عنصر روانی در انتقال مال غیر
درتاریخ : 1391/11/28 به شماره : 9109970224101536
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 41 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: انتقال مال غیر، علم به موضوع، عنصر معنوی، کلاهبرداریانتقال مال غیر، کلاهبرداری، عنصر معنوی، علم به موضوع
چکیده رای
در محکومیت بهعنوان انتقال مال غیر صرف احتمال مالکیت غیر کفایت نمیکند و مرتکب باید، به عدم مالکیت خود و مالکیت غیر، علم داشته باشد.
رای بدوی
در خصوص اتهام خانم ع.ک. فرزند الف. با وکالت آقای ع.ج. دایر بر انتقال مال غیر (مقدار 32/1031 سهم مشاع از32/1931 سهم مشاع از 80/2953 سهم ششدانگ یک قطعه زمین به مساحت 180/1935 متر مربع جزء پلاک ثبتی 296/25 اصلی بخش11 تهران)، موضوع کیفرخواست شماره 9010430002900017 مورخ 20/2/90 دادسرای عمومی و انقلاب عدالت تهران. اوراق و محتویات پرونده دلالت بر آن دارد که متهم مذکور به موجب مبایعهنامه عادی مورخ 1/8/78 پلاک ثبتی موصوف را در قبال مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون ریال به شخصی بنام آقای م.ط. منتقل و متعاقب آن نیز سند وکالت شماره 64268 مورخ 2/8/78 را در دفترخانه شماره 104 تهران به نام خریدار با اختیار فروش تنظیم مینماید. آقای ط. نیز به موجب مبایعهنامه عادی مورخ 20/1/81 پلاک ثبتی موصوف را به شاکی آقای ن.الف. منتقل و به موجب سند شماره 81876 مورخ 1/2/81 دفترخانه شماره 297 تهران اختیارات حاصل از وکالت مذکور را به شاکی تفویض مینماید. متهم مذکور بنا به جهاتی نظیر تلقی نمودن مبایعهنامه تنظیمی با آقای ط. به معاوضه و ادعای عدم تحویل معوض و یا فراهم نبودن شرایط تحویل معوض و پس از استحضار از انتقال ملک توسط آقای ط. به آقای الف.، شکایتی تحت عنوان کلاهبرداری علیه مشارٌالیهم مطرح که نهایتاً حکم به محکومیت آقای ط. صادر و در دادگاه تجدیدنظر قعطیت حاصل میگردد. با اعتراض و اعاده دادرسی و از طریق فوق العاده، در سال 1387 نهایتاً حکم محکومیت آقای ط. نقض و با احراز اختلاف حقوقی طرفین، حکم برائت وی صادر میگردد. درجریان رسیدگیهای مذکور (سال 1385)، متهمه با مراجعه به اداره ثبت اسناد و اعلام مفقودی اصل دفترچه سند مالکیت درخواست صدور سند المثنی مطرح که پس ازجری تشریفات قانونی، سند المثنی برای وی صادر و تسلیم و نهایتاً متهمه به موجب سند قطعی شماره 126316 مورخ 31/2/88 دفترخانه شماره 95 تهران، اقدام به انتقال مجدد ملک به آقای ب.ش. مینماید و آقای ش. نیز به موجب مبایعهنامه مورخ 12/11/88 اقدام به انتقال ملک به آقای ن.ص. نموده است. نظر به مراتب مذکور و عنایت به نحوه شکایت وکیل شکات به شرح شکوائیه تقدیمی و اظهارات منعکس در صورتجلسه تحقیق و دادرسی، ملاحظه گزارشات مرجع انتظامی، تحقیقات معموله، ملاحظه اسناد و مدارک ابرازی طرفین، مدافعات متهم در مرحله تحقیق و اظهارات وکیل ایشان در مرحله دادرسی و نظر به اینکه هر چند بر خلاف نظر و استبناط متهم و وکیل ایشان، قرارداد تنظیمی بین متهمه و آقای ط. بیع تلقی گردیده و اصرار مشارٌالیهم بر معاوضه ناصواب است و مضافاً هرچند به موجب دادنامه شماره 8909970010700384 مورخ 6/9/89 صادره از شعبه محترم 108 محاکم حقوقی تهران در پرونده کلاسه 880152 که به موجب دادنامه شماره 8909970220301862 مورخ 28/212/89 صادره ازشعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان قطعیت حاصل نموده، با احراز صحت مبایعهنامههای عادی مورخ 1/8/78 و 20/1/81 حکم بر ابطال سند انتقال شماره 126316 مورخ 31/2/88 دفترخانه 95 تهران تنظیمی بین متهمه و آقای ش. صادر گردیده است و بر این اساس، انتقال صورت گرفته از ناحیه متهم به آقای ش.، انتقال مال غیر (مال متعلق به شاکی آقای ن.الف.) تلقی میگردد و نتیجتاً باطل و بلا اثر است ولکن به نظر دادگاه، متهمه سوءنیتی در ارتکاب بزه مذکور نداشته و یا لااقل سوء نیت وی مخدوش و متزلزل است چه آنکه اولاً: مفاد دادنامه شماره 1005/7 مورخ 12/4/87 صادره از شعبه محترم هفتم دیوانعالی کشور و خاصه نحوه انشاء دادنامه شماره 1711 مورخ 15/11/87 صادره از شعبه محترم پنجم دادگاه تجدیدنظر استان تهران خصوصاً در قسمت انتهایی آن به نحوی است که وجود اختلاف بین طرفین آن (متهمه و شاکی وآقای ط.) را محرز و ولکن رسیدگی بدان را از طریق و مجرأی محاکم حقوقی تجویز نموده است و این نحوه نگارش، با وجود صدور حکم برائت آقای ط. میتواند این تلقی را برای متهمه ایجاد نموده باشد که حد اقل تا این مرحله از رسیدگیها حقی نسبت به پلاک ثبتی موصوف دارد ولکن طریق احقاق حق احتمالی خود را ناصواب انتخب نموده است. ثانیاً: هرچند مطابق دادنامه شماره 8909970010700384 مورخ 6/9/89 صادره از شعبه محترم 108 محاکم حقوقی تهران در پرونده کلاسه 880152 ضمن احراز صحت مبایعهنامه های عادی مورخ 1/8/78 و 20/1/81 (تنظیمی بین متهمه وآقای ط. و همچنین تنظیمی بین آقای ط. و شاکی)، حکم به ابطال سند انتقال شماره 126316 مورخ 31/2/88 دفترخانه 95 تهران تنظیمی بین متهمه و آقای ش. صادر گردیده است و حکم مذکور در زمان صدور، بطلان تصورات متهمه از حیث وجود حقی نسبت به ملک مذکور را ثابت مینماید، ولکن حکم مذکور نیز مؤخر بر زمان انتقال مال موصوف از ناحیه متهمه به آقای ش. بوده است و به عبارت دیگر متهمه زمانی اقدام به انتقال مال غیر نموده است که هنوز حکم مذکور صادر نشده و تصور میکرده هنوز حقی برای وی وجود دارد لذا بنا به مراتب و عنایت به تکلیف شرعی و قانونی محکمه جزا به بررسی و احراز سوءنیت مرتکب در ارتکاب فعل مجرمانه، نتیجتاً سوءنیت متهمه در انتقال مال غیر به نظر این دادگاه مخدوش میباشد و بر این اساس و به لحاظ عدم احراز سوء نیت، مستنداً به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، حکم بر برائت مشارٌالیه صادر و اعلام میگردد. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران – زالی بوئینی
رای دادگاه تجدید نظر
در این پرونده برابر مفاد قرار مجرمیت صادره از شعبه اول دادیاری دادسرای مربوط و کیفرخواست صادره از دادسرای موصوف و مفاد دادنامه شماره 1045 مورخه 25/4/90 شعبه 1072 دادگاه عمومی جزایی تهران فقط در خصوص شکایت آقای ن.الف. با وکالت آقای س.ح. علیه خانم ع.ک. دایر بر انتقال مال غیر رسیدگی و اتخاذ تصمیم شده و در خصوص شکایت آقای ن.ص. اظهار نظر نشده است و به موجب دادنامه مذکور با استدلالی که در رأی ذکر شده است در نتیجه با عدم احراز سوء نیت خانم ک. حکم برائت صادر گردیده است که با توجه به تجدیدنظرخواهی آقای س.ح. به وکالت از آقای ن.ص. و ن.الف. و همچنین خانم ز.ج. به وکالت از آقای ن.ص. نسبت به دادنامه مذکور شعبه 36 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه شماره 1067 مورخه 22/9/90 ضمن نقض رأی بدوی متهمه را به تحمل سه سال حبس تعزیری و همچنین جزای نقدی در حق دولت و رد مال در حق آقایان الف. و ص. محکوم نموده است و سپس آقای ک.الف. به وکالت از خانم ک. تقاضای تجویز اعاده دادرسی از دیوانعالی کشور نموده است که سر انجام شعبه 31 دیوانعالی کشور پس از رسیدگی به استناد بند 6 ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری با پذیرش درخواست اعاده دادرسی پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه تجدیدنظر ارسال که به این شعبه ارجاع شده است اینک با توجه به محتویات پرونده و اسناد و مدارک موجود در پرونده و مبایعهنامه تنظیمی فیمابین و وکالتنامههای موجود و آراء مختلف و متعدد قضایی اعم از کیفری و حقوقی صادره از مراجع قضایی پیرامون اختلاف فیمابین و اظهارات طرفین و مفاد لوایح وکلای محترم طرفین نظربه اینکه اولاً متهمه هیچگونه مبایعهنامهای با افراد تنظیم نکرده بلکه وکالتی راجع به پلاک موصوف تنظیم و در متن آن نیز به صراحت قید کرده که وکیل ابتداء کلیه موانع را مرتفع و زمانی که مانعی وجود نداشته باشد به انجام مورد وکالت اقدام نماید و هیچ رابطه یا معاملهای بین متهمه و شکات وجود نداشته است ثانیاً متهمه تا این لحظه علیرغم وجود آراء قطعی قضایی علیه ایشان خود را ذیحق دانسته و چه بسا نه تنها در زمان انتقال که هیچ آرأیی علیه وی وجود نداشته بلکه قبل از آن مبادرت به اقدام کیفری علیه آقای الف. نموده که منجر به صدور حکم محکومیت ایشان به اتهام کلاهبرداری شد بود و مشارٌالیها در زمان انتقال ملک به آقای ش. با تلقی ذیحق بودن خود نسبت به مورد معامله مبادرت به انتقال ملک مورد نزاع نموده است گرچه طریقه احقاق حق مفروضه خود را نادرست انتخاب کرده بود ولی هیچگونه سوء نیتی نداشته است چرا که بر اساس مفاد ماده یک قانون مجازات راجع به انتقال مال غیر علم انتقال دهنده به تعلق مال به غیر یکی از ارکان وقوع جرم و شرط جرم بودن انتقال میباشد در حالیکه متهمه بر اساس مجموع محتویات پرونده به هیچ وجه چنین نیتی نداشته و عنصر معنوی جرم یا سوء نیت که یک از عن.تشکیل دهنده هر جرمی میباشد متزلزل و حتی منتفی میباشد علیهذا این دادگاه بنا به مراتب مذکور و استدلالات موجه و مستدلی که در دادنامه بدوی و در رأی شعبه 31 دیوانعالی کشور ذکر گردیده و مضافاً اینکه از طریق مراجع حقوقی وضعیت مال مورد نزاع به حالت اول در آمده است و حقی از کسی ضایع نشده است با پذیرش رأی شعبه 31 دیوانعالی کشور و به لحاظ عدم احراز سوء نیت متهمه ایشان را مستحق کیفر مجازات ندانسته و به استناد بند 6 ماده 272 و 274 قانون آیین دادرس دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن نقض دادنامه شماره 1067 مورخه 22/9/90 شعبه 36 دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران به استناد ماده 177 قانون مذکور و اصل لازمالرعایه برائت حکم برائت متهمه خانم ع.ک. از اتهام انتقال مال غیر صادر مینماید این رأی حضوری و قطعی است.
رئیس شعبه41 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
قنبری ـ قاسمی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.