شرایط استماع دعوای تحویل مبیع غیرمنقول
درتاریخ : 1392/08/29 به شماره : 9209970222501213
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 25 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: بیع، خواسته، تحویل مبیع، الزام به تنظیم سند رسمی
چکیده رای
تحویل مبیع غیرمنقول مستلزم خلعید فروشنـده نسبـت به مبیع است و خلعید نیز مستلزم اثبات مالکیت رسمی خریدار است بنابراین دعوای مذکور درصورتی قابل استماع است که در معیت دعوی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال طرح شود یا این که سند رسمی به نام خریدار باشد.
رای بدوی
درخصوص دعوی خانم ف.ج. فرزند م. با وکالت خانم م.چ. بهطرفیت 1 ـ م.ک. فرزند غ. و… خواندگان ردیف دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم و هشتم و یازدهم با وکالت آقای ح.الف. بهخواسته الزام خواندگان به تحویل یک واحد آپارتمان 95 متری در طبقـه چهـارم به انضمـام انبـاری و پارکینـگ به پلاک ثبتی 420 بخش 11 تهران مقوم به 51 میلیون ریال به انضمام خسارات دادرسی بدین شرح که خواهان حسـب قـرارداد عـادی پیـوسـت دادخـواسـت یک واحـد آپارتمـان به مساحت 95 متر مربع واقع در طبقه چهارم پلاک ثبتی فوقالذکر به انضمام انباری و پارکینگ به آدرس… را بهصورت پیشخرید از خواندگان خریداری نموده است و مطابق با ماده 5 قرارداد جمعاً مبلغ 000/974/364 ریال قیمت برای مورد معامله تعیین گردیده که توسط خواهان پرداخت شده است خواندگان متعهد بودهاند ظرف بیست و چهار ماه پس از شروع عملیات ساختمانی در سال 80 آپارتمان را تحویل خواهان نمایند ولی قریب به یازده سال از زمان شروع به ساخت میگذرد و علیرغم پرداخت مبلغ 000/000/742 ریال از سوی خواهان خواندگان به بهانه افزایش قیمتها از انجام تعهدات امتناع مینمایند لذا خواهان تقاضای صدور رأی بهشرح خواسته را نموده است که سپس آقایان 1 ـ م.ک. و… با وکالت آقای ح.الف. بهطرفیت خانم ف.ج. با وکالت خانم م.چ. دادخواست تقابلی بهخواسته مطالبه مبلغ 000/800/647 ریال بابت باقیمانده مبلغ ثمن مورد معامله به انضمام خسارات دادرسی تقدیم دادگاه نمودهاند بدین شرح که اعلام داشتهاند آپارتمان فوقالذکر به خوانده تقابل فروخته شده و بر اساس بند 4 ـ 5 همان قرارداد هزینههای ساخت اعلام شده بر اساس تخمیـن و حـدودی بوده است و تحویـل آپارتمـان به خوانده تقابل منوط به تسویه حساب خوانده تقابل میباشد و در حال حاضر گواهی پایانکار از شهرداری صادر شده است و نظر به اینکه هزینه تمام شده آپارتمان خواهان 000/000/462/1 ریال میباشد لذا تقاضای محکومیت خوانده تقابل را بهپرداخت تتمه هزینهها بهشرح خواسته نمودهاند این دادگاه درخصوص دادخواست خانم ف.ج. با توجه به قرارداد پیوست که به امضای خواندگان رسیده است و مصون از ایراد و تکذیب باقی مانده است و بر اساس قرارداد مذکور خواندگان متعهد به تحویل آپارتمان موضوع خواسته به خواهان بودهاند و با عنایت به اینکه در متن دادخواست تقابل خواهانهای تقابل به تعهد خویش درخصوص تحویل آپارتمان اقرار نمودهاند لـذا ایـن دادگاه دعـوی خانـم ف.ج. را وارد تشخیـص و مستنـداً به مواد 10 و 219 و 220 و 223 و 1284 و 1291 قانون مدنی و مواد 502 و 515 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی دعـوی اصلی به تحویـل مـورد معامـله و پرداخـت دادرسی به مبلغ 000/483/1 ریال و پرداخت حقالوکاله وکیل بر اساس تعرفه قانونی صادر و اعلام مینماید. رأی صادره نسبت به آقایان1 ـ ح.الف. و … غیابی محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و پس از آن ظرف مهلت بیست روز قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران میباشد و نسبت به سایر خواندگان حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران میباشد و درخصوص دعوی تقابل نیز این دادگـاه با عنایـت به اینکه کارشناس رسمی دادگستری میزان هزینههای ساخت آپارتمان موضوع دعوی را 000/000/456 ریال ارزیابی نموده است که نظریه مذکور در تاریخ 4/7/91 به وکیل خواهانهای تقابل ابلاغ شده است ولی ایشان خارج از مهلت قانونی و در مورخه 16/7/91 به نظریه مذکور اعتراض کرده است و اعتراض مذکور موجه نمیباشد و با عنایت به اینکه میزان مبالغ پرداختی خوانده تقابل بیش از مبلغ اعلامی کارشناس میباشد لذا این دادگاه دعوی خواهانهای تقابل را غیروارد تشخیص و مستنداً به ماده 1257 قانون مدنی حکم به رد دعوی خواهان صادر و اعلام مینماید. رأی صادره حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاههای تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ کرمی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه آقای ح.الف. بهوکالت از تجدیدنظرخواهانها آقایان و خانم 1 ـ د.ع. و… بهطرفیت تجدیدنظرخوانده خانم ف.ج. و نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته بهشماره 00625 مورخ 8/8/91 شعبه 107 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور الف) دقیقاً با این عبارت «دعوی اصلی به تحویل مورد معامله» موضوع قرارداد عادی استنادی و با احتساب خسارات دادرسی و کلاً له و در حق ظاهراً خواهان دعوی اصلی بدوی خانم ف.ج. ب) صدور حکم به رد دعوی بدوی طاری ( تقابل ) تجدیدنظرخواهانها بهخواسته مطالبه مبلغ 000/800/647 ریال بابت باقیمانده مبلغ ثمن مورد معامله موضوع قرارداد یاد شده و با احتساب کلیه خسارات دادرسی اشعار داشته، مالاً وارد و موجه بوده و دادنامه در وضعیت اصداری قابلیت و استعداد تأیید و استواری را نداشته و به علت مباینت با موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده، مستلزم نقض میباشد زیرا اولاً ـ مطابق رویه قاطع قضائی و نیز دکترین مؤثر حقوقی، دعوی تحویل مبیع، به نوعی مستلزم رفع ید و خلع ید مالک یا مالکین مربوطه نسبت به موضوع خواسته بوده و در هر حال دایرمدار خلع ید مالکین ذیربط میباشد که مطابق رأی وحدت رویه شماره 672 مورخ 1/10/83 هیأت عمومی دیوانعالی کشور، دعوی خلع ید از اموال غیرمنقول فرع بر مالکیت خواهد بود و مستلزم ارائه دلیل قانونی مبنی بر مالکیت رسمی بوده فلذا با اینکه دعوی تحویل مبیع در معیت دعوی الزام به تنظیم سند رسمی انتقال قابلیت استماع داشته و با قبول و پذیرش بخش اخیر خواسته (الزام به تنظیم سند رسمی انتقال)، امکان اجابت بخش نخست آن (تحویل مبیع) ممکن و میسر بوده و یا اینکه مستلزم ارائه دلیل مالکیت رسمی و قانونی از جمله ارائه سند مالکیت رسمی یا رأی قطعی راجعبه انتقال سند مالکیت رسمی بوده که در مانحنفیه هیچیک از مراتب یاد شده از سوی خواهان بدوی دعوی اصلی تقدیم و ارائه نشده و مرجع رسیدگی نخستین نیز بدون توجه بهمراتب، این بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته را اصدار داشته که مطابق موازین و مقررات قانونی نمیباشد، بناءًعلیهذا و با عنایت بهمراتب معنونه مارالذکر و صرفاً در محدوده خواسته دعوی بدوی که از ابتدای طرح و اقامه آن، فاقد موقعیت قانونی و غیرقابل استمـاع بـوده و نیـز با توجه به ابـلاغ قانـونـی تجدیـدنظـرخـواهی مطـروحـه به تجدیدنظرخوانده و عدم ارائه هرگونه پاسخی نسبت به دعوی مرقوم و بلادفاع قرار دادن آن و عدم ابراز هرگونه دفاعی نسبت به دعوی و مصون باقی ماندن آن از هرگونه دفاع، تعرض و خدشه و با عنایت به آنکه مرجع محترم رسیدگی نخستین مطابق نسخههای تایپ شده رأی مرقوم، بخش اول دادنامه تجدیدنظرخواسته را به نحوی مقرر و انشاء داشته که مبین حکم ماهیتی ایجابی مبنی بر محکومیت خواندگان بدوی دعوی اصلی، نمیباشد و نقیصه یاد شده ظاهراً در مرحله تایپ نسخه اصلی رأی مرقوم حاصل شده و الا در نسخه اصلی «حکم بر محکومیت خواندگان دعوای اصلی بدوی» به تحویل مبیع، صادر شده که در هر حال نسخه اصلی رأی مناط اعتبار و ملاک عمل بوده و از طرفی به سطر دوم برگ سوم لایحه تقدیمی از سوی خانم چ.ع. مندرج در صفحه 101 پرونده راجعبه افزایش خواسته پیرامون اجرتالمثل مطالبه شده توجهی بهعمل نیامده که صرفنظر از آنها، دادگاه به انگیزه آنکه دعوی بدوی اصلی از ابتدا فاقد موقعیت قانونی و غیرقابل استماع بوده زیرا خواهان مربوطه نه تنها دلیلی بر مالکیت رسمی و قانونی خواسته و نسبت به هیچ ادعایی تقدیم و ارائه نداشته و از طرفی درخواستی پیرامون الزام به تنظیم سند رسمی انتقال مبیع ادعایی را نیز مطرح لهذا با قبول و پذیرش این بخش از تجدیدنظرخواهی مطروحه، مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2، 3 و بندهای 7 و 8 ذیل 84 و 89 قانون پیش گفته و نیز ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک و اتخاذ وحدت از ملاک و منطوق و مفهوم رأی وحدت رویه 672 مورخ 1/10/83 هیأت عمومی دیوانعالی کشور، ضمن نقض بخش نخست دادنامه تجدیدنظرخواسته و راجعبه محکومیت تجدیدنظرخواهانها (بهعنوان برخی از خواندگان بدوی دعوی اصلی) و صرفاً نسبت به تجدیدنظرخواهانهای یاد شده، در نتیجه قرار رد (عدم استماع) دعوی بدوی اصلی خواهان مربوطه خانم ف.ج. و صرفاً بهطرفیت برخی خواندگان ذیربط و فقط مشتمل بر تجدیدنظرخواهانها را صادر و اعلام میدارد و پیرامون بخش دیگر تجدیدنظرخواهی معنونه و راجعبه بخش دیگر از دادنامه تجدیدنظرخواسته و دایر به صدور حکم به رد دعوی تقابل صدرالذکر تجدیدنظرخواهانهای یاد شده، از آنجا که مطابق رویه قاطع قضایی در سطح مراجع عالی قضایی و نیز دکترین مؤثر حقوقی و نیز نظریه شماره 1441/7 مورخ 29/4/1377 اداره کل حقوقی و تدوین قوانیـن قوه قضاییه، اصولاً صدور حکم به رد دعوی معنی ندارد زیرا رد دعوی از شؤون رأی شکلی و غیرماهوی (قرار) بوده و از شؤون رأی ماهوی (حکم) محسوب نمیگردد بنابرایــن چنانچه پس از رسیــدگی ماهوی، دعوی طاری (تقابل) یاد شده غیرموجه تشخیص میگردیده، قاعدتاً باید حکم بر بیحقی یا بطلان دعوی یا عدم ثبوت آن صادر و اعلام میگردیده که در مانحنفیه مرعی واقع نشده و از طرفی با توجه به آنکه اصولاً و علیالقاعده با منتفی گردیدن دعوی اصلی نیز دعوی طاری و به تبع آن، زائل و کانلمیکن و سالبه به انتفاء موضوع میگردد لذا دادگاه این بخش از تجدیدنظرخواهی مطروحه را صرفاً و از حیث عمومی و کلی مورد قبول و پذیرش قرار داده و مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2 و 3 و بندهای 7 و 8 ذیل ماده 84 و مواد 89 و بخش اخیر ماده 143 قانون پیش گفته، ضمن نقض بخش اخیر دادنامه تجدیدنظرخواسته (حکم به رد دعوی طاری ـ تقابل ـ بدوی) در نتیجه قرار رد (عدم استماع) دعوی بدوی طاری (تقابل) خواهانهای مربوطه که عیناً شامل تجدیدنظرخواهانهای صدرالذکر میباشد را صادر و اعلام میدارد. رأی دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.