شرایط مطالبه خسارت عدم انجام تعهد در عقد بیع

شرایط مطالبه خسارت عدم انجام تعهد در عقد بیع

درتاریخ : 1392/12/14 به شماره : 9209970222501664

موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور

این نمونه رای که در شعبه 25 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: بیع، مطالبه خسارت ناشی از عدم انجام تعهد، وجه التزام، عقود معاوضی، تعهدات متقابل

چکیده رای

مطابق رویه مراجع قضایی و دکترین حقوقی، تعهدات طرفین در عقود معاوضی مانند بیع در مقابل یکدیگر قرار داشته و تعهدات طرفین همسنگ و هم‌طراز است و صرفاً با ایفاء تعهد از سوی یک‌طرف و تخلف طرف دیگر، ایفاء کننده تعهد، امکان استفاده از خسارت قراردادی و وجه التزام را خواهد داشت. 

رای بدوی

در خصوص دعوی آقای ر.ر. به‌طرفیت آقای ر.الف. و سایر خواندگان به خواسته و مطالبه وجه التزام مقرر در مبایعه‌نامه مورخه 04/05/91 و تأخیر تأدیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم با احتساب خسارات دادرسی در خصوص عدم تحویل به‌موقع مبیع دادگاه با بررسی محتویات پرونده و با عنایت به مبایعه‌نامه شماره 109405-04/05/91 و ظهر آنکه حکایت از عدم حضور خواندگان در بنگاه جهت باقیمانده ثمن قراردادی می‌نماید و با توجه به اینکه خواندگان دعوی در جلسه دادگاه حاضر نشده و دعوی خواهان مصون از تعرض خواندگان باقی‌مانده دادگاه دعوی خواهان را مقرون به‌واقع و محمول بر صحت تشخیص خواندگان را مستنداً به مواد 10 قانون مدنی 198، 519، 520، 522 قانون آیین دادرسی مدنی محکوم به پرداخت 000/000/166 ریال خسارت قراردادی موضوع مبایعه‌نامه فوق‌الاشعار از تاریخ 22/05/91 لغایت 24/04/92 به مدت 332 روزانه 500000 ریال با احتساب خسارات تعرفه شده دادرسی که در زمان اجرا محاسبه خواهد شد محکوم می‌نماید و خواهان مکلف به پرداخت مابه‌التفاوت هزینه دادرسی است و همچنین خواندگان را به پرداخت خسارات تأخیر تأدیه از تاریخ استقرار دین لغایت روز صدور حکم که 24/04/92 می‌باشد لغایت اجرای حکم در حق خواهان محکوم می‌نماید رأی صادره در خصوص آقای ح.الف. حضوری و قابل ‌تجدیدنظر ظرف بیست روز پس از ابلاغ در دادگاه‌های محترم تجدیدنظر استان تهران و در خصوص سایرین غیابی و قابل واخواهی ظرف بیست روز در همین شعبه می‌باشد. 
رئیس شعبه 186 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ تیموری سندسی

 

رای دادگاه تجدید نظر

در این پرونده بدواً آقای ر.ر. در تاریخ 13/3/92 دادخواستی به‌طرفیت خواندگان آقایان و خانم‌ها 1- ع. 2- ح. 3- م. 4- الف. 5- ل. 6- ز. 7- ف. 8- م. و 9- ع. همگی الف. و به خواسته مطالبه وجه التزام مقرر در قرارداد عادی بیع 4/5/91 از قرار روزانه 000/500 ریال و از تاریخی نامعین و کلاً به میزان 000/000/145 ریال و با احتساب خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم را تقدیم که رسیدگی بدان به شعبه 186 دادگاه عمومی حقوقی تهران ارجاع و پس از تقید پرونده به‌وقت رسیدگی 29/3/92 ساعت 13 و به علت واصل نشدن نتیجه ابلاغ اخطاریه‌های ظاهراً طرفین، وقت رسیدگی تجدید و مقید به‌وقت دیگر رسیدگی 24/4/92 ساعت 13 گردیده که با تشکیل جلسه در وقت مقرر یادشده و تنظیم صورت‌جلسه کلاً در پنج سطر و با قید عدم حضور خواندگان، سپس ختم رسیدگی (به‌عوض دادرسی) اعلام و طی دادنامه صادره به شماره 00488 مورخ 25/4/1392 (برگ 28 پرونده) حکم به محکومیت خواندگان مرقوم به پرداخت مبلغ 000/000/166 ریال بابت خسارت قراردادی روزانه پانصد هزار ریال از تاریخ 22/5/1391 لغایت 24/4/1392 به مدت 332 روز و با احتساب خسارات تعرفه شده دادرسی که در زمان اجرا محاسبه خواهد شد، صادر و اعلام گردیده و علاوه از آن خواهان مکلف به پرداخت مابه‌التفاوت هزینه دادرسی شده و علاوه از آن نیز خواندگان مرقوم به پرداخت خسارات تأخیر تأدیه از تاریخ استقرار دین لغایت روز صدور حکم که 24/4/1392 اعلام گردیده و لغایت اجرای حکم و کلاً له و در حق خواهان (ر.ر.) محکوم گردیده‌اند، رأی مذکور نسبت به آقای ح.الف. حضوری و قابل ‌تجدیدنظر اعلام و نسبت به سایر خواندگان غیابی و قابل واخواهی در همان مرجع، اعلام گردیده است ثانیاً: سپس آقای ح.الف. و با وکالت خانم الف.ض. نسبت به دادنامه صدر‌الاشعار به شماره 00488 مورخ 25/4/92 و در فرجه مقرره قانونی و طی وارده مثبوته به شماره 144 مورخ 13/5/92، دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیم که تشریفات قانونی نسبت به آن اجرا گردیده است. ثالثاً: همچنین از ناحیه دیگر خواندگان بدوی و دیگر محکومٌ‌علیهم مرقوم و همگی نیز با وکالت خانم الف.ض. و طی دادخواست تقدیمی مورخ 13/9/1392 (برگ 11 پرونده واخواهی) نسبت به بخش غیابی دادنامه صدرالذکر دعوی اعتراض واخواهی مطرح که پس از تشکیل جلسه رسیدگی 20/6/1392 و استماع اظهارات وکیل واخواهان‌‌ها و واخوانده و لوایح تقدیمی طرفین و اقداماتی چند به‌ویژه مطالبه پرونده استنادی به کلاسه 191/91/524 شعبه 191 دادگاه عمومی حقوقی تهران و تهیه خلاصه آن طی صورت‌جلسه 16/10/1392 (برگ 71 پرونده واخواهی) ، در همان تاریخ ختم رسیدگی (به‌عوض دادرسی) اعلام و طی دادنامه اصداری به شماره 01177 مورخ 22/10/1392 دعوی اعتراض واخواهی واخواهان‌ها را وارد و موجه ندانسته و بدواً با اصلاح دادنامه غیابی واخواسته از حیث محکومیت محکومٌ‌علیه (ظاهراً محکومٌ‌علیهم) که تا اجرای حکم، محکومیت حاصل نموده (بدون تعیین موضوع آن) به تقدیم دادخواست، محکومیت محکومٌ‌علیه غیابی از این حیث اصلاح و بدون تعیین تکلیف نسبت به دعوی اعتراض واخواهی مطروحه، فقط حکم صادره را عیناً تأیید داشته، سپس با ابلاغ دادنامه مرقوم به وکیل مشارٌالیهم و در فرجه مقرره قانونیه. از طریق وکیل یادشده و به وکالت از نامبردگان، طی دادخواست تقدیمی وارده به شماره 295 مورخ 12/11/92 (برگ 87 پرونده مرقوم) نسبت به دادنامه اخیرالذکر نیز دعوی تجدیدنظرخواهی مطرح که با جری تشریفات قانونی نسبت به آن و ارسال توأمان هر دو فقره تجدیدنظرخواهی به مرجع تجدیدنظر، رسیدگی به آن‌ها مجتمعاً به این دادگاه ارجاع لهذا دادگاه از توجه به جمیع محتویات پرونده و جامع اوراق آن به‌ویژه دادخواست مورخ 13/3/92 حاوی دعوی بدوی و ضمایم پیوستی مربوطه خصوصاً رونوشت مصدق قرارداد عادی بیع فاقد تاریخ و ظاهراً به شماره 109105 مشاور املاک 4425 و ظهر آن و نیز دادنامه شماره 0488 مورخ 25/4/1391 و مفاد دادخواست تجدیدنظرخواهی مطروحه از جانب آقای ح.الف. و لایحه تجدیدنظرخواهی و نیز لایحه پاسخ بدان از سوی آقای ر. و نیز ملاحظه دادخواست حاوی دعوی اعتراض واخواهی 13/9/92 و لایحه انضمامی مربوطه که عمدتاً مطالب آن حاوی تکرار مکرر مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی ابرازی از ناحیه آقای ح.الف. بوده که حاوی اغلاط املایی واضح و آشکار در هر دو لایحه می‌باشد، همچنین صورت‌جلسه رسیدگی 20/6/92 و مفاد دادنامه شماره 01177 مورخ 22/10/1392 و دادخواست تجدیدنظرخواهی از آن وارده به شماره 295 مورخ 12/11/92 و لایحه مربوطه که ایضاً با اغلاط املایی غیرقابل اغماضی همراه بوده و لایحه پاسخ به تجدیدنظرخواهی مرقوم و ازآنجاکه: اولاً مطابق بند 4-1 ذیل ماده 4 قرارداد بیع استنادی تاریخ تنظیم سند رسمی 4/7/1391 در دفتر اسناد رسمی . . . تهران، تعیین و معین گردیده که فروشندگان (اعم از بلاواسطه و مع‌الواسطه) وظیفه تهیه و تدارک مقدمات امر و مجوزهای لازم را مطابق بند 2-6 ذیل ماده 6 قرارداد مرقوم عهده‌دار و متقابلاً خریدار وظیفه پرداخت تتمه ثمن معامله ظاهراً و به میزان 000/000/292 ریال را عهده‌دار بوده که در تاریخ معهود اثری از اقدام خریدار در حضور در محل دفتر یادشده وجود نداشته و هیچ‌گونه مستندی در آن خصوص ابراز نگردیده و حداقل اینکه مشارٌالیه به تعهد خویش مبادرتی نورزیده. ثانیاً: در تبصره 2 ذیل ماده 3 قرارداد مرقوم نیز مقرر گردیده مبیع می‌باید در تاریخ 22/5/1392 به‌طور صحیح و سالم تحویل خریدار شده و خریدار نیز مطابق بند 2-3 ذیل ماده 3 قرارداد مذکور موظف بوده بخشی از ثمن معامله به میزان سیصد میلیون ریال (معادل 30 میلیون تومان) را در آن تاریخ تحویل فروشندگان نماید در این بخش محل اجرا تعهد معین و مشخص نگردیده و علی‌القاعده باید در محل استقرار مبیع اقدامات یادشده معمول می‌گردیده که اثری از ایفاء تعهد طرفین در تاریخ مرقوم نیز وجود نداشته الا اینکه مطابق ظهر قرارداد مذکور، خریدار (تجدیدنظر خوانده) در تواریخ 22 و 23/5/1392 در مشاور املاک مقصودی حاضر و مرجع یادشده که هیچ‌گونه تکلیفی در آن خصوص نداشته، گواهی نموده که مشارٌالیه در تواریخ مذکور در آن دفتر حاضر و مبلغ سی میلیون تومان از ثمن معامله را همراه داشته لیکن فروشندگان حاضر نگردیده که صرف‌نظر از وضعیت و کیفیت دو فقره گواهی‌های یادشده و صحت یا سقم آن و ضمن آنکه مشاور املاک مرقوم، هیچ‌گونه وظیفه، تکلیف و اختیاری در این خصوص نداشته، باکمال تعجب هیچ مشخصه‌ای از نحوه حاضر نمودن مبلغ سیصد میلیون ریال یادشده و وضعیت آن، اعلام نداشته و این بخش مهم و اساسی و تأثیرگذار در گواهی‌های معنونه، کاملاً مغفول باقی‌مانده و این در حالی است که مطابق موازین و مقررات قانونی، خریدار با حاضر نمودن بخشی از ثمن معامله در تاریخ 22/5/92 و امتناع فروشندگان از حضور و دریافت آن، به تجویز ماده 273 قانون مدنی و به‌عنوان متعهد موظف و مکلف در مراجعه به حاکم و مرجع صالحه بوده تا با اثبات ایفاء تعهد خویش امکان انتفاع و بهره‌برداری از شرایط قراردادی و مطالبه خسارات پیش‌بینی و مقررشده را می‌یافته، مضافاً آنکه برای اثبات برائت ذمه خود پیرامون بخش یادشده ثمن معامله، ایداع آن در صندوق سپرده دادگستری لازم و ضروری بوده که مشارٌالیه هیچ‌گونه مبادرت قانونی در آن خصوص معمول نداشته و ادعای عدم آشنایی به مقررات قانونی برای عوام مردم نیز قابلیت استماع نداشته و رافع تکالیف وی نبوده، درهرحال مراجعه به دفتر مشاور املاک یادشده و دو فقره گواهی‌های مندرجه به شرح ظهر قرارداد، مؤثر در مقام نمی‌باشد و ازآنجاکه مطابق بند 7-6 ذیل ماده 6 قرارداد سابق‌الذکر، درصورتی‌که عدم اجرای تعهد از جانب فروشنده باشد، وی مکلف است به ازای هرروز تأخیر مبلغ 000/500 ریال به‌عنوان خسارت تأخیر اجرای تعهد به‌طرف مقابل (خریدار) بپردازد و در مانحن‌فیه ازآنجاکه: 1- محل اجرا و ایفاء تعهد مرقوم (تحویل مبیع) مشخص و معین نگردیده و 2- دلیلی بر ایفاء تعهد خریدار در آماده نمودن بخش دیگر ثمن معامله تقدیم و ارائه نگردیده 3- استناد به دو فقره گواهی‌های دفتر مشاور املاک مقصودی با توجه به وضعیت نگارشی و کیفیت آن، مؤثر در مقام نبوده و مثبت ایفاء تعهد خریدار نخواهد بود، مضافاً آنکه دفتر مذکور اصولاً و علی‌القاعده حق و تکلیفی در آن خصوص نداشته و استناد تجدیدنظر خوانده به نقش حکمیت و داوری دفتر مذکور نیز استنباطی شخصی و غیر مؤید به دلایل قانونی، شرعی و قراردادی بوده 4- از همه مهم‌تر آنکه، مطابق رویه قاطع مراجع عالی قضایی و دکترین مؤثر حقوقی، تعهدات طرفین در عقود معاوضی ازجمله بیع در مقابل همدیگر قرار داشته و تعهدات طرفین همسنگ و هم‌طراز بوده و صرفاً با ایفاء تعهد از سوی یک‌طرف و تخلف دیگر طرف ذی‌ربط ایفاء کننده تعهد، امکان استفاده از خسارت مقرره قراردادی و وجه التزام معیّنه را خواهد داشت که در مانحن‌فیه خواهان بدوی (خریدار ـ تجدیدنظر خوانده) دلیلی قاطع و قانونی و شرعی در ایفاء تعهد معنونه خویش ارائه ننموده، لذا انتفاع در برخورداری از خسارت قراردادی یادشده را واجد نخواهد بود. 5- در دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00488 مورخ 25/4/92 نوعی سهو غیرقابل‌توجیه صورت پذیرفته، زیرا مطابق دادخواست تقدیمی، خواسته خواهان در وضعیت غیر منجز از حیث شروع و ابتدای مطالبه ابرازی، کلاً 000/000/145 ریال تقویم گردیده و خسارت تأخیر تأدیه از زمان تقدیم دادخواست لغایت اجرای حکم مطالبه شده لیکن در دادنامه مرقوم و بدون هرگونه توجیهی، مبلغ محکومٌ‌به بابت اصل خواسته 000/000/166 ریال اعلام و تأخیر تأدیه از تاریخ استقرار دین (ظاهراً 23/5/92) لغایت اجرای حکم مقرر گردیده که به‌هیچ‌وجه منطبق با خواسته نبوده، مضافاً آنکه خواهان بدوی در لایحه تقدیمی وارده به شماره 789 مورخ 24/4/92، اصل خواسته را همچنان به میزان 000/000/145 ریال مورد درخواست قرار داده که به‌کلی در دادنامه مرقوم مغفول باقی‌مانده است. 6- همچنین در دادنامه دیگر تجدیدنظر خواسته به شماره 01177 و با توجه به تجدیدنظرخواهی قبلی از دادنامه سابق، مرجع رسیدگی بدوی بلادلیل مبادرت به اصلاح دادنامه 00488 مورخ 25/4/92 و نسبت به کلیه محکومٌ‌علیه (محکومٌ‌علیهم) نموده و از طرفی بدون تعیین تکلیف نسبت به دعوی اعتراض واخواهی و بدون هرگونه اتخاذ تصمیمی نسبت به آن، صرفاً حکم صادره را عیناً تأیید داشته که اقدام و عملکرد یادشده به‌هیچ‌وجه مطابق با موازین و مقررات قانونی نبوده، بناء‌علی‌هذا و با عنایت به‌مراتب معنونه مشروحه مبیّنه مارالذکر دادگاه با قبول و پذیرش هر دو فقره تجدیدنظرخواهی‌های مطروحه و به انگیزه فقدان موقعیت قانونی دعوی خواهان بدوی و غیرقابل استماع بودن آن مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2، 3 و بندهای 7، 8 و 9 ذیل ماده 84 و مواد 89، 305 و 308 همان قانون و نیز مواد 273 و 1257 قانون مدنی بدواً ضمن نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 01177 مورخ 22/10/92 که در مقام رسیدگی به دعوی اعتراض واخواهی مرقوم صادر گردیده و با قبول و پذیرش دعوی اعتراض واخواهی مطروحه سپس ضمن نقض دادنامه شماره 00488 مورخ 25/4/92 و در هر دو بخش حضوری و غیابی آن نسبت به محکومٌ‌علیهم مربوطه، درنتیجه قرار ردّ (عدم استماع) دعوی خواهان بدوی آقای ر.ر. به‌طرفیت کلیه خواندگان بدوی را صادر و اعلام می‌دارد. رأی دادگاه قطعی است. 
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی

 

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.