده شده اومد و خلاصه اینکه یه پرونده قطور واسم درست کردن. اصلا نمیدونم و نفهمیدم واسه چی؟ فقط به خاطر حمل یه اره و چکش که اونارو هم پیدا کرده بودم. پیش بازپرس که رفتم هرچی بهش گفتم والا بلا قضیه اینجوری که اینا میگن نیست، باور نکرد، میگفت تو سارق کابلی. اون روز پیشه بازپرس پیمانکاره نیومد که بازپرس منو با یه فیش حقوقی فعلا آزاد کرد. من یکی دو روز بعد رفتم و پرس و جو کردم حالا میخوام به بازپرس بگم برق پارک سه فازه، چجوری میشه با چکش و اره سیم رو برید؟ این مشکل واسه من پیش اومده ممنون میشم راهنماییم کنید که راهی هست بتونم از خودم دفاع کنم. یا وکیل میتونه از حقم دفاع کنه؟ تشکر از وقتی که میگذارید. سپاس