مصادیق عسر و حرج زوجه
درتاریخ : 1392/02/25 به شماره : 9209970908300091
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، عسر و حرج، روابط نامشروع، اعتیاد به مواد مخدر
چکیده رای
محکومیت زوج به اتهام رابطه نامشروع و نگهداری تریاک مثبت عسر و حرج زوجه نمیباشد. اعتیاد زوج آنگاه موجب عسر و حرج زوجه است که بر اساس زندگی خلل وارد آورده و الزام زوج به ترک آن ممکن نگردد.
خلاصه جریان پرونده
فرجامخوانده خانم ن.پ. در تاریخ 18/1/1389 دادخواستی به طرفیت آقای الف.پ. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت طلاق به علت سوءرفتار و کردار و گفتار و داشتن سوابق کیفری متعدد تقدیم دادگاههای عمومی قائمشهر نموده و اعلام داشته حسب رونوشت سند نکاحیه پیوست خوانده همسر شرعی و قانونی من است و با عنایت به مراتب عنوانی تقاضای صدور رأی مبنی بر طلاق نموده و رسیدگی به شعبه چهارم دادگاههای عمومی و انقلاب قائمشهر ارجاع گردیده است. خواهان طی لایحهای ضمن اعلام مراتب سوءرفتار زوج به چند مورد سابقۀ محکومیت خوانده اشاره و با عنایت به اینکه بیبندوباری خوانده از یک طرف و ضرب و شتم و کتک زوجه از طرف دیگر و مغایرت اعمال وی با حیثیت خانوادگی و شئون وی مغایرت دارد و عرصه زندگی را تنگ نموده اعلام داشته ادامه این زندگی برایم مشقتبار و با عسر و حرج شدید همراه است و لذا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نموده (ص 8) زوج هم با تقدیم لایحهای اعلام میدارد از نظر قانون شرع اسلام طلاق گناه میباشد و حاضر به طلاق نیستم (ص 9) جلسه دادگاه در وقت مقرر به تاریخ 29/2/89 تشکیل و زوجه اعلام میدارد خواسته به شرح دادخواست تقدیمی باشد چون 24 سال زندگی کردم نه خانه دارم و نه شوهرم شوهر خوبی است، نمیتواند خرج و نفقه پرداخت کند، بیمه ندارد آیندهام اصلاً تأمین نیست و حال نیز که به منزل برادرم رفتهام ورود به عنف به منزل برادرم داشته و ایجاد مزاحمت کرده و خودش را چاقو زده و چند پرونده داشته لذا از دادگاه تقاضای طلاق کرده است. خوانده در جواب خواهان توضیح داده نه کتکی بوده نه چیز دیگر چون بیست روز قبل از عید چیزی به من نمیگفت (ظاهراً از باب قهر حرف نمیزده) گفته بلند شوید و هر سه نفر بروید بیرون و این خانم از خانه رفته است مشکل خانه را درست کردهام ولی از خانه رفته من اشتباه کردهام و حبس نیز کشیدهام در ایام عید التماس کردم ایشان نیامد با پسرم و عروسم دارم زندگی میکنم و این خانم نمیآید و نمیدانم برای چه تقاضای طلاق داده است من خانمم را دوست دارم حاضر به طلاق نیستم و نفقه ایشان را پرداخت میکنم من چهار نفر فرستادم که ایشان برگردد ولی ایشان حاضر نشد (ص 10ـ11) دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 400441 مورخ 30/2/1389 با توجه به محتویات پرونده و اظهارات طرفین و دفاعیات موجه خوانده و اینکه اظهارات خوانده دلیل بر عسر و حرج زوجه تلقی نمیشود که سبب طلاق و گواهی عدم امکان سازش گردد؛ فلذا دادگاه اظهارات خواهان را وارد ندانسته و به استناد ماده 1257 ق مدنی حکم به بطلان دادخواست خواهان صادر و اعلام مینماید (ص 14) آقای ق.ل. به وکالت از خانم ن.پ. (زوجه) از دادنامه فوق تجدیدنظرخواهی نموده (ص 29ـ28) رسیدگی به شعبه یازدهم دادگاه تجدیدنظر استان مازندران ارجاع در تاریخ 24/7/90 جلسه رسمی دادگاه تجدیدنظر با حضور خواهان و وکیل وی و خوانده تشکیل وکیل تجدیدنظرخواه به وکالت از وی اظهار داشته عمده دفاعیات بنده همان اظهاراتی است که در دادگاه بدوی و در مرحله تجدیدنظرخواهی تقدیم دادگاه نمودم به علاوه اظهاراتی که شخص موکله در محضر دادگاه محترم عرض مینماید لذا تقاضای رسیدگی و صدور حکم را مستدعی شده است خانم ن.پ. اظهار میدارد 25 سال با تجدیدنظرخوانده زندگی کردم در این مدت همیشه مرا کتک میزد به خاطر بچهها تحمل میکردم هزینه زندگیم را پرداخت نمیکرد با سیلی صورتم را سرخ نگه میداشتم و همیشه در شکنجه و عذاب بودم با زنهای دیگر همیشه در ارتباط بود و چندین بار به زندان رفته به خاطر حمل و نگهداری مواد مخدر یک بار هم قبلاً تجدیدفراش کرده بود و آنرا صیغه کرده بود بعد از سه ماه او را طلاق داد و الان مدت هیجده ماه است جدا از یکدیگر زندگی میکنیم نامبرده شغل و درآمدی ندارد حتی یارانهای که دولت برای ما پرداخت میکند آن را برای خودش برمیدارد … در منزل مادرم در کلاچای گیلان زندگی میکنم درخواست طلاق دارم. بچهها 25 ساله و 18 سالهاند نیاز به حضانت ندارند. زوجه پیشنهاد اصلاح را رد نموده و اعلام میدارد به هیچ وجه حاضر به سازش و ادامه زندگی با او نیستم زوج هم اظهار میدارد تحت هیچ شرایطی حاضر به طلاق نیستم در خصوص اتهاماتی که اعلام نمود بیگناه شناخته شدم و در ارتباط 50 گرم تریاک به زندان رفتم و تا زمانی که زوجه در منزل من بود تمامی مخارج وی را تأمین و پرداخت میکردم و علت درخواست طلاق، نداشتن مسکن و مستأجر بودن من میباشد بنده زمین و خانه و خانهسرا در کیاکلا داشتم اما ایشان نگذاشت من در کیاکلا ساختمان بسازم در شهر مستأجر هستیم ازدواج موقت من در سال 65 یا 66 بود آنهم یک دسیسه بود و دو ماه بیشتر دوام نداشت (ص 53ـ54) دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و آقای ع.الف. به عنوان داور زوج اعلام میدارد: تلاش من در جهت سازش زوجین به نتیجه نرسیده و زوج حاضر به طلاق همسرش نمیباشد (ص 71) داور زوجه نیز نظر خود را مبنی بر عدم امکان صلح و سازش زوجه با همسر خود اعلام میدارد (ص 74) خانم ن.پ. طی لایحهای در تاریخ 7/12/90 تقاضای طلاق خود را تکرار و اعلام میدارد حاضرم مبلغ یکصد هزار تومان از مهریه خود را به زوج ببخشم (ص 81) دادگاه پرونده جزایی زوج را ملاحظه و خلاصهنویسی نموده است (ص 82) که مفاداً حکایت از محکومیت آقای الف.ف. به تحمل 99 ضربه شلاق تعزیری در خصوص برقراری ارتباط نامشروع دارد (ص 83ـ84) در پرونده دیگر هم به اتهام سرقت و ایجاد مزاحمت تحت پیگرد قرار گرفته و به تحمل 6 ماه حبس محکوم که در دادگاه تجدیدنظر بر پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی تبدیل گردیده و در خصوص اتهام خرید و فروش مواد مخدر (تریاک) و نگهداری 280 گرم تریاک در تاریخ 31/3/82 دستگیر و به پرداخت چهار میلیون ریال جزای نقدی و تحمل بیست ضربه شلاق محکوم گردیده است (ص 90) دادگاه تجدیدنظر با اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره 400381 مورخ 8/4/1391 تجدیدنظرخواهی آقای ق.ل. به وکالت از خانم ن.پ. را وارد و موجه تشخیص داده زیرا زوجه علت درخواست طلاق را سوءرفتار و اعتیاد زوج به مواد مخدر اعلام داشته که خلاصه پروندههای استنادی در این پرونده منعکس شده و بر اساس آن الف.ف. به اتهام رابطه نامشروع و ورود به عنف و خرید و فروش و نگهداری مواد مخدر از نوع تریاک محکومیت کیفری داشته و همگی مبین صحت ادعای زوجه میباشد در سال 65 یا 66 ازدواج موقت نموده است. مساعی داوران در رفع اختلاف و اصلاح ذاتالبین مؤثر واقع نشده با عنایت به مراتب دادگاه به استناد ماده 358 ق.آ.د.م رأی بدوی را نقض و به استناد ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و ماده 1130 قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش را صادر و به تجدیدنظرخواه (خانم ن.پ.) اجازه میدهد پس از قطعی شدن رأی و ابلاغ آن ظرف سه ماه از تاریخ ابلاغ به دفترخانه طلاق مراجعه و با ارائه این گواهی و اجازهنامه خود را مطلقه سازد و نوع طلاق با توجه به اینکه زوجه مبلغ یکصد هزار تومان از مهریه خود را به زوج بذل نموده خلع میباشد ضمناً خواهان اعلام داشته حقوق مالی خود را جداگانه مطالبه میکند در این پرونده فقط درخواست طلاق دارد و فرزندان مشترک به سن قانونی رسیدهاند و نیاز به حضانت ندارند لذا نیاز به اظهارنظر راجعبه آن موارد در این پرونده نیست پس از ابلاغ دادنامه آقای ف. اقدام به فرجامخواهی نموده و مطالب خود طی لایحهای که در سه برگ تنظیم شده تقدیم که به هنگام شور قرائت خواهد شد. پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.
رای دیوان
دادنامه فرجامخواسته مآلاً دارای خدشه و ایراد است زیرا خواهان در دادخواست و در جلسات دادرسی علت درخواست طلاق را سوءرفتار زوج و اعتیاد وی به مواد مخدر و … اعلام کرده است و دادگاه تجدیدنظر هم ادعای زوجه را پذیرفته و به استناد ماده 1130 قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش (طلاق) صادر نموده است حال آنکه حسب محتویات پرونده مدرک قابل توجهی بر سوءرفتار زوج به حدی که بناحق زوجه را در تنگنای قرار داده باشد و زندگی را برای وی غیرقابل تحمل کرده باشد تا بتواند حتی بدون بذل مهریه اقدام به طلاق نماید اقامه نگردیده است محکومیت زوج به اتهام رابطه نامشروع و نگهداری تریاک مثبت عسر و حرج زوجه نمیباشد و اعتیاد هم در صورتی قابل استناد برای طلاق به عنوان عسر و حرج است که به اساس زندگی خلل وارد آورده و الزام زوج به ترک آن ممکن نگردد و در پرونده امر به فرض اینکه اصل اعتیاد محرز باشد با توجه به ادعای زوج به عدم اعتیاد بررسی لازم درباره اعتیاد مضر انجام نشده است و موضوع به وضوح مشخص نگردیده است مضافاً دادگاه تبصره 7 قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق که یک تکلیف قانونی است مراعات نکرده و زوجه را جهت تست حاملگی به پزشکی قانونی معرفی نکرده است. بنا به مراتب رأی فرجامخواسته در وضعیت حاضر قابلیت تأیید را ندارد و نقض میگردد و رسیدگی مجدد به همان شعبه صادرکننده رأی منقوض محول میگردد.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور ـ عضو معاون
انصاری ـ جعفری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.