ابطال مصوبه یکصدو سی و نهمین جلسه شورای اسلامی شهر اهواز به شماره 5746/ش مورخ 15/12/1383.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران. با خواسته ابطال مصوبه یکصدو سی و نهمین جلسه شورای اسلامی شهر اهواز به شماره 5746/ش مورخ 15/12/1383. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 193/84
شاکی : شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران.
تاریخ رأی: يکشنبه 8 ارديبهشت 1387
شماره دادنامه :
با مجوز مرکز مزبور صادر و ادارات کل و نواحی راه آهن بدین لحاظ فاقد استقلال و جهت تصمیم گیری هستند و ثالثاً چنانچه هر یک از شوراهای اسلامی شهرهای مسیر راه آهن و وقوع خطوط ریلی امکان وضع عوارض بر حمل و نقل ریلی را دارا باشند، در این صورت یا تمامی درآمدهای راه آهن باید مصروف پرداخت عوارض شهرهای مسیر گردد و یا به همان میزان به نرخ حمل و نقل اضافه شود که نه تنها موجب تعطیلی فعالیتهای حمل و نقل بار و مسافر میباشد، بلکه با غرض قانونگذار دایر بر استمرار و تداوم خدمات مزبور و جلوگیری از کاهش بی رویه قیمتها مغایر میباشد. 2- قانونگذار به موجب بند (هـ) ماده 4 قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1382 بابت حمل و نقل برون شهری مسافر در داخل کشور با وسایل حمل و نقل ریلی 5 درصد بهای بلیط عوارض تعیین و وضع نمود. بر این اساس با حکم مزبور منحصراً بخشی از خدمات حمل و نقل ریلی که شامل مسافر میشود را مشمول دریافت عوارض نمود و سایر مصادیق آن را به قرینه انحصار موضوع ماده یک که مقرر میدارد، برقراری و دریافت هرگونه وجوه از جمله مالیات و عوارض اعم از ملی و محلی از تولید کنندگان کالاها، ارایه دهندگان خدمات صرفاً به موجب این قانون صورت میپذیرد، نفی و طرد نموده است. علیهذا توسعه شمول حکم قانونگذار که در مانحن فیه شامل تسری آن به سایر شقوق خدمات حمل و نقل ریلی از جمله بار است، خارج از اذن قانونگذار بود و تسری بلاوجه آن به حمل و نقل ریلی از حیطه اختیارات شورای اسلامی شهر اهواز خارج میباشد. 3- براساس ماده 5 قانون فوق الاشاره برقراری عوارض به درآمدهای ماخذ محاسبه مالیات سود سهام شرکتها، سود اوراق مشارکت، … توسط شوراهای اسلامی و سایر مراجع ممنوع است. حال با عنایت به نص ماده موصوف از آنجا که درآمد موضوع بارنامهها به طور مستقیم توسط مراجع مالیاتی ممیزی و به عنوان درآمد مشمول مالیات تلقی میگردد، علیهذا بدین حیث نیز موضوع وضع عوارض به ماخذ این درآمدها به استثنای آنچه به حکم قانونگذار مقرر گردید فاقد وجاهت قانونی است. 4- از آنجا که راه آهن برای اجرای مصوبه شورای شهر ناگزیر به اندارج مبلغ عوارض موضوعه در بارنامههای مشتریان و متقاضیان میباشد و این امر مفید افزایش خدمات میباشد، از این حیث با ماده 5 قانون برنامه سوم مغایرت دارد. 5- با
اتخاذ ملاک از تبصره 2 ماده 4 قانون نوسازی و عمران شهری و ماده 5 قانون شهرداری که وظایف متعددی را بر عهده شهرداری گذاشته چنین استفاده میشود که وضع عوارض دایرمدار ارایه خدمات جدید به شهروندان میباشد که در مانحن فیه این خدمات احصاء نگردیده علیهذا بدین جهت نیز دریافت هر مبلغ تحت عنوان عوارض، استیفای ناروا تلقی و مغایر قانون است. رئیس شورای اسلامی شهر اهواز در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 2149/ش مورخ 4/5/1384 اعلام داشته است، 1- بر اساس ماده 5 قانون لایحه اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران … مصوب 1381 برقراری هرگونه عوارض و سایر وجوه برای کالاهای وارداتی و کالاهای تولیدی و همچنین آن دسته از خدمات که در ماده 4 این قانون، تکلیف مالیات و عوارض آنها معین شده توسط شورای اسلامی و سایر مراجع ممنوع میباشد. اولاً، همانگونه که در صدر این ماده به صراحت آمده است، کالاهای وارداتی و کالاهای تولیدی و آن دسته از خدماتی که در ماده 4 قانون مذکور تکلیف مالیات و عوارض آنها معین شدهاند از وضع عوارض مجدد توسط شوراها منع شده است. اگر به بند (هـ) ماده 4 قانون فوقالذکر مراجع شود خدمات مرقوم در این ماده فقط مربوط به عوارض حمل مسافر از طریق راه آهن و غیره میباشد. در خصوص حمل بار بدون مسافر هیچ گونه عوارض در لایحه قانون مذکور وضع نگردیده است تا مصوبه شورای اسلامی اهواز که صرفاً تصویب عوارض محلی است، مغایر با آن باشد. ثانیاً، طبق تبصره یک ماده 5 اخیرالذکر وضع عوارض محلی جدید و یا افزایش آن برای کلیه شهرداریها پیشبینی شده است و در بند (ب) ماده یک آییننامه قانون فوقالذکر تعریف آن به طور شفاف مرقوم گردیده است. 2- وضع عوارض محلی فارغ از قانون فوقالذکر بوده و تابع آییننامه اجرائی نحوه وضع و وصول عوارض توسط شوراهای اسلامی شهر، بخش و شهرک مصوب 1378 هیأت وزیران میباشد که شرح کامل آن در مواد یک الی هفت این آییننامه مرقوم شده است. 2- همانگونه که طبق بند (هـ) ماده 4 قانون موسوم به لایحه تجمیع عوارض 5 درصد عوارض مسافرین راه آهن هر شهر به همان شهر پرداخت میشود، نحوه پرداخت عوارض محلی حمل بار هم به همین شیوه محاسبه و پرداخت خواهد شد. 3- در خصوص ادعای راه آهن مبنی بر اینکه چنانچه هر یک از شوراهای
اسلامی شهرهـای مسیر راه آهن و وقوع خطوط ریلی امکان وضع عوارض بر حمل و نقل ریلی را دارا باشند در این صورت یا تمامی درآمدهای راه آهن باید صرف پرداخت عوارض شهرهای مسیر گردد. اولاً، عوارض مذکور برحمل بار و مبلغ بارنامه وضع گردیده که مسئولیت پرداخت آن به عهده صاحبان بار میباشد و شرکت راه آهن فقط مسئول وصول و ایصال آن است و هیچ گونه هزینهای بابت این مصوبه به شرکت راه آهن تحمیل نخواهد شد. عوارض موصوف فقط در حریم یا محدوده بارهای مربوط به همان شهر (اهواز) که بارگیری در آنجا صورت میگیرد وضع گردیده است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
در ماده 5 قانون اصلاح موادی از قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و چگونگی برقراری و وصول عوارض و سایر وجوه از تولیدکنندگان کالا، ارائه دهندگان خدمات و کالاهای وارداتی مصوب 1381 تصریح شده است که برقراری هرگونه عوارض و سایر وجوه برای انواع کالاهای وارداتی و کالاهای تولیدی و همچنین آن دسته از خدمات که در ماده 4 قانون مزبور تکلیف مالیات و عوارض آنها معین شده است، توسط شورای اسلامی و سایر مراجع ممنوع است. نظر به مراتب فوقالذکر و اینکه خدمات مربوط به عوارض حمل بار در زمره موارد مصرح در ماده 4 قانون فوق الاشعار ذکر نشده و برابر تبصره یک ماده 5 قانون مذکور وضع عوارض محلی جدید و افزایش عوارض قبلی با رعایت ضوابط و شرایط قانونی مربوط توسط شوراهای اسلامی شهر تجویز شده است، بنابراین مصوبه یکصدو سی و نهمین جلسه شورای اسلامی شهر اهواز به شماره 5746/ش مورخ 15/12/1383 مبنی بر برقراری عوارض حمل بار توسط راه آهن به میزان 5 درصد بارنامه مربوط مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات آن شورا نمیباشد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.