ابطال بندهای یک، 2 و 3 و 4 مکرر مصوبه مورخ 23/12/1384 استانداری آذربایجان غربی، سازمان تعزیرات حکومتی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آذربایجان غربی.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای مسعود قهرمانلو – آقای داریوش روحی. با خواسته ابطال بندهای یک، 2 و 3 و 4 مکرر مصوبه مورخ 23/12/1384 استانداری آذربایجان غربی، سازمان تعزیرات حکومتی و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آذربایجان غربی. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 186/85
شاکی : آقای مسعود قهرمانلو – آقای داریوش روحی.
تاریخ رأی: سه شنبه 9 بهمن 1386
شماره دادنامه :
مدرک مستندی دال بر تخلف تعرفهای پزشک وجود داشته باشد، کمیسیون با احراز تخلف، مراتب را به سازمان تعزیرات حکومتی، جهت تعیین مجازات ارجاع خواهد نمود و اینکه در بند 2 مذکور تصویب گردیده که در صورت فقدان مدرک مستندی بر تخلف تعرفهای پزشک، باز هم مراتب از طرف دبیرخانه کمیسیون ماده 11 به سازمان تعزیرات حکومتی اعلام گردد و احراز یا عدم احراز تخلف توسط سازمان تعزیرات حکومتی انجام پذیرد، موضوعی است که بر خلاف نظر قانونگذار است و تصویب و اجرای مصوبه یاد شده موجبات تضییع حقوق پزشکان را فراهم مینماید. 3- بند 3 مصوبه جلسه مورخ 23/12/1384 که گزارش بازرسان دانشگاه آن هم به صرف استنباط وقوع تخلف تعرفهای توسط آنان حتی بدون وجود مدارک مستند را مبنای تعقیب و مجازات پزشکان در سازمان تعزیرات حکومتی دانسته است و عدم وجود شکایت از طرف بیمار یا شاکی را مانع تعقیب و کیفر پزشک ندانسته، موضوعی است در خور توجه و عنایت است. طبق اصل یکصدو سی وهفتم قانون اساسی، اصل برائت است و تعقیب پزشک و ارجاع مراتب به سازمان تعزیرات حکومتی علیرغم فقدان مدرک محکمه پسند امری است که مغایرت تام با اصل یاد شده و منافات کامل با مدلول ماده 11 قانون تعزیرات حکومتی دارد. 4- در بند 4 مکرر مصوبه مورد شکایت، تعرفههای بخش خصوصی در روزهای آتی سال 1384 و 1385 تصویب گردیده و این در حالی است که مطابق قسمت دوم بند (ک) ماده 3 قانون سازمان نظام پزشکی مصوب 1383 این امر صرفا و منحصراً در صلاحیت سازمان نظام پزشکی است و با این وصف بند 4 مکرر بر خلاف صریح قانون میباشد. با عنایت به مراتب، ابطال بندهای یک، 2، 3 و 4 مکرر مصوبه جلسه مورخ 23/12/1384 را به لحاظ خلاف قانون و خارج از حدود اختیارات بودن دارد. مدیر دفتر ارزیابی عملکرد و پاسخگوئی به شکایات استانداری آذربایجان غربی در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 31202 مورخ 2/6/1385 اعلام داشتهاند، 1- در خصوص بند یک مصوبه مورد شکایت از آنجائی که تجربه نشان داده که تقریباً هیچ پروندهای در کمیسیون مزبور به تشخیص جرم منتهی نشده و اعضای کمیسیون غالباً انعطاف بیشتری به همکاران خود نشان داده و این امر موجب تضییع حقوق مراجعین گردیده بنابراین چنین تصمیمی اتخاذ گردیده است. 2- در خصوص بند 2 صورتجلسه مورد شکایت، با توجه به اینکه بعضاً پزشکان بدون ارائه هیچ گونه مدرک و رسیدی از بیمار مطالبه مبالغی بیش از تعرفههای قانونی را جهت معالجه مینمایند و بیمار نیزچون ادامه درمان خود را در رضایت پزشک میداند در
اکثر قریب به اتفاق موارد قادر به شکایت از پزشک متخلف نمیباشد. بدیهی است صرف ارجاع پرونده به سازمان تعزیرات حکومتی دال بر محکومیت فرد و نافی اصل برائت نمیباشد. 3- در خصوص بند 3 مصوبه دایر بر اینکه گزارش بازرسان در صورت استنباط از تخلف تعرفهای حتی بدون مدرک مستند به کمیسیون ماده 11 و به سازمان تعزیرات حکومتی انجام پذیرد و اعلام شکایت بیمار در این خصوص الزامی نیست. ضمن جلب توجه به مفاد بند 2 لایحه به لحاظ اینکه این موضوع با حقوق عمومی در ارتباط بوده و همانطوری که در قانون آیین دادرسی کیفری ماده 65 صرف اعلام و اخبار افراد عادی از جهات قانونی برای شروع تحقیقات و رسیدگی بوده بنابراین گزارش بازرسان وزارت بهداشت که در حکم ضابطین قضائی میباشند به کمیسیون ماده 11 و سازمان تعزیرات حکومتی به طریق اولی میبایستی از موارد و جهات رسیدگی به تخلف احتمالی باشد. 4- در مورد بند 4 مکرر اعلام میدارد، رئیس شورای هماهنگی نظام پزشکی استان حضور و شرکت داشته و ذیل صورتجلسات را امضاء نمودهاند و همین امر مؤید اظهار نظر و مشارکت آنان در تعیین تعرفهها به نحو مندرج در بند (ک) ماده 3 قانون سازمان نظام پزشکی کشور میباشد. بنابه مراتب رد شکایت شاکی مورد تقاضا است. مدیرکل تعزیرات حکومتی استان آذربایجان غربی در پاسخ به شکایت شاکی طی نامه شماره 4258/602 مورخ 15/6/1385 اعلام داشتهاند، 1- آنچه در بند یک صورتجلسه آمده ایجاد مقررات جدید نبوده بلکه تاکید دبیرخانه کمیسیون ماده 11 برای خودداری از ارسال پرونده تعزیراتی به سایر مراجع بوده است. نظر کمیسیون یک نظر کارشناسی که در مرحله رسیدگی این مرجع رسیدگی است که میبایست وقوع یا عدم وقوع بزه را احراز نماید و در بند فوق چون اعضای کمیسیون از تصمیم گیری در خصوص شکایت افراد حقیقی به لحاظ عدم اطلاعات حقوقی اظهار عجز مینمودند و اغلب نیز در خصوص تخلفات در مورد اضافه دریافتی شاکی و متهم مدارک مستندی رد و بدل نمیکنند اعلام شده کمیسیون ماده 11 جهت رفع مشکل مبلغ تعرفه قانونی را اعلام و شعبه رسیدگی کننده در خصوص ادعای طرفین مبنی بر رعایت همین تعرفه رسیدگی و اظهارنظر نماید. ضمن اینکـه در خصوص بازرسان دانشگاه چون نامبردگان مطابق ماده42 قانون تعزیرات حکومتی امور بهداشتی وظیفه بازرسی و نظارت اشخاص حقیقی و حقوقی موضوع قانون را دارند، مشاهدات آنان به عنوان بازرس چنانچه دلیلی بر خلاف آن نباشد، صحیح بوده و مشکلی نمیباشد. بنـد 3 مصوبه نیز مـر قانون بوده و وضع مقررات جدید محسوب نمیشود (مـاده 41 قانون تعزیرات حکومتی
امور بهداشتی و درمانی) در مورد بند 4 مکرر، این اقدام با توافق کامل خود سازمان نظام پزشکی به عنوان متولی امر قیمت گذاری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی صورت گرفته است. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بـررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
الف- قانونگذار به شرح ماده 11 قانون تعزیرات حکومتی و تبصره 2 ماده واحده قانون اصلاح قانون تعزیرات حکومتی مصوب 1373 مسئولیت رسیدگی به جرائم موضوع قانون مزبور و در صورت تشخیص وقوع جرم اعلام مراتب و ارسال سوابق به سازمان تعزیرات حکومتی را به کمیسیون مرکب از سرپرست نظام پزشکی مرکز یا استان بر حسب مورد و مدیرعامل سازمان منطقهای بهداشت و درمان استان و نماینده وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی محول کرده است. بنابراین بندهای یک و دو صورتجلسه مورخ 23/12/1384 که مسئولیت ارسال پروندههای ارجاعی به کمیسیون و همچنین اعلام تعرفه قانونی و هزینه پرداخت شده مورد ادعای شاکی یا بیمار یا بازرسان دانشگاه به کمیسیون تعزیرات حکومتی را بدون رسیدگی و تشخیص وقوع جرم توسط کمیسیون مقرر در ماده 11 قانون به عهده دبیرخانه آن کمیسیون واگذار نموده است، خلاف هدف و حکم صریح مقنن و خارج از حدود اختیارات قانونی مربوط تشخیص داده میشود و بندهای فوقالذکر مستنداً به قسمت دوم اصل 170 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده یک و بند یک ماده 19 و ماده 42 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1385 ابطال میگردد. ب- با توجه به وظایف و مسئولیتهای بازرسان ذیصلاح در گزارش وقوع جرائم مندرج در قانون و اینکه مفاد بند 3 مصوبه مورد اعتراض در این زمینه متضمن وضع قاعـده آمرهای نیست، بنـد 3 مصوبه مذکور مغایرتی با قانون ندارد. ج – نظر بـه انقضای مدت اعتبار موارد مندرج در بند 4 مصوبه معترض عنه، موضوع شکایت در این قسمت سالبه به انتفاء موضوع است و موردی برای رسیدگی و اتخاذ تصمیم در این قسمت وجود ندارد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
مقدسیفرد
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.