مقدمه:
الف)شعبه چهارم در رسیدگی بپرونده کلاسه 62/1691 موضوع شکایت شاکی، به طرفیت: سازمان منطقه‌ای بهداری آذربایجانشرقی، به خواسته: اعاده به خدمت، مطالبه حقوق و مزایا و ارتقاء گروه، به شرح دادنامه شماره 317- 31/6/66 چنین رأی صادر نموده است: صدرو حکم مستعفی از خدمت، شاکی، به علت ترک خدمت به استناد ماده 40 آیین‌نامه استخدامی تأمین اجتماعی که به موجب ماده 59 قانون بازسازی نیروی انسانی وزارتخانه‌ها و مؤسسات دولتی وابسته به دولت مصوب 5/7/60 لغو گردیده، مجوز قانونی نداشته، و همچنین حکم دایر بر تأیید آن با توجه به مراتب فوق، فاقد اعتبار قانونی تشخیص، و ابطال می‌گردد. نظربه اینکه در حکم شماره 6511 / هـ – 2/2/62 وضع استخدامی شاکی و محل خدمت وی معین نشده، وضع استخدامی شاکی در مدتی که به موجب احکام فوق اشتغال نداشته تا تاریخ 11/6/61 که محل خدمت وی معین شده، در حکم اشتغال تلقی و استحقاق وی بدریافت حقوق و مزایای این مدت محرز و شکایت در این حد وارد است. با توجه به اعلام اداره کل کارگزینی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی بسازمان طرف شکایت شاکی و اجد شرایط لازم برای ارتقاء بگروه 11 تشخیص گردیده، و امتناع سازمان از صدرو حکم ارتقاء گروه بعذر عدم رضایت موجه به نظر نمی‌‌رسد، و شکایت وارد است.
ب)شعبه چهارم در رسیدگی به پرونده کلاسه 66/240 موضوع شکایت شاکی، به طرفیت بهداری استان آذربایجان شرقی، به خواسته: ابطال رأی هیأت رسیدگی به تخلفات اداری به شرح دادنامه 1178- 11/12/67 چنین رأی صادر نموده است: با التفات به حکم شماره 53824- 22/6/62 که محل کار شاکی در بیمارستان رازی تبریز، تعیین و نامبرده علاوه، بر غیبت گذشته مفاد این حکم را نیز اجراء نکرده و حسب اعلام مسؤولین مربوط کماکان غیبت نموده، از نظر شکلی ایرادی به رأی هیأت بدوی مذکور مشهور نگردید، لذا برد شکایت اظهارنظر می‌گردد. با اعلام تعارض آراء مذکور هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست آیت‌ا… سیدابوالفضل موسوی تبریزی و با حضور رؤسای شعب تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره، به شرح ذیل، مبادرت به صدور رأی می‌نماید.
رای هیات عمومی:
آراء یاد شده از مصادیق آراء معارض در موارد مشابه موضوع ماده 20 قانون دیوان عدالت اداری، نبوده. بنابراین قابل طرح در هیأت عمومی تشخیص نگردید!.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
سیدابوالفضل موسوی تبریزی