رجوع زوجه به ما بذل
درتاریخ : 1392/09/06 به شماره : 9209970907200877
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، گواهی عدم امکان سازش، وکالت در طلاق، قبول بذل، رجوع از مابذل
چکیده رای
چنانچه زوجه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نموده و مقداری از مهریه را بذل و به وکالت از شوهر قبول بذل کرده باشد با این وصف نمیتواند قبل از اجرای صیغه طلاق، از ما بذل خود رجوع نماید.
خلاصه جریان پرونده
خانم س.م. فرزند م. دادخواستی بهطرفیت آقای م.الف. فرزند ح. به خواسته صدور حکم طلاق به علّت سوء اخلاق و رفتار و اعتیاد و سوابق کیفری به استناد بند 7 و 9 و2 عقدنامه بهمحاکم خانواده قم تقدیم داشته و به شعبه 15 ارجاع گردیده است و توضیح داده است که اینجانب همسر شرعی و قانونی خوانده میباشم که در سال 1380 با ایشان ازدواج نمودهام و دارای یک فرزند مشترک میباشیم و ازآنجاییکه ایشان دارای سوءاخلاق و رفتار میباشد و دچار توهم شدید شده و اینجانب را مورد کتککاری و فحاشی و تهدید جانی با چاقو قرار میدهد و اینجانب و فرزندم هیچگونه امنیت جانی نداریم و دارای نامه پزشکی قانـونی میباشم و فـرد معـتاد به تریاک و هرویین و شیشه و دارای سوابق کیفری است بیکار است و نفقه و خرجی نمیدهد لذا تقاضای صدور حکم طلاق دارم شعبه مذکور پس از تعیین وقت دادرسی و دعوت از طرفین به تاریخ3/10/1391 در وقت مقرر با حضور طرفین جلسه دادگاه را تشکیل داده و خانم الف.ح. وکیل پایهیک از مرکز امور مشاوران قوه قضاییه با اعلام وکالت از ناحیه خواهان حضور دارد وکیل خواهان اظهار داشت خواسته موکله صدور گواهی عدم امکان سازش و اذن اعمال وکالت جهت اجرای صیغه طلاق است بدین شرح که موکله در تاریخ 8/7/1380 با عقد نکاح دائم و با مهریه 200 عدد سکه بهار آزادی با خوانده ازدواجکرده است لکن چون خوانده معتاد و سوء اخلاق و رفتار دارد لذا بندهای 7 و2 و9 عقدنامه محقق شده است و موکله در این صورت وکیل است که به هر قسمی که خواست طلاق خودش را بگیرد و تعداد 5 عدد سکه از مهریه خود را بذل میکند و وکالتاً نیز قبول بذل مینماید و در مورد سوء رفتار و معاشرت به استحضار میرساند که متأسفانه موکله چندین بار مورد ضرب و شتم از سوی خوانده قرارگرفته است حتی در یک مورد فرزندی از موکله نارس به دنیا آمده و به علّت ضربه وارد به شکم این امر تحقق پیداکرده است خوانده در دفاع گفت من همسرم را نزدهام وی غش میکند و میافتد و دستوپایش زخمی میشود من وی را نزدهام و فحاشی نیز نکردهام و معتاد هم نیستم حدود 13 سال اعتیاد به مواد مخدر داشتم لکن دو ماه است ترک کردهام ضمناً وکیل همسرم دروغ میگوید سپس اداره کل پزشکی قانونی قم در پاسـخ استعلام دادگـاه اعـلام کـرده در نمـونه ادرار خوانده به تاریخ 5/10/1391 ماده مخدری یافت نگردید و اظهارنظر در خصـوص وضـعیت روانی و تـوانایی حضـانت فـرزند نیاز به تشکیل کمیسیون پزشکی با تأمین هزینه شخصی شاکی میباشد سپس پزشکی قانونی اداره کل فوق طی شرحی اعلام کرده خانم س.م. دچار صدمات زیر شده است 1ـ کبودی در حال جذب سمت راست شکم 2ـ خراشیدگی در حال التیام حارصه گوشه خارجی چشمچپ 3ـ از ناحیه کمر و پای چپ و لگن نیز متعالم است که فاقد آثار ظاهری میباشد سپس دادگاه با تعیین وقت مجدد به تاریخ 7/11/1391 جلسه دادگاه را در وقت مقرر تشکیل و از شهود معرفیشده از ناحیه خواهان بنامهای 1ـ م.م. 2ـ س. (خانم ) م. 3ـ ز.م. تحقیقات بهعملآورده و نامبردگان اعتیاد خوانده به مواد مخدر و ایراد ضرب و شتم به خواهان را تأیید مینمایند دادگاه پس از استماع شهادت شهود ختم رسیدگی اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رأی مینماید در قسمتی از دادنامه استدلال کرده است که : با توجه به محتویات پرونده ازجمله تصویر مصدق عقدنامه ملاحظه میشود اولاً وجود علقه زوجیت بین آنان محرز است و از طرفی دادگاه و داوران در اجرای مادهواحده قانون اصلاح مقررات به طلاق و آییننامه اجرایی تبصره آن مساعی خویش را جهت ایجاد صلح و سازش معمول داشته لکن مؤثر واقع نگردیده است و ثانیاً هرچند بندهای 7 و 9 شروط ضمن عقد محقق نیست لکن بند 2 شروط مذکور تحققیافته و همسر خواهان ابتلا به سوءاخلاق و معاشرت دارد که به نظر دادگاه این امر به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورده و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار ساخته است. لذا دادگاه ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش به خواهان اجازه میدهد به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق مراجعه و با انتخاب طلاق خلع و بذل 5 عدد سکه از مهریه خود در حق همسرش و قبول بذل از طرف وی وکالتاً خود را مطلقه نماید رعایت وجود شرایط صحت اجرای طلاق ازجمله مراعات مواد 1134 ـ1135ـ 1140ـ 1141 از قانون مدنی به عهده مجری صیغه طلاق خواهد بود و با توجه به بذل 5 سکه از مهریه از سوی خواهان و قبول بذل وکالتاً نوع طلاق خلعی است و به تبع آن بائن میباشد وعده این طلاق سه طهر است پس از ابلاغ دادنامه آقای م.الف. طی دادخواست و لایحه پیوست آن نسبت به دادنامه صادره تجـدیدنظرخواهی کـرده و پـرونده به شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان قم ارجاع و شعبه مذکور با تعیین وقت رسیدگی و دعوت از طرفین به تاریخ 23/2/1392 در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور طرفین و وکیل تجدیدنظر خوانده تشکیل و تجدیدنظرخواه اظهار داشت سوء رفتار نداشتهام بیایند از محل به پرسند از خودم خانه دارم و همسرم خودش منزل را ترک کرده است آن زمان یک بست تریاک میکشیدم و چهار ماه است پاک هستم حاضرم برای آزمایش معرفی شوم حاضر به طلاق نیستم با اینکه همسرم مریض است او را دوست دارم چون سیده است اصلاً کتککاری یا درگیری به او نداشتهام سؤال: گواهی پزشکی دارد برای شما قرائت میشود در جواب گفت زوجه تشنج دارد وقتیکه غش میکند از پله پرت شده است تجدیدنظر خوانده گفت 12 سال با شوهرم زندگی کرده روزی 2 یا 3 بار به من کتک میزد و شکایت نکردم و مدرک ندارم و شش ماه است خودم خانه گرفتهام از شوهرم جدا زندگی میکنم و یک نفر شاهد بنام آقای م.ن. معرفی و از نامبرده تحقیقات لازم بهعملآمده است سپس تجدیدنظر خوانده گفت طلاق میخواهم و تمام مهریهام را میخواهم و از حق حقوق خود چیزی نمیبخشم با توجه به اینکه در دادگاه بدوی بدون معرفی و اظهارنظر داور رأی صادرشده ایـن دادگاه (تجـدیدنظر ) قرار ارجاع امر به داوری صادر و به طرفین تذکر داده در ظرف یک هفته داوران خودشان را معرفی نمایند زوج آقای ح.الف. داور و زوجه نیز آقای ر.ع. را بهعنوان داور معرفی نمودهاند و سپس در مهلت مقرر نظریه خودشان را تقدیم و پیوست پرونده میباشد شعبه مذکور پس از طی مراحل رسیدگی ختم دادرسی اعلام و به شرح دادنامه شماره 228ـ31/2/1392 با استدلال به اینکه زوجه در این مرحله از رسیدگی اعلام کرده چیزی از مهریه را در قبال طلاق بذل نمیکند نوع طلاق رجعی میباشد و مدت اعتبار نیز سه ماه پس از ابلاغ رأی قطعی است با اصلاح این قسمت از دادنامه و ضمن ردّ اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید مینماید دادنامه صادره به تاریخ 5/3/1392 به هر دو طرف ابلاغ و نامبردگان طی دادخواست جداگانه و لوایح پیوست آن نسبت به دادنامه صادره فرجامخواهی کرده و پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است.
هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سید جعفر مصطفوی عضو ممیّز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 228ـ31/2/1392 فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رای دیوان
با توجه به محتویات پرونده و اوراق و مندرجات آن در دادنامه فرجامخواسته اشکال اساسی به نظر نمیرسد و از ناحیه فرجامخواهان نیز دلایل و مدارکی موجبات پذیرش فرجامخواهی فرجامخواهان را فراهم نماید ارائه نشده است النهایه با توجه به اینکه درخواست طلاق از ناحیه زوجه بوده و دادگاه نخستین نیز پس از رسیدگی و احراز تحقق بند 2 شرایط ضمن عقد مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش کرده و زوجه نیز با استفاده از اختیارات حاصله از بند ب شرایط ضمن عقد مبنی بر داشتن وکالت بلاعزل از ناحیه زوج جهت مراجعه به محاکم و با انتخاب نوع طلاق تعداد پنج عدد سکه از مهریه خود در قبال طلاق به زوج بذل و با توجه به مفاد وکالت فوق قبول ما بذل نیز نموده است با این وصف نمیتواند قبل از اجرای صیغه طلاق و با توجه بهمفهوم مخالف بند 3 ماده 1145 قانون مدنی از ما بذل خود رجوع نماید لذا ضمن اصلاح این قسمت از دادنامه فرجامخواسته مبنی بر اینکه نوع طلاق خلعی است نه رجعی بنابراین ضمن ردّ فرجامخواهی فرجامخواهان مستنداً به ماده 370 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه فرجامخواسته ابرام و پرونده اعاده میگردد ضمناً وفق ماده 33 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/1391 اعتبار حکم طلاق 6 ماه پس از ابلاغ رأی فرجامی است.
رئیس شعبه 12دیوانعالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ مصطفوی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.