فرجامخواهی توسط کارآموزان وکالت
این نمونه رأی تصریح می کند که : کارآموزان وکالت قبل از اخذ پروانه پایه یک وکالت، صلاحیت ورود در دعاوی که مرجع تجدیدنظر از احکام آنها دیوانعالی کشور است را ندارند.
فرجامخواهی توسط کارآموزان وکالت
این نمونه رأی تصریح می کند که : کارآموزان وکالت قبل از اخذ پروانه پایه یک وکالت، صلاحیت ورود در دعاوی که مرجع تجدیدنظر از احکام آنها دیوانعالی کشور است را ندارند.
مرجع رسیدگی به دعوای ابطال سند رسمی نسق
این نمونه رأی تصریح می کند که : صلاحیت شورای اصلاحات اراضی صرفاً راجع به رفع اشتباهات و اختلافات جزیی در مقام صدور سند است در حالی که ابطال سند رسمی نسق و صدور سند جدید، از امور ترافعی بوده و از صلاحیت شورای مذکور خارج و در صلاحیت دادگاههای عمومی حقوقی است.
مرجع رسیدگی به دعوای بیاعتباری فسخ قراداد پیمان
این نمونه رأی تصریح می کند که : دعوای صدور حکم بر بی حقی کارفرما نسبت به فسخ قرارداد پیمان و اعاده وضع به حال سابق، دعوایی مالی و ترافعی محسوب و رسیدگی به آن در صلاحیت محاکم دادگستری است نه دیوان عدالت اداری.
درخواست طلاق زوجه بهدلیل مفارقت جسمانی و ترک انقاق
این نمونه رأی تصریح می کند که : 1-عنوان مفارقت جسمانی یک اصل یا یک قاعده کلی نیست تا بتوان به استناد آن حکم دایر بر عدم امکان سازش و طلاق صادر نمود.
2-امتناع زوج از پرداخت نفقه معوقه زوجه، عنوانی در شروط عقدنامه ندارد بلکه آنچه در این شرط آمده، الزام زوج به نفقه روزانه است تا چنانچه به مدت شش ماه متوالی امتناع از پرداخت نمود زوجه دادخواست طلاق بدهد.
صدور حکم الزام به طلاق در مورد زوج مجهول المکان
این نمونه رأی تصریح می کند که : اگر زوج مجهول المکان، بکلی از جریان حکم به طلاق بی اطلاع باشد، الزام او به طلاق تکلیف آور نبوده و لغو است زیرا امتناعی ازدستور محکمه بعمل نیاورده تا قاضی ازباب ولی الممتنع به دفتر خانه اجازه اجرای صیغه طلاق را دهد.
فرجامخواهی در مهلت تجدیدنظرخواهی
این نمونه رأی تصریح می کند که : تقاضای فرجامخواهی درآخرین روز مهلت تجدیدنظر خواهی به جهت عدم قطعیت رأی، قابل پذیرش و رسیدگی در دیوانعالی کشور نبوده و بهمنظور جلوگیری از تضییع حق اعتراض فرجامخواه، میتواند تجدیدنظرخواهی تلقی و مورد رسیدگی قرار گیرد.
این نمونه رأی تصریح می کند که : رسیدگی به دعوای الزام صدور سند مالکیت، مستلزم اثبات مالکیت و خارج از مصادیق ماده 10 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری و در صلاحیت محاکم عمومی است.
این نمونه رأی تصریح می کند که : ذکر عنوان سقوط خیار غبن ولو به هر درجه که باشد صرفاً شامل درجات خیار غبن فاحش بوده و غبن افحش را در بر نمیگیرد زیرا خیار غبن افحش در عداد دیگر خیارات در عقد ذکر میشود و آمدن آن کنار غبن فاحش مبین ترادف و یکی بودن آنها نیست.
عدم الزام انتقال کارمند در صورت انحلال سازمان متبوع
این نمونه رأی تصریح می کند که : با وصف انحلال دستگاه متبوع مستخدم، انتقال وی به دستگاههایی که دارای شخصیت حقوقی مستقل از سازمان متبوع است، جواز قانونی ندارد.