این نمونه رأی تصریح می کند که : رد صلاحیت شاکی به دلیل جعل مدرک، مستلزم اثبات سوءنیّت وی در خصوص جعل مدرک در مرجع قضایی است.
این نمونه رأی تصریح می کند که : رد صلاحیت شاکی به دلیل جعل مدرک، مستلزم اثبات سوءنیّت وی در خصوص جعل مدرک در مرجع قضایی است.
تعارض سند عادی و رسمی در خصوص میزان مهریه
این نمونه رأی تصریح می کند که : در صورت اختلاف سند عادی مقدم و سند رسمی مؤخر در خصوص مهریه، مقادیر مهریه تعیین‌شده در سند رسمی ازدواج ملاک قانونی است.
فرجام‌خواهی از قرار رد دادخواست تأیید شده در دادگاه تجدیدنظر
این نمونه رأی تصریح می کند که : رأیی که در مقام تجدیدنظرخواهی نسبت به قرار رد دادخواست تجدیدنظر صادر شده جزو آرای قابل فرجام مصرح در قانون آیین دادرسی مدنی نبوده و قابلیت رسیدگی در دیوان‌عالی کشور را ندارد.
دعوای طلاق به دلیل ازدواج مجدد زوج
این نمونه رأی تصریح می کند که : ازدواج موقت زوج در صورت بیماری زوجه و عدم امکان تمتع از وی، موجب تحقق شرط ضمن عقد نکاح مبنی بر ایجاد حق وکالت در طلاق برای زوجه به علت ازدواج مجدد نمی‌گردد به‌ویژه اینکه منظور از ازدواج مجدد، نکاح دایمی است نه نکاح موقت.
درخواست طلاق به‌‌دلیل مخاطره‌آمیز بودن بیماری زوج برای زوجه
این نمونه رأی تصریح می کند که : جهت تحقق بند 2 از شروط موجب وکالت در طلاق ضمن عقد نکاح، نوع بیماری موجود زوج برای زوجه می‌بایست مخاطره‌آمیز باشد مانند بیماری‌های مسری نظیر ایدز و هپاتیت بنابراین عدم توانایی حرکتی یا جنسی ناشی از فلج نخاعی مشمول این بند نمی‌شود.
بذل مهریه در طلاق به استناد عسر و حرج
این نمونه رأی تصریح می کند که : زوجه‌ای که مدّعی عسر و حرج است باید تمام مهریه یا لااقل قسمت عمده آن را در قبال طلاق بذل کند تا اولاً قرینه‌ای بر صحت ادعای عسر و حرج وی بوده و ثانیاً مستلزم عسر و حرج زوج نباشد.
این نمونه رأی تصریح می کند که : اخذ سند مالکیت پس از صدور رأی، از مصادیق مدرک جدید مؤثر در اعاده دادرسی نیست.
درخواست همزمان فرجام‌خواهی و تجدیدنظرخواهی در یک دعوی
این نمونه رأی تصریح می کند که : چنانچه در یک پرونده، همزمان درخواست فرجام‌خواهی و تجدیدنظرخواهی شده باشد با توجه به اینکه تجدیدنظر، مرحله رسیدگی ماهوی به دعاوی است، نسبت به مرحله فرجامی تقدم دارد.
مالی یا غیرمالی بودن دعوای استرداد جهیزیه
این نمونه رأی تصریح می کند که : استرداد جهیزیه دعوای مالی محسوب می‌شود.
صدور قرار عدم صلاحیت پس از رفع اختلاف در صلاحیت
این نمونه رأی تصریح می کند که : چنانچه دیوان‌عالی کشور میان دادگاه‌های بدوی دو شهر حل اختلاف در صلاحیت کرده باشد دیگر دادگاه تجدیدنظر مربوط به یکی از شهرها نمی‌تواند موضوع صلاحیت را موردتوجه قرار دهد.
مرجع رسیدگی نسبت به مطالبه وجوه حاصل از اموال غیرمنقول ناشی از عقود
این نمونه رأی تصریح می کند که : رسیدگی به دعوای مطالبه وجوه حاصل از اموال غیرمنقول که از عقود و قراردادها حاصل شده باشد در صلاحیت دادگاه محل انعقاد عقد است.
حدود مسئولیت بیمه‌گر در بیمه اجباری شخص ثالث
این نمونه رأی تصریح می کند که : در تصادفات رانندگی منجر به فوت، اگر راننده مقصر نیز جزء ورثه متوفی باشد، شرکت بیمه‌گر مکلف به پرداخت سهم‌الارث وی خواهد بود.
دعوای الزام به ایفای تعهد وام‌گیرنده از سوی ضامن
این نمونه رأی تصریح می کند که : دعوای الزام به ایفای تعهد وام‌گیرنده از سوی ضامن در فرضی که اموال او به جهت عدم پرداخت اقساط وام‌گیرنده توقیف و در معرض فروش قرارگرفته باشد مسموع بوده و ایراد جزمی بودن و ذی نفع نبودن ضامن در این وضعیت وارد نیست.
عدم وجود اعتبار امر قضاوت شده در دعوای طلاق ناشی از عسر و حرج
این نمونه رأی تصریح می کند که : رسیدگی مجدد به دعوای عسر و حرج زوجه، پس از صدور حکم قطعی دراین‌باره، به لحاظ اینکه امری حادث است بلامانع به نظر می‌رسد.
مرجع رسیدگی به دعوای ابطال بازنشستگی کارگران
این نمونه رأی تصریح می کند که : ازآنجاکه رسیدگی به هرگونه اختلاف بین کارفرما و کارگر در صلاحیت مراجع حل اختلاف مندرج در قانون کار است بنابراین دعوای ابطال بازنشستگی مشمولان قانون کار در صلاحیت محاکم عمومی حقوقی نیست.
دعوای اعلام بطلان وصیت رسمی به علت محروم نمودن برخی از وراث از ارث
این نمونه رأی تصریح می کند که : هرچند موصی در زمان حیات مجاز به وصیت (اخراج ثلث از اموال و املاک) است امّا درصورتی‌که سند رسمی موضوع وصیت، باهدف اخراج ثلث تقریر نیافته بلکه در مقام تقریر سهم‌الارث احد از فرزندان برآمده باشد دادگاه وصیت رسمی را باطل اعلام می‌نماید زیرا صرف رسمی بودن سند ملازمه‌ای با امتناع در رسیدگی به فساد ماهیت اعمال حقوقی مندرج در آن ندارد.