بائن بودن طلاق ناشی از عسر و حرج زوجه
درتاریخ : 1391/10/18 به شماره : 9109970907200820
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 12 دیوانعالی کشور صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق، طلاق بائن، عسر و حرج
چکیده رای
طلاقی که ناشی از عسر و حرج زوجه موضوع ماده 1130 قانون مدنی و تبصره الحاقی مورخ 29/4/1380 صادرشده باشد، بائن است.
خلاصه جریان پرونده
آقای ب.ق. به وکالت از سوی خانم ر.ر. به استناد رونوشت مصدق سند ازدواج شماره 13238-31/4/1385 دفتر ازدواج شماره 195 حوزه ثبتی مغان دادخواستی به خواسته صدورگواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به طرفیت آقای س.ق. تقدیم و توضیح میدهد برابر سند ازدواج پیوست خوانده همسر دائمی موکل است به علت اختلاف شدید نزدیک به سه سال است که جدا از هم زندگی میکنند و به دلیل عدم پرداخت مهریه و پس از صدور حکم در این مورد متواری شده و برای تعیین تکلیف موکل اقدامی نکرده و او را رها نموده و موکل را در عسر و حرج قرار داده است لذا با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی و صدور رأی به شرح دادخواست تقدیمی میشود. پرونده پس از اعاده از شورای حل اختلاف به شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی مغان ارجاع میگردد آقای الف.گ. با تقدیم وکالتنامه خودرا وکیل خوانده معرفی مینماید دادگاه در تاریخ 21/3/1390 با حضور وکلای طرفین تشکیل جلسه میدهد وکیل خواهان اظهار میدارد موکل حدود سه سال است که تنها زندگی میکند علت آن عسر و حرج موکله است اوایل سال 1387 برابر گزارش پلیس 110 پدر و مادر زوجه به منزل زوجین برای عید دیدنی مراجعه میکنند در آنجا مشاهده میکنند که دخترشان مورد ضرب و شتم زوج قرارگرفته است زوج برابر مدارک پیوست تقاضای ازدواج مجدد نموده که دادگاه حکم آنرا صادر کرده است با توجه به مفاد دادخواست تقاضای رسیدگی میشود. زوج در قبال سئوال دادگاه اظهار میدارد ازدواج مجدد کردهام و وکیلم درخصوص دعوای مطروحه دفاع خواهد نمود وکیل خوانده اظهار میدارد ضرب و شتم ادعائی از سوی (پدر)خواهان به عمل آمده که ارتباطی با موکل بنده ندارد در مورد ازدواج مجدد باید به عرض برسانم که خواهان نسبت به خوانده تمکین نداشت لذا با صدور حکم تمکین و قطعیت آن موکل با اجازه دادگاه ازدواج مجدد کرده است خوانده در قبال سئوال دادگاه اظهار میدارد شغل من راننده است یعنی روی تاکسی پدرم کار میکنم عمویم پیمانکار است با او هم کار میکنم مهریه توسط دادگاه مشکین شهر قطعی شده، دارم آنرا پرداخت میکنم. دادگاه پس از استماع اظهارات وکلای طرفین و خوانده قرار ارجاع امر به داوری را صادرمیکند داور زوجه در تاریخ 8/6/1390 نظر میدهد به علت ازدواج دوم و نداشتن امنیت حاضر به بازگشت به منزل نیست داور زوج هم با توجه به مخالفت زوجه برای بازگشت به منزل اعلام میکند بین طرفین مصالحه میسور نیست دادگاه در وقت 18/7/1390 با حضور زوجه تشکیل جلسه میدهد نامبرده اظهار میدارد او مرا کتک زده و از منزل بیرون کرده و مدت 5 سال ازدواج کردیم و بچه نداریم از مهریه تقسیط شده حدود 5 عدد سکه را گرفتم ولی حاضرم در قبال طلاق، نصف مهریه را بذل کنم ولی بقیه مهریه را میخواهم حسب گواهی مورخ 18/7/1390 پزشکی قانونی استان زوجه باردار نمیباشد دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 1412-3/10/1390با شرح دعوا و انعکاس اظهارات آنان و وکلای آنها و نظرات داوران و اینکه زوجه در جلسه دادرسی در تاریخ 18/7/1390 نصف مهریه خود را به زوج بذل نموده و در خصوص امور مالی ادعائی ننموده است و با توجه به احراز عسر و حرج زوجه به استناد مواد 1130 و1133 قانون مدنی و ماده 8 قانون حمایت خانواده گواهی عدم امکان سازش را صادر و به زوجین اجازه میدهد ظرف مدت سه ماه پس از قطعیت دادنامه در یکی از دفاتر رسمی طلاق حضور یافته با جری تشریفات قانونی صیغه طلاق را جاری نمایند طرفین فاقد فرزند میباشند و زوجه برای بقیه مهریه میتواند وفق قانون جهت استیفاء آن اقدام نماید نوع طلاق خلعی و بائن است پس از ابلاغ رأی آقای س.ق. با وکالت آقای الف.گ. از آن درخواست تجدیدنظرخواهی میکند وکیل تجدیدنظرخوانده طی لایحه پیوست پرونده توضیح داده است تقاضای تقسیط مهریه از سوی دادگاه رسیدگی و قرار عدم استماع آن صادر و پس از تأیید دادگاه تجدیدنظر استان (شعبه سوم) سرانجام تأیید گردیده و در نتیجه پرداخت مهریه باید نقدی باشد تجدیدنظرخوانده راننده تاکسی است با درآمد آن آیا میتواند با وجود حکم دادگاه همسر دوم اختیار کرده است دو خانواده را با درآمد تاکسیرانی تأمین کند؛ دادگاه با رسیدگی، عسر و حرج زوجه را احراز نموده است. شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان با حضور طرفین و وکلای آنان تشکیل جلسه میدهد تجدیدنظرخوانده با توجه به وضعیت مالی زوج که در پرداخت مهریه گفته است مالی ندارد ولی رفته ازدواج مجدد کرده نمیتواند دوخانواده را با درآمد تاکسی رانی که تاکسی هم متعلق به او نیست فراهم نماید و زوجه در عسر و حرج قرار دارد مضافاً به اینکه زوجه از ازدواج دوم دارای فرزند هم شده است دادگاه پس از استماع اظهارات وکیل تجدیدنظرخواه و ملاحظه احکام مربوط به عدم تمکین زوجه و مجوز دادگاه مبنی بر اینکه زوج میتواند ازدواج نماید پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 00151-9/3/1391 با شرح دعوای تجدیدنظرخوانده و انعکاس اظهارات طرفین دعوا و وکلای آنان با حذف طلاق خلع از رأی دادگاه بدوی دادنامه صادره را با احراز عسر و حرج زوجه به استناد ماده 1130 قانونی مدنی تأیید نموده و نوع طلاق را بائن اعلام مینماید رأی در تاریخ 3/4/1391 به وکیل زوج ابلاغ و آقای الف.گ. با وکالت از سوی نامبرده درتاریخ 18/4/1391 نسبت به آن فرجامخواهی میکند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوانعالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع میگردد لوایح وکلای طرفین به هنگام قرائت گزارش مطالعه خواهد گردید و عمده اعتراض وکیل فرجامخواه در خصوص نوع طلاق میباشد که آنرا خلاف قانون مدنی میداند.
رای دیوان
عمده اعتراض وکیل فرجامخواه با تعریف انواع طلاق، به استناد مواد 1143 و 1144 قانون مدنی استدلال میکند نوع طلاق زوجه با توجه به اینکه متقاضی طلاق، زوجه میباشد با توجه به مندرجات پرونده بائن نیست زیرا ماده 1145 قانون مذکور انواع طلاق بائن تعریف شده است مورد حکم شامل طلاق بائن نمیشود. استدلال فوق به شرح لایحه پیوست وکیل فرجامخواه موجه نیست زیرا: هم دادگاه بدوی و هم دادگاه تجدیدنظر استان با توجه به وضعیت مالی زوج و ازدواج مجدد او با وجود حکم دادگاه و نوع شغل او (رانندگی تاکسی با تاکسی پدرش) عسر و حرج زوجه را احراز نمودند و دادگاه تجدیدنظر استان با حذف نوع (طلاق خلعی) از متن رأی دادگاه بدوی طلاق زوجه را بائن تشخیص داده است و دادنامه نخستین را تأیید کرده است لذا طلاقی که ناشی از عسر و حرج زوجه موضوع ماده 1130 قانون مدنی و تبصرهالحاقی مورخ 29/4/1380 صادرشده باشد، بائن است زیرا اگر رجعی باشد مانع عسر وحرج زوجه نخواهد بود لذا بینتیجه و امر عبثی است و زوجه با توجه به رجوع زوج نسبت به طلاق وضعیت سابق یعنی عسر و حرج زوجه تکرار شده و زندگی مشترک را دچار اختلال و متشنج مینماید در حالیکه لازمه ازدواج تشیید مبانی زندگی مشترک بوده و ادامه آن همراه با اختلاف شدید با توجه به وضعیت زوج که در پرونده به طور مشروح بیان شده و در گزارش هم درج شد گردیده است میسر نخواهد بود مضافاً به اینکه برابر تبصره الحاقی مورخ 29/2/1381 مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام در توضیح عسر و حرج زوجه علاوه بر پنج مورد، در قسمت اخیر بند 5 آن بطور مستقل مقرر میدارد «موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید» بنابراین عسر و حرج محدود به پنج مورد مندرج در تبصرهالحاقی ماده 1330 قانون مدنی حصری نبوده بلکه مستنداً به قسمت اخیر آن تمثیلی است لذا اعتراض وکیل فرجامخواه را وارد ندانسته و با احراز عسر و حرج زوجه از سوی محاکم نخستین و تجدیدنظراستان رأی صادره با توجه به رعایت تشریفات دادرسی مخالف قانون نبوده و دادنامه فرجامخواسته به استناد ماده 370 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 ابرام و پرونده اعاده میگردد.
رییس شعبه 12 دیوانعالی کشور – مستشار
طیبی- حیدری
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.