ادعای جعل در مرحله تجدیدنظر
درتاریخ : 1392/11/20 به شماره : 9209970222501567
موضوعات مرتبط با این نمونه رأی و مرجع صدور
این نمونه رای که در شعبه 25 دادگاه تجدید نظر استان تهران صادرشده است درباره این موضوعات می باشد: ادله اثبات دعوا، جعل، سند عادی، مرحله تجدیدنظر، مرحله بدوی
چکیده رای
چنانچه در مرحله رسیدگی بدوی ادعای جعل با رعایت مقررات قانونی بهعمل آمده و دلایل آن اقامه شده باشد، طرح ادعای مرقوم در مرحله پژوهشی بلااشکال بوده واِلا طرح آن در مرحله تجدیدنظر بدون طرح در مرحله بدوی، با مانع قانونی مواجه خواهد بود.
رای بدوی
در خصوص دعوای ع.الف. با وکالت ع.ب. بهطرفیت ع.خ. به خواسته مطالبه وجه به مبلغ 000/000/80 ریال و خسارت دادرسی و تأخیر تأدیه ؛ دادگاه با توجه به وجود اصل رسیدی که به امضای خوانده رسیده است در ید خواهان که ظهور در صدور سند از طرف خوانده و اشتغال ذمه وی دارد و مستند خواهان مصون از ایراد و انکار باقیمانده است و اینکه خوانده در دادگاه حضور نیافته دفاعی در قبال دعوی مطروحه، معمول نداشته و دلیلی دال بر پرداخت وجه رسید مذکور و برائت ذمه خویش به دادگاه ارائه نداده است و با توجه به اصل استصحاب اشتغال ذمه وی احراز میگردد فلذا دادگاه مستنداً به مواد 198 و 522 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ 000/000/80 ریال بابت اصل خواسته و پرداخت مبلغ 000/600/1 ریال بابت خسارت دادرسی و حقالوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی در حق خواهان صادر مینماید. اجرای احکام مکلف است مبلغ خسارت تأخیر تأدیه را از زمان سررسید تا زمان پرداخت بر اساس شاخص اعلامی از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران محاسبه نماید و اعلام میدارد رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز قابل تجدیدنظر درمحاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1 دادگستری ملارد ـ محمودی
رای دادگاه تجدید نظر
تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه تجدیدنظرخواه آقای ع.خ. بهطرفیت تجدیدنظر خوانده آقای ع.الف. و نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00066 مورخ 10/2/92 شعبه 1 محترم دادگاه عمومی حقوقی ملارد که بر صدور حکم به محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ هشتاد میلیون ریال بهعنوان اصل خواسته موضوع رسید عادی و دستنویس 12/7/91 و نیز با احتساب کلیه خسارات دادرسی و تأخیر تأدیه به ترتیب مبیّنه در دادنامه مرقوم وکلا له و در حق تجدیدنظر خوانده اشعار داشته، با هیچیک از شقوق مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقتی نداشته و مشروح لایحه تجدیدنظرخواهی نیز متضمن جهت یا جهات قانونی نقض نبوده و مفاد آنکه فاقد تقید به هرگونه ادله شرعیه یا قانونیه است مؤثر در مقام نقض نمیباشد همچنین بر نحوه رسیدگی مرجع محترم نخستین و استدلال و استنباط قضایی مربوطه خدشه و منقصتی وارد نیست و دادنامه مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده اصدار یافته و درمجموع دلیلی شرعی با قانونی بر نقض آن تقدیم و ارائه نگردیده زیرا: اولاً: تجدیدنظرخواه با تغافل از مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون پیشگفته، دعوی مربوطه خویش را مقید به هیچیک از جهت یا جهات قانونی نقض ننموده و نهتنها در دادخواست حاوی دعوی مارالبیان ، همچنین در لایحه اعتراضیه نیز مراتب دعوی مطروحه را مقید به جهات قانونی اعتراض نداشته و بهصرف ابراز ادعای بلاجهت و بلادلیل و صرف انتفاع و استفاده از ظرفیت تجدیدنظرخواهی بسنده و اکتفا نموده که به ترتیب مبیّنه دعوی مرقوم فاقد موقعیت قانونی گردیده و صرفنظر از آن، ثانیاً: آقای خ. که خوانده دعوی بدوی بوده، مطابق ابلاغ واقعی (ماده 68 قانون صدرالذکر) و در تاریخ 14/12/91 (برگ 9 پرونده) نسخه ثانی دادخواست و کلیه ضمایم آن ازجمله رسید صدرالاشعار را دریافت نموده و علیرغم آن در جلسه رسیدگی مقرره مورخ 9/2/92 حضور نیافته و وکیلی نیز تعرفه نداشته و نسبت به دعوی بدوی و مستند مربوطه، هیچگونه دفاع و یا ایراد و اعم از انکار و تردید و یا ادعای جعل ابراز ننموده و درمجموع دعوی و مستند آن از هرگونه تعرض و خدشه مصون باقیمانده و دادنامه تجدیدنظر خواسته بر همان اساس اصدار یافته است ثالثاً: با توجه به مقررات قانونی موضوع ماده 362 قانون پیشگفته، مطلق ادعای جدید بهغیراز موارد استثنایی، در مرحله تجدیدنظر مسموع نخواهد بود و این در حالی است که آقای خ. علیرغم ملاحظه و رؤیت و مشاهده رسید مذکور، هیچگونه ادعایی پیرامون جعل آن، ابراز و اعلام ننموده و در مرحله رسیدگی ماضی، عملاً نسبت بدان تمکین داشته است و صرفاً در مرحله تجدیدنظرخواهی مدعی جعل آن میباشد و ازآنجاکه رسید مذکور شامل متن، امضاء و اثرانگشت منتسب به وی بوده، معلوم و مشخص نداشته نسبت به کدام بخش از بخشهای رسید معنونه ادعا جعل ابراز نموده و حتی با تذکر 12/5/92 این دادگاه و ارسال و ابلاغ اخطاریه 17/9/92 که در تاریخ 18/9/92 به وی ابلاغشده، مشارٌالیه در لایحه تقدیمی مورخ 27/9/92 نسبت به ارائه توضیح پیرامون موارد خواستهشده در مرقومه 12/8/92 پیشگفته و بهویژه نسبت به جعل ادعایی و در کدام بخش از رسید مذکور، هیچگونه توضیحی ابراز ننموده و بهصرف ابراز ادعای جعل بلادلیل بسنده و اکتفا داشته و عاجز از تعیین مورد یا موارد جعل ادعایی بوده و در سطور سوم و چهارم لایحه مذکور و بدون آنکه موضوع مفقود شدن رسید پیشگفته مطرحشده باشد، اظهار داشته: «. . . درصورتیکه بین اینجانبان هیچگونه رسیدی نبوده تا مفقود گردد. . . » که طرح و اقامه ادعای مرقوم و در این مرحله از رسیدگی با مانع قانونی مواجه بوده و نظریه شماره 6541/7 مورخ 10/10/1352 اداره کل حقوقی و تدوین قوه قضاییه مشعر بر همین معنا بوده و چنانچه ادعای جعل در مرحله بدوی رسیدگی مطرح نشده باشد، در مرحله پژوهشی (تجدیدنظر) مطرح گردد با مانع مواجه بود و اگر در مرحله رسیدگی بدوی ادعای جعل بدون رعایت مقررات قانونی بهعملآمده و دلایل آن اقامه نشده باشد، طرح ادعای مرقوم در مرحله پژوهشی بلااشکال بوده و اِلا و بهطورکلی طرح آن در مرحله تجدیدنظر و بدون طرح در مرحله ماضی، مطابق مقررات قانونی موضوع ماده 362 قانون صدرالاشعار، با مانع قانونی مواجه خواهد بود فلذا ادعای مذکور فاقد موقعیت قانونی و غیرقابل استماع بوده، بناءعلیهذا و با عنایت بهمراتب معنونه مارالذکر، دادگاه تجدیدنظرخواهی بلادلیل و بلاجهت ابرازی را وارد و موجه نداشته و مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی، ضمن ردّ تجدیدنظرخواهی مطروحه درنتیجه دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید و استوار مینماید. رأی دادگاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری ـ موحدی
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.