تقاضای طلاق زوجه بهدلیل ضرب و جرح زوج
درتاریخ : 1392/04/04 به شماره : 9209970908300164
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 23 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، تحقق شروط ضمن عقد نکاح، ضرب و جرح، سوء رفتار زوج
چکیده رای
ضرب و جرح در صورتی از مصادیق شرط ضمن عقد نکاح برای تحقق وکالت در طلاق زوجه محسوب است که همراه با سوء رفتار مستمر زوج باشد.
خلاصه جریان پرونده
خانم س.ف. با وکالت آقای ع.و. دادخواستی بهطرفیت آقای ج.الف. بهخواسته صدور گواهی عدم امکان سازش بهعلّت تخلف زوج از شروط ضمنالعقد به انضمام خسارات دادرسی تقدیم مجتمع قضائی شهید مطهری مشهد نموده و رسیدگی به شعبه 44 دادگاه عمومی (حقوقی) محول شده وکیل خواهان در شرح دادخواست توضیح داده که موکّل همسر شرعی و قانونی خوانده میباشد که در تاریخ 23/9/88 به عقد دائم ایشان درآمده است علیرغم تمکین زوجه متأسفانه موکّل برای چندمین بار در تاریخ 7/9/90 با ضرب و شتم از منزل مشترک توسط زوج راندهشده است که گواهی پزشکی پیوست میباشد متأسفانه دخالتهای مستقیم و شدید خانواده زوج و دهنبینی زوج امکان ادامه زندگی را فیالواقع به موکّل سخت و دشوار نموده و پیگیریهای خانواده موکّل در تعمیر منزل نیمه مشترک که با خانواده زوج در یک مکان میباشد بهعلّت لجبازی زوج ثمری در پی نداشته علاوه بر آن دادنامه صادره از شعبه 40 دادگاه عمومی زوج به پرداخت نفقه جاریه از قرار ماهیانه 000/150 تومان گردیده علیرغم مدت یک سال از صدور دادنامه و حکم جلب توفیقی در پرداخت نفقه تاکنون حاصل نشده و زوج طیّ پرونده کلاسه 902108 شعبه 40 صریحاً اقرار به عدم توانایی در پرداخت نفقه زوجه کرده که طیّ آن تقاضای تقسیط نفقه جاریه را نموده که خود از موارد عسروحرج زوجه و عدم پایبندی زوج به اصول اولیه و وظایف خانوادگی است لذا از محضر مبارک دادگاه حسب بند 2 و 4 ماده 8 قانون حمایت خانواده و با توجه به گذشت بیش از شش ماه از محکومیّت زوج به پرداخت نفقه و عدم توفیق در دریافت آن تقاضای طلاق بائن مورد استدعاء است. دادگاه ضمن تعیین وقت رسیدگی از طرفین جهت دادرسی دعوت نموده است. در جلسه مورخ 15/6/91 وکیل خواهان اظهار داشته خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است تخلف از شروط سند نکاحیه میباشد و آن نپرداختن نفقه به مدت بیش از 6 ماه میباشد که درنهایت منجر به صدور حکم جلب خواندهشده است و عسر و حرج وی را فراهم نموده چون خوانده ادعا کرده که قادر به پرداخت نفقه نمیباشد و تقاضای اعسار و تقسیط کرده و شوهری که نفقه را ندارد بپردازد فکر کنم از مصادیق عسروحرج میباشد زوجین خانهدار شدهاند ولی اولاد ندارند و خواهان حامله نمیباشد سپس خواهان اظهار داشته حامله نمیباشم یک عدد سکه در قبال طلاق بذل مینمایم الباقی را در آینده اقدام خواهم نمود جهیزیه در اختیار خودم میباشد سپس خوانده اظهار داشته به پرداخت نفقه محکومشدهام اجرائیه نیز صادرشده و برگ جلب صادرشده و بعد از اینکه برگ جلب صادرشده بود من تقاضای اعسار و تقسیط داده بودم که با ارائه شماره پرونده اعسار و تقسیط نفقه حکم جلب منتفی شد من به طلاق رضایت ندارم. وکیل خواهان اظهار داشته تقاضای اعسار و تقسیط خوانده برای نفقه بعد از صدور برگ جلب خوانده بوده است سپس خوانده اظهار داشته بعد از اینکه نفقه تقسیط شد اقساط را پرداخت کردهام. خوانده طیّ لایحهای اعلام داشته است خواهان ادعای ضرب و شتم داشته و گواهی پزشکی را پیوست ننموده است و خواهان محکومهٌبه تمکین شده است و از تمکین خودداری نموده و مستحق هیچگونه نفقهای نمیباشد و هرگونه ادعایی از سوی خواهان تهمت و دروغ و غیرواقعی بوده نکته مهم اینکه اینجانب فقط دو ماه زندگی مشترک داشتهام و نزدیک دو سال بهعلّت سردمزاجی و تهمتها و دروغهای خانم و وکیلشان پلههای دادگاه را طیّ میکنم و… دادگاه موضوع را به داوری ارجاع طرفین هر یک داور خود را معرفی و درنهایت تلاش داوران در جهت صلح و سازش مؤثر واقع نشده است. دادگاه ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه 1465 ـ 27/6/91 مفاداً با این استدلال که در بند یک سند نکاحیه قیدشده است که چنانکه زوج به مدّت شش ماه از پرداخت نفقه استنکاف نماید زوجه میتواند خودش را مطلقه نماید و در پرونده مطروحه گرچه زوج به پرداخت نفقه از قرار هرماه یکصد و پنجاههزار تومان محکوم شده است و متعاقباً اجرائیه و حکم جلب صادرشده است ولی از پرداخت نفقه بهمدت پنجماه استنکاف نموده که با وصف و توضیحات مذکور تخلف از شروط سند نکاحیه محرز نمیباشد با توجه بهمراتب مذکور دعوی خواهان غیروارد و با توجه به اینکه طلاق در اختیار مرد میباشد به استناد ماده 1257 قانون مدنی و ماده 1133 همین قانون حکم به رد دعوی خواهان صادر نموده است. خانم س.ف. با وکالت آقای ع.و. از رأی صادره تجدیدنظرخواهی نموده و در لایحه پیوست تجدیدنظرخواهی اعلام کرده است که حکم جلب و اجرائیه مستند دعوی پنـجماهه نیست و بلـکه نهماهه است که با مراجـعه زوجـه به اجراء احکام در تاریخ 13/12/91 با تعیین مبلغ نفقات معوقه برای مدت 9 ماه تمدید گردیده و مبلغ آن نیز 13500 هزار تومان میباشد که مستند آن پیوست پرونده موجود است و اصل آن درید زوجه است که ازنظر قاضی محترم دورمانده است و… رسیدگی به شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی ارجاع گردیده که بهموجب دادنامه 2219 ـ 21/9/91 مفـاداً با این استدلال که اولاً داوران طرفین نظـر به جدایی و طلاق دادهاند و ادامه زندگی را به صلاح زوجین ندانسته ثانیاً با توجه به کتککاری و ترک انفاق زوجه تخلف زوج از شروط ضمنالعقد تحققیافته است بنابراین به استناد ماده 358 ق.آ.د.م رأی تجدیدنظر خواسته نقض و مستنداً بهماده 1119 قانون مدنی ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش به زوجه اجازه داده میشود تا با وکالت در سند نکاحیه دارد و با بذل مهریه یا مقداری از آن و تعیین نوع طلاق خود را در صورت عدم همکاری زوج مطلقه نماید رعایت وجود شرایط صحت اجرای صیغه طلاق بهعهده مجری صیغه طلاق خواهد بود که در این مرحله آقای ج.الف. با تقدیم دادخواست فرجامخواهی نقض دادنامه صادره را خواستار شده است و در لایحه پیوست فرجامخواهی عنوان داشته که اینجانب هیچگونه ترک انفاقی نسبت به فرجامخوانده نداشتهام و از تاریخ 10/3/90 لغایت 28/3/90 (تاریخ بازدید خانه) که قطع نفقه شده تمام نفقه فرجامخوانده را پرداخت کردهام که در جهت اثبات موارد فوق فیشهای واریزی و گواهی تأییدیه اجراء احکام دلالت بر پرداخت نفقه فرجامخوانده را داشته و با این توصیف استدلال دادگاه تجدیدنظر و اظهارات فرجامخوانده کاملاً کذب و بلادلیل است در دادگاههای مختلف فرجامخوانده بهلحاظ عدم تمکین ناشزه شناختهشده است که کپی مدارک مربوطه بهپیوست تقدیم گردیده علاوه بر اینکه حسب گواهی دادورز اجرای احکام که بهپیوست تقدیم میگردد صراحتاً قیدشده که علیرغم تهیه منزل و مسکن مناسب فرجامخوانده تمکین نداشته و ازاینجهت مستحق نفقه نخواهد بود که دلیل دیگر بر بیاعتباری رأی دادگاه تجدیدنظر میباشد که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه (23) ارجاع گردیده است.
رای دیوان
دادنامه فرجامخواسته مآلاً دارای ایراد و خدشه میباشد زیرا دادگاه بهعلّت کتککاری و ترک انفاق، تخلف زوج از شروط ضمن عقد را محرز عنوان و به زوجه اجازه اعمال وکالت بهمنظور اجرای صیغه طلاق را میدهد حالآنکه ضربوجرح در صورتی از مصادیق تحقق شرط ضمن عقد نکاح محسوب است که ضربو جرح همراه با سوء رفتار مستمر زوج باشد که دلیل روشنی بر سوء رفتار مستمر زوج ارائه نگردیده و در این خصوص بررسی لازم از ناحیه دادگاه به عمل نیامده است و عدم پرداخت نفقه هم در صورتی بهعنوان تخلف شرط قابل استناد است که زوج از دادن نفقه به مدت شش ماه استنکاف کند و الزام وی به تأدیه نفقه ممکن نگردد حالآنکه در مانحنفیه هرچند زوج به پرداخت نفقه محکومیّت یافته و حکم به اجراء گذاشتهشده و دستور جلب زوج هم صادر گردیده است ولـی اوراق حکایت واضحی از استنکاف زوج پس از اجرای حکم ندارد و با توجه به صدور حکم تمکین زوجه از زوج و خودداری وی از تمکین در این رابطه نیز تحقیق کافی انجام نیافته است مضافاً دادگاه تبصره 7 مادهواحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق را که تکلیف قانونی است رعایت نکرده است و زوجه را جهت تست حاملگی به پزشکی قانونی معرفی نکـرده است بنا بهمـراتب در وضعیت حاضـر به جهات اشعاری رأی صادره قابلیت تأیید را ندارد و نقض میگردد و رسیدگی مجدد به همان شعبه صادرکننده رأی منقوض محول تا با در نظر گرفتن همه جوانب امر رأی مقتضی صادر فرمایند.
رئیس شعبه 23 دیوانعالی کشور ـ عضو معاون
انصاری ـ احمدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.