عدم استماع اعتراض ثالث پس از اجرای حکم
درتاریخ : 1391/11/28 به شماره : 9109970221501490
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 15 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: اجرای حکم، اعتراض ثالث، قابلیت استماع دعوااعتراض ثالث، اجرای حکم، قابلیت استماع دعوا
چکیده رای
پس از اجرای حکم، دعوی اعتراض ثالث قابلیت استماع ندارد.
رای بدوی
خانم ع.الف. به وکالت از خانم م.خ. به طرفیت آقایان و خانمها م.، الف.، ب. با نام خانوادگی م. (خانمها الف. و ب.آقایان م.ف. و ح.خ. را بهعنوان وکیل معرفی کردهاند) ورثه مرحوم م.د.، الف.ز.، ش.و ن.د. احد از ورثه به نام م.د.، آقای م.د.، الف. و س.د. دادخواستی مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به مفاد حکم پرونده کلاسه اجرایی شماره فعلی 8942/39/ج موضوع دادنامه شماره 173 کلاسه پرونده 15/72/27، تنفیذ مبایعه نامه تنظیمی مورخ 30/6/1370 و تحویل مبیع، ابطال مبایعه نامه مورخ 18/1/1371 مورد استناد حکم صادره مورد اجرا قرار گرفته با احتساب خسارات وارده اعم از هزینه دادرسی، حقالوکاله وکیل، دستور توقف عملیات اجرایی تا احقاق حق تقدیم نموده که در تاریخ 3/5/89 به این شعبه ارجاع شده است. در شرح دادخواست بیان شده خواهان به استناد مبایعه نامه تنظیمی مورخ 30/6/1370 یک باب مغازه تجاری با تمامی متعلقات اعم از مالکیت و سرقفلی از پلاک ثبتی 385/1628 واقع در بخش 10 تهران با ثمن مندرج در مبایعه نامه خریداری نموده و تمامی ثمن را تسلیم فروشنده کرده است. 2- بنابه توافقات حاصله و از قراری که فروشنده، همسر خریدار میباشد از تحویل و تسلیم مورد معامله به خریدار امتناع گردیده و توافق شده هر زمانی که خریدار تقاضا نمود ایشان اقدام به تحویل نماید. 3- پس از گذشت تقریباً 7 سال فروشنده فوت نموده، یعنی در سال 1377 و خواهان هرگز اقدام به تقاضای تحویل و تسلیم مورد معامله به دلیل اینکه وراث فروشنده فرزندان مشترک بودهاند ننموده است. 4- قابل ذکر است پس از گذشت مدت کوتاهی فروشنده مبایعه نامهای با آقای ی.م. در سال 1371 بدون اطلاع و علم خریدار اولیه ص.خ. تنظیم مینماید و همان پلاک واگذار شده را با بیع شرط به آقای ی.م. واگذار میکند. 5- پس از فوت طرفین مبایعه نامه تنظیمی مورخ 18/1/1371 وراث آقای ی.م. خوانده ردیف اول اقدام به تشکیل پرونده کلاسه 15/72/27 مبنی بر الزام به تنظیم سند رسمی و خلع ید و رفع بازداشت نموده و بدون اطلاع موکل منجر به صدور دادنامه گردیده که پس از طی مراحل قانونی و در حین طی تشریفات قانونی خواهان متوجه موضوع شد، کراراً به ایشان متذکر گردید که مبایعه نامه موجود فاقد اعتبار است ولی توجه نشده و پس از گذشت چندین سال بدواً اقدام به پیگیری پرونده فوقالذکر شدهاند که در انتها منجر به تشکیل پرونده اجرایی شماره 8942/39/ج شده است. بلافاصله پس از تشکیل پرونده قرار عدم صلاحیت طی دادنامه شماره 700407 مورخ 12/5/89 به شایستگی و صلاحیت شعبه 21 دیوانعالی کشور صادر میگردد، لیکن شعبه 21 دیوانعالی کشور طی دادنامه شماره 89/639 مورخ 28/7/89 رأی به صلاحیت و رسیدگی توسط این شعبه صادر میکند. در مقابل وکیل خانمها الف. و ب.م. اظهار داشته بدواً مبایعه نامه باید تنفیذ شود مبایعه نامه استنادی فاقد شاهد میباشد و املاک تنظیم کننده نیز از هر جهت قابل اثبات نمیباشد و حتی امضاء خریدار صرفاً مهر خالی است و اثر انگشت ندارد. در تمام مدت رسیدگی هیچ رابطه حقوقی بین طرفین مشاهده نشده و ورثه مرحوم د. مدت ها در خلال اجرای حکم در جریان بودهاند و در خلال رسیدگی و اجرا ورثه مرحوم د. هیچ ادعای حقی نداشتهاند. در ادامه دادرسی چند نفر بهعنوان مطلع حاضر شده و به فروش ملک توسط مرحوم د. به همسرش (معترض ثالث) گواهی داده اند. ولی شهادت آنها صرفاً ناشی از شنیده ها و کلی بوده و اطلاع مستقیم از ادعای معترض ثالث نداشته اند. پرونده استنادی مورد اشاره نیز خواسته شد که طی آن محرز است تمامی ورثه مرحوم د. حداقل از سال 1381 نسبت به صدور رأی علیه مورث آنها نسبت به تنظیم سند رسمی و خلع ید از مغازه اطلاع داشته اند. لیکن معترض ثالث هیچ ادعای حقی مطرح نکرده است. اینک دادگاه اعتقاد دارد که در پرونده اصلی مرحوم ح.د. محکوم شده و قائم مقام او یعنی ورثه به مثابه طرف اصلی پرونده میتوانند ادعای حق نمایند و دارای حقوق افراد ثالث نیستند تا دعوای اعتراض ثالث از آن ها قابل پذیرش باشد. در دعوای حاضر و با فرض دستیابی احد از ورثه محکومعلیه اصلی به سند جدید (مبایعه نامه) دعوا باید بهعنوان اعاده دادرسی یا عناوین دیگر طرح شود با این اوصاف و به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوا صادر و اعلام میگردد. این رأی ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض نزد محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 42 دادگاه عمومی حقوقی تهران – رجبی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی خانم ص.خ.به طرفیت آقایان و خانمها 1- م.م. 2- الف.م. 3- ب.م. 4-وراث م.د. 5- الف.د. 6- ش.د. 7-ب.د. 8-م.د. 9-م.د. 10-الف.د. 11-س.د. نسبت به دادنامه شماره 366-4/6/91 شعبه 42 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظرخواهان بهعنوان معترض ثالث به طرفیت تجدیدنظرخواندگان نسبت به پرونده اجرائی 8942/39/ج موضوع دادنامه 173 با صدور قرار عدم استماع دعوی مورد اجابت قرار نگرفته مآلاً وارد نبوده و رأی شایسته تأیید است، زیرا به موجب ماده 422 قانون آیین دادرسی مدنی پس از اجرای حکم دعوی اعتراض ثالث قابلیت استماع ندارد، لذا مستنداً به ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی با رد اعتراض دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید مینماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 15 دادگاه تجدیدنظر استان تهران – مستشار دادگاه
عشقعلی-کریمی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.