در ادامه، مقالهای دقیق، تحلیلی و مفصل با عنوان «نگاهی به قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی مصوب ۱۳۸۵» ارائه میشود که شامل مقدمه، مبانی حقوقی، تحلیل مواد، ایرادات، آثار اجتماعی و اقتصادی، و پیشنهادهای اصلاحی است.
یکی از چالشهای بنیادین کشاورزی در ایران، مسئله خرد شدن اراضی کشاورزی به واسطه تقسیم ارث یا معاملات غیرکارشناسی است. این پدیده در طول دهههای اخیر، نهتنها کارایی بهرهبرداری از زمینهای زراعی را کاهش داده، بلکه آثار منفی گستردهای بر امنیت غذایی، مهاجرت روستاییان، تخریب منابع طبیعی و توسعه پایدار کشاورزی بر جای گذاشته است. قانون «جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی»، مصوب ۲۵ خرداد ۱۳۸۵، بهمنظور مقابله با این بحران ساختاری تصویب شد. این نوشتار در صدد بررسی دقیق و تحلیلی این قانون از منظر حقوقی، اجرایی و توسعهای است.
قانون مذکور بر پایه اصل ۴۵ قانون اساسی، مبنی بر حمایت دولت از بهرهبرداری صحیح از منابع طبیعی، به ویژه اراضی کشاورزی، و نیز در راستای مواد ۹ و ۱۰ قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تدوین شد. هدف اصلی قانون، ایجاد بستر حقوقی برای ممانعت از تقسیمات غیر اصولی زمینهای زراعی و باغی و حفظ یکپارچگی اراضی کشاورزی به عنوان یک عامل مؤثر در توسعه پایدار روستاها است.
واژگانی چون «خرد شدن»، «حداقل نصاب فنی و اقتصادی»، «اراضی کشاورزی»، و «اراضی زراعی و باغی» نیازمند تفسیر دقیق حقوقی هستند، چرا که مبنای اجرای قانون بر همین اصطلاحات استوار است. «خرد شدن» به معنای تقسیم اراضی به قطعاتی است که از نظر فنی، اقتصادی و بهرهبرداری، فاقد کارایی مطلوب بوده و استمرار فعالیت کشاورزی در آنها دشوار یا غیرممکن باشد.
این ماده صراحت دارد که تفکیک یا افراز اراضی کشاورزی به کمتر از حد نصاب فنی و اقتصادی، ممنوع است. این حکم ناظر بر شمول عام دارد و حتی در صورت توافق مالکین یا وراث، تقسیم اراضی به قطعات غیرموجه فاقد وجاهت قانونی است. این موضوع جایگاه ویژهای در حقوق ثبت و اسناد رسمی دارد، زیرا دفاتر اسناد رسمی و ادارات ثبت مکلف به رعایت این ممنوعیت هستند.
قانون، مرجع تعیین حد نصاب را وزارت جهاد کشاورزی معرفی کرده است. این نصاب بسته به نوع محصول، شرایط اقلیمی و توپوگرافی منطقه، و روشهای بهرهبرداری، متفاوت است. به عنوان مثال، در مناطق شمالی کشور نصاب باغی ممکن است با مناطق کویری متفاوت باشد.
این ماده تصریح میکند که تنها در صورتی میتوان افراز یا تفکیک را مجاز دانست که قطعه حاصل، از نظر فنی و اقتصادی قابلیت بهرهبرداری مستقل داشته باشد و به تأیید وزارت جهاد کشاورزی برسد. این ماده، نوعی راهکار منعطف در قانونگذاری است، اما اجرای آن مستلزم وجود سازوکار دقیق و نظارت مؤثر است.
قانون دفاتر اسناد رسمی را موظف میکند که در زمان تنظیم سند، رعایت نصاب فنی و اقتصادی را احراز کنند. عدم رعایت این ماده، ممکن است موجب بطلان سند یا قابلیت ابطال آن از سوی دادگاه صالح شود.
از جمله ضمانتهای اجرایی این قانون، میتوان به ابطال اسناد تنظیمشده خلاف مقررات، خودداری ادارات ثبت از صدور اسناد مالکیت تفکیکی، و عدم پذیرش درخواستهای ثبتی اشاره کرد. این ضمانتها گرچه بازدارندهاند، اما در اجرا با موانع و خلاهای زیادی مواجهاند.
۱. نبود بانک اطلاعات دقیق از اراضی: بسیاری از مناطق روستایی هنوز فاقد نقشههای کاداستر دقیق و بهروز هستند. این امر مانع تشخیص صحیح وضعیت اراضی میشود.
۲. سازوکار نظارتی ضعیف: وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای تابعه، به دلیل کمبود منابع انسانی و فنی، قادر به کنترل و پایش دقیق اجرای قانون در سراسر کشور نیستند.
دوگانگی بین قواعد ثبتی و عرف روستایی: در بسیاری از روستاها، تقسیم زمین میان فرزندان امری عرفی و پذیرفتهشده است، حتی اگر قانون آن را منع کرده باشد. این تعارض بین عرف و قانون، اجرای قانون را با چالش مواجه میسازد.
فقدان ضمانت اجرای کیفری: قانون مذکور، ضمانتهای اجرایی خود را محدود به حوزه حقوقی و ثبتی کرده و از ابزارهای بازدارنده کیفری استفاده نکرده است.
افزایش راندمان تولید: با جلوگیری از خرد شدن اراضی، امکان استفاده از روشهای مکانیزه و سرمایهگذاری در مقیاس بزرگ فراهم میشود.
پیشگیری از مهاجرت: تثبیت مالکیت در اراضی قابل بهرهبرداری میتواند مانع از مهاجرت بیرویه روستاییان به شهرها شود.
حفظ منابع طبیعی: اراضی کوچک و بدون بهرهوری، اغلب رها شده و مستعد فرسایش خاک و تخریب پوشش گیاهی هستند.
۱. الزامآور شدن ثبت کاداستری برای اعمال محدودیتهای افرازی
پیشنهاد میشود که قانونگذار اجرای قانون را منوط به ثبت کاداستر و صدور سند تکبرگ کند تا از تعارضات ثبتی جلوگیری شود.
۲. پیشبینی ضمانت اجرای کیفری
در موارد تخلف مأموران ثبتی یا تنظیمکنندگان اسناد خلاف قانون، مجازاتهای کیفری میتواند اثر بازدارندگی بیشتری داشته باشد.
۳. ایجاد مشوقهای اقتصادی برای تجمیع اراضی
اعطای وام کمبهره، معافیتهای مالیاتی، یا پرداخت یارانه به مالکینی که اراضی خود را در قالب شرکتهای تعاونی یا بهرهبرداران بزرگ تجمیع میکنند، میتواند به پیشبرد اهداف قانون کمک کند.
۴. تقویت آموزشهای حقوقی و کشاورزی در روستاها
آگاهیبخشی به روستاییان از آثار منفی خرد شدن اراضی، نقش مهمی در اجرای بهتر قانون دارد.
قانون جلوگیری از خرد شدن اراضی کشاورزی مصوب ۱۳۸۵، قانونی پیشرو و راهبردی در مسیر توسعه پایدار کشاورزی ایران است. با این حال، اجرای ناقص، ضعف ضمانتهای اجرایی، تعارض با عرف، و نبود زیرساختهای اطلاعاتی، موجب شده است که اهداف عالیه این قانون بهطور کامل محقق نشود. اصلاح ساختاری و تقنین تکمیلی در کنار اجرای هوشمندانه و مشارکتی، شرط موفقیت این قانون در عمل است.
مهدی حمیدی
ایمیل:
mehdyhamidy@gmail.com
آدرس:
کرج ، میدان آزادگان کوی مریم ، ساختمان پارسیان ، واحد 20