بررسی تعارض احکام صادره از شعب هشتم و نهم دیوان در خصوص فوق‌العاده اضافه کار ساعتی

بررسی تعارض احکام صادره از شعب هشتم و نهم دیوان در خصوص فوق‌العاده اضافه کار ساعتی

این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی ــ با خواسته بررسی تعارض احکام صادره از شعب هشتم و نهم دیوان در خصوص فوق‌العاده اضافه کار ساعتی از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:

کلاسه پرونده : 160/62

شاکی : ــ

تاریخ رأی: دوشنبه 15 مرداد 1363

شماره دادنامه :

مقدمه:
آقای حسین عکاظی فرزند محمد باقر کارمند سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در تاریخ 4/11/62 با تقدیم فتوکپی احکام شماره 378- 18/4/62 و شماره 582- 22/8/62 به ترتیب صادره از شعب نهم وهشتم دیوان تقاضای رسیدگی و اتخاذ تصمیم بر طبق ماده 20قانون دیوان عدالت اداری نموده است. به حکایت پرونده‌های مربوط به دادنامه‌های فوق‌الذکر سابقه امر به شرح زیر است.
1.به موجب پرونده 61/9- 2407 آقای حسین عکاظی در تاریخ 11/2/62 شکایتی به شعبه 70 سابق دادگاه عمومی تهران تقدیم و ضمن آن اعلام داشته که اداره ثبت اسناد و املاک منطقه گرگان با توجه به کثرت کار و لزوم انجام کار اضافی برای نامبرده ابلاغ 85 ساعت اضافه کار ساعتی در ماه صادر کرده ولی در شش ماهه دوم سال 1357 از پرداخت فوق‌العاده اضافه کار مزبور خودداری کرده است. طرف شکایت در پاسخ اعلام داشته که عدم پرداخت فوق‌العاده مزبور به علت فقدان اعتبار بوده است، بعلاوه در مدت مورد ادعای شاکی کارکنان دولت باید شرعاً در حالت اعتصاب بوده باشند و در قبال استعلام دیوان نامه ثبت اسناد و املاک منطقه گرگان را ارسال داشته اند که حسب آن کارکنان ثبت منطقه مزبور در حال اعتصاب بوده اند. پس از تشکیل دیوان عدالت اداری و احاله پرونده از شعبه 70 سابق دادگاه عمومی تهران به این دیوان و ارجاع به شعبه نهم به تاریخ 18/4/62 شعبه مذکور ضمن دادنامه شماره 378 چنین رأی داده است.
«پرداخت فوق‌العاده اضافه کار ساعتی در مدتی که کارکنان ثبت منطقه در حال اعتصاب بوده و کار اضافه در غیر ساعات اداری انجام نداده اند مجوز قانونی ندارد و شکایت مردود است.
2.به حکایت پرونده کلاسه 8/61- 2804 آقای اکبر رجبی فرزند قدرت اله در تاریخ 26/4/61 شکایتی نظیر شکایت آقای حسین عکاظی به شعبه 69 سابق دادگاه عمومی تهران تقدیم داشته که سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در قبال آن پاسخ داده است که خواسته شاکی به موجب حکم شماره 8884- 30/7/57 از طریق ثبت منطقه مربوطه انجام لیکن به علت فقدان اعتبار پرداخت آن در سال 1357 میسر نگردیده است از طرفی مکاتباتی از طریق اداره کل امور مالی ثبت با اداره کل نظارت بر اجرای بودجه وزارت امور اقتصادی در این خصوص صورت گرفته که تاکنون منجر به وصول اعتبار نگردیده است بر این اساس عدم پرداخت مطالبات شاکی ناشی از کسر اعتبار بوده است. پس از سیر جریانی مشابه پرونده آقای عکاظی و ارجاع پرونده به شعبه هشتم دیوان عدالت اداری سرانجام شعبه مرقوم در تاریخ 22/8/1362 ضمن دادنامه شماره 582 چنین رأی داده است.
«نظر به اینکه سازمان طرف شکایت علت عدم پرداخت فوق‌العاده مورد مطالبه شاکی را صرفاً عدم اعتبار ذکر کرده و نبودن اعتبار سقوط حق شاکی و مجوز عدم ایفاء تعهدات مالی سازمان نمی‌تواند بود لذا استحقاق شاکی به دریافت فوق‌العاده مزبور به میزان ساعاتی که در شش ماهه دوم سال 1357 با رعایت ضوابط مقرر در آیین‌نامه اضافه کار ساعتی عملاً کار اضافی انجام داده است محرز و شکایت با این کیفیت وارد است.
به تاریخ 21/3/1363 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به ترتیب مقرر در ماده 20 قانون دیوان بریاست حضرت آیت اله رضوانی و با شرکت آقایان رؤسای شعب دیوان تشکیل و پس از بررسی پرونده‌های مربوط و تبادل نظر و اعلام کفایت مذاکرات هیات عمومی دیوان با اکثریت به شرح آتی اتخاذ تصمیم می‌نماید.
رای هیات عمومی:
صرف نظر از مبانی استدلال و نحوه انشاء آراء شعب هشتم و نهم دیوان، چون قدر متقن مستفاد از آراء مزبور این است که هر دو شعبه بر وفق آیین‌نامه فوق‌العاده اضافه کار ساعتی پرداخت فوق‌العاده مزبور را مشروط و منوط به انجام کار اضافی توسط مستخدم علاوه بر ساعات کار اداری می‌دانند و از این حیث تعارضی در مفاد آراء دوشعبه مشهود نیست لذا مورد از مصادیق ماده 20 قانون دیوان عدالت اداری که رأی هیأت عمومی دیوان را ایجاب نماید، به نظر نمی‌رسد و هیأت عمومی در حال حاضر از اظهارنظر در این باب فارغ است.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
غلامرضا رضوانی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.