لزوم طرح دعوای ابطال سند رسمی مالکیت خوانده قبل از دعوای خلع‌ید و قلع مستحدثات

درتاریخ : 1391/10/30 به شماره : 9109970222801238

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اعلام بطلان، بطلان قرارداد، خواسته، دادخواست، قراردادقرارداد، اعلام بطلان، بطلان قرارداد، دادخواست، خواسته

چکیده رای

تا سند مالکیت که دلالت بر مالکیت رسمی خوانده می‌نماید ابطال نگردد، دعاوی خلع‌ید و قلع مستحدثات قابل استماع نیست

رای بدوی

در خصوص دعوی آقای ح.ر. فرزند ن. به وکالت از موقوفه مرحوم م.ن. به تصدی اوقاف و امور خیریه شمال غرب تهران و تولیت آقای م.ن. به طرفیت آقای س.ر. به خواسته خلع‌ید و قلع مستحدثات از یک قطعه زمین به شرح متن دادخواست و خسارات و پرداخت اجرت‌المثل ایام تصرف، مستنداً به مدارک پیوست که پس از طی تشریفات و ضوابط قانونی، پرونده به این شعبه ارجاع و سپس به کلاسه فوق به ثبت رسیده است. و اما در وهله نخست دادگاه جهت کشف حقیقت و احراز واقعیت، خاصه این مهم که آیا اساساً‌ خوانده مبادرت به تصرفات غیر مأذون و غاصبانه پلاک متعلق به خواهان نموده است یا خیر نظر به فنی و تخصصی بودن موضوع پرونده، اقدام به صدور قرار ارجاع امر به کارشناسی می‌نماید که با وصول نظریه مربوط ثبت شده به شماره 58 ـ 19/1/91 عیناً چنین آمده است: …1 ـ سند مالکیت اولیه شش دانگ پلاک 309 فرعی از 123 اصلی، به علت صدور سند مالکیت جدید به نام دولت جمهوری اسلامی به نمایندگی سازمان زمین شهری باطل و تاکنون سند مالکیت اولیه صادر نشده و سابقه تفکیک نیز ندارد 2 ـ شش دانگ آپارتمان پلاک 11990و انباری و پارکینگ شماره یک از پلاک 126 اصلی (باغ فیض) با حدود و مشخصات و مساحت ذکر شده در سند مالکیت به مالکیت آقای س.ر. (خوانده) در محدوده شش دانگ پلاک 309 فرعی از 123 اصلی واقع در بخش 11 تهران (ج.) قرار گرفته است. 3 ـ با عنایت به موارد ذکر شده در این گزارش سند مالکیت صادرشده به پلاک 11990 فرعی از باقیمانده از 126 اصلی باغ فیض بخش 11 به نام آقای س.ر. با توجه به حدود اربعه اولیه و سایر عوامل معارض صادر گردیده است و اما نظریه یاد شده مطابق موازین به متداعیین پرونده ابلاغ لیکن ایراد و اعتراض متقن و مدللی که موجبات تخدیش و اضمحلال ارکان و اساس نظریه مذکور را ایجاب نماید از سوی اصحاب دعوی و اصل و ایصال نگردیده به علاوه به‌نظر می‌رسد نظریه فوق با اوضاع و احوال محقق و مسلم قضیه مطابقت داشته و نقصی متوجه آن نباشد از طرفی برابر جوابیه و اصل از مرجع ثبتی شماره 4173 ـ 18/11/90 هر چند آمده است که پلاک‌های 309 و 310 و 311 فرعی از 123 اصلی مفروز از پلاک اصلی مرقوم واقع در بخش 11 تهران به نام آقای م.ن. ثبت و سپس به موجب وقف نامه 35400 ـ 6/2/32 دفترخانه 98 تهران وقف بنگاه 8 حمایت از دیوانگان بر تولیت خودش واقع شده است لیکن به موجب آراء کمیسیون ماده 12 قانون زمین زمین شهری پلاک‌های فوق موات و اسناد مالکیت به نام دولت جمهوری اسلامی ایران با نمایندگی سازمان مسکن و شهرسازی ثبت لیکن تعاقباً برابر دادنامه شماره 339 ـ 8/8/69 شعبه 23 دادگاه حقوقی یک تهران و 571/23 ـ 22/6/72 شعبه 12 دیوان‌عالی کشور رأی موات ابطال و زمین شهری اسناد مالکیت خود را جهت ابطال به این اداره ارسال می‌نماید. لیکن نکته حائز اهمیت اینکه تاکنون سند مالکیت عرصه به نام اوقاف صادر نگردیده است. مع‌الوصف آنچه که شایان ذکر است با التفات به نظریه کارشناسی که متضمن صدور سند مالکیت به نام خوانده است از طرفی به گواهی مرقومه واصل از مرجع ثبتی که حاکی از عدم صدور سند مالکیت به نام خواهان می‌باشد دادگاه دعوی وکیل خواهان را محمول به صحت و اصالت تشخیص نداده در نتیجه حکم به رد آن صادر و اعلام می‌نماید. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی می‌باشد.

رئیس شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ میردیلمی

رای دادگاه تجدید نظر

در خصوص تجدیدنظرخواهی موقوفه م.ن. به وکالت از آقای ح.ر. به طرفیت آقای س.ر. نسبت به دادنامه شماره 458 ـ 31/4/91 شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به رد دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته خلع‌ید و قلع مستحدثات در یک قطعه زمین پلاک ثبتی 309/123 تهران که شامل یک واحد از آپارتمان احداثی است و پرداخت اجرت‌المثل صادر گردیده. نظر به اینکه با توجه به سوابق امر و با عنایت به اینکه با توجه به پاسخ استعلام ثبتی و مدارک ابرازی از جمله صورت‌مجلس تفکیکی و اسناد مالکیت و نظریه کارشناس رسمی دادگستری واحد آپارتمان مذکور دارای سند مالکیت به نام تجدیدنظرخوانده بوده و به علاوه پلاک ثبتی اصلی نیز متفاوت است و برابر اعلام کارشناس رسمی با پلاک موضوع دعوی دارای سند معارض است، لذا دادنامه، واجد خدشه تـــشخیص مـــی‌گردد. زیرا تا سند مالکیت تجدیدنظرخوانده که دلالت بر مالکیت رسمی وی می‌نماید، ابطال نگردد، دعاوی مطروح قابل استماع نبوده. علی‌هذا مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه موصوف نقض می‌گردد و قرار عدم استماع دعوی خواهان نخستین صادر می‌گردد.

 این رأی قطعی است.

رئیس شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان تهران ـ مستشار دادگاه

 باقری ـ رشیدی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.