فرار از صحنه تصادف منتهی به فوت
درتاریخ : 1392/08/26 به شماره : 9209970222201160
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 22 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: فرار از صحنه تصادف، تشدید مجازات، تصادفات رانندگی
چکیده رای
فرار کردن راننده مقصر از صحنه تصادف منتهی به فوت عابر، در همه حالات موجب تشدید مجازات نیست.
رای بدوی
در خصوص اتهام آقای الف.م. فرزند الف.، 25 ساله، شغل دانشجو و مجرد مبنی بر بیاحتیاطی در امر رانندگی منجر به فوت خانم الف.پ. و همچنین فرار از صحنه تصادف موضوع شکایت اولیایدم: 1- ه.م. همسر متوفیه 2- غ.پ. پدر متوفیه 3- ت.پ. مادر متوفیه به این شرح که متهم مورخه 24/11/1391 ساعت پانزده و چهل و هفت دقیقه روبروی مجتمع تجاری میلاد نور شهرک قدس با خانم الف.پ. برخورد و بدون توقف صحنه را ترک و النهایه سه روز بعد یعنی 37/11/1391 ساعت هفده و ده دقیقه خود را به مراجع انتظامی معرفی مینماید و مصدوم نیز دو روز بعد یعنی 29/11/1391 فوت مینماید. کروکی تنظیمی و نظریه افسر راهنمایی رانندگی حکایتی از تحقق مصادیق ماده 718 قانون مجازات اسلامی ندارد و بیاحتیاطی به علت عدم توجه به جلو را عامل اصلی حادثه اعلام نموده. علیهذا دادگاه با توجه به محتویات پرونده و اقرار صریح متهم و نظریه افسر راهنمایی رانندگی اتهام انتسابی دایر بر بیاحتیاطی در امر رانندگی منجر به فوت را محرز دانسته و مستنداً به مواد 294 و 714 قانون مجازات اسلامی و همچنین تبصره 2 ماده 4 قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث نامبرده را به پرداخت یک فقره دیه کامله در حق اولیایدم محکوم مینماید که البته نصف دیه منطبق با حکم شرع و نصف دیه پرداختی منطبق با قوانین اجتماعی حاکم میباشد و در خصوص جنبه عمومی موضوع نیز با توجه به سیاست حبسزدایی حاکم و وضعیت خاص متهم و سن کم وی و به استناد بند 4 و 5 و 6 و ماده 22 قانون مجازات اسلامی نامبرده را به پرداخت یکصد میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس محکوم مینماید. و اما در خصوص اتهام وی دایر بر فرار از صحنه تصادف ملاحظه میگردد احراز قصد فرار از تعقیب در ماده 719 از ارکان تعیین مجازات میباشد ولیکن آنچه محرز و مسلم است این است که متهم فوق جوانکی 25 ساله، اهل و ساکن میانه در شهری بزرگ و شلوغ بدون اینکه عملش انطباقی با ماده 718 داشته باشد تصادف میکند و در یک لحظه و بدون هرگونه قدرت تفکری به دلیل ترس از تصورات ذهنی خود اعم از درگیری با مردم و یا حتی بزرگی و قباحت عمل ارتکابی صحنه را ترک میکند و بعد از سه روز یعنی 27/11/91 خود را معرفی مینماید. با این فرض که هیچکس شماره پلاک خودرو وی را بهطور دقیق حفظ نداشته حتی گزارش مأمورین نیز کلمه شماره پلاک احتمالی را قید نموده و چنانچه هدف وی از فرار، فرار از تعقیب بود به راحتی میتوانست با عدم معرفی خود به مراجع انتظامی به مقصود خود نائل شود ولیکن پس از حصول آرامش فکری خود را در اختیار قانون قرار میدهد و در تقلیل صدمات وارده سعی خود را به کار میگیرد، علیهذا احراز قصد فرار از تعقیب محرز نیست و قانونگذار با مقید کردن مجازات به قید قصد فرار از تعقیب هر فراری را قابل مجازات نمیداند کما اینکه هر ماندن در صحنه تصادف نیز موجب معافیت نیست و گاهی ماندن در صحنه بدون کمـک به مصـدوم به صراحـت صـدر مـاده 719 مستوجب مجازات خواهد بود. فلذا مستنداً به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی بر برائت وی صادر و اعلام مینماید و النهایه نامبرده را جهت تکمیل در مجازات و به استناد مادتین 19 و 20 قانون مجازات اسلامی از رانندگی با هر نوع وسیله نقلیه به مدت پنج سال محروم و نتیجتاً گواهینامه ابطال میگردد. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
دادرس شعبه 1164 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ منوچهری
رای دادگاه تجدید نظر
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.پ. و خانم ت.پ. از دادنامه شماره 920865 مورخ 5/6/92 صادره از شعبه محترم 1164 دادگاه عمومی جزایی تهران که ضمن آن آقای الف.م. فرزند الف. به اتهام بیاحتیاطی در امر رانندگی منجر به فوت خانم الف.پ. موضوع شکایت تجدیدنظرخواهان به پرداخت یک فقره دیه کامله در حق اولیایدم و پرداخت یکصد میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت بدل از حبس محکوم و در خصوص فرار از صحنه تصادف رأی بر برائت صادر گردیـده و همچنیـن به مدت پنج سال از رانندگی معزول شده است. با عنایت به محتـویات پرونده و ملاحظـه لایحه تجدیدنظرخـواهی تجدیدنظرخواهان که به برائت اعتراض و مدعی هستند عمل متهـم مشمـول مـواد 718 و 719 قانون مجازات اسلامی است نظر به اینکه در مجموع ایراد و اعتراض موجه و مؤثری از ناحیه تجدیدنظرخواه به عمل نیامده که گسیختن و نقض دادنامه معترض را ایجاب نماید و دادنامه اصداری نیز فاقد ایراد و اشکال مؤثر قانونی است، به استناد بند الف ماده ٢٥٧ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را با لحاظ ماده 68 قانون مجازات اسلامی 1392 تأیید مینماید. رأی صادره قطعی است.
مستشاران شعبه ٢٢ دادگاه تجدیدنظر استان تهران
موسیپور ـ نورینجفی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.