ابطال بخشنامه شماره 1/19 جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی.
این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی آقای ضیاءالدین رضوانی. با خواسته ابطال بخشنامه شماره 1/19 جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:
کلاسه پرونده : 275/86
شاکی : آقای ضیاءالدین رضوانی.
تاریخ رأی: يکشنبه 2 تير 1387
شماره دادنامه :
اینجانب گردیده لهذا مستنداً به رأی وحدت رویه شماره 473 مورخ 29/9/1383 صادره از هیأت عمومی دیوان عدالت اداری تقاضای رسیدگی و صدور حکم به ابطال بخشنامه شماره 1/19 جدید درآمد سازمان تامین اجتماعی به شماره 16583-52 مورخ 19/3/1384 را دارد. سرپرست دفتر امور حقوقی سازمان تامین اجتماعی در پاسخ طی نامه شماره 6390/7100 مورخ 7/3/1387 اعلام داشتهاند، 1- شاکی به زعم خود صدور رأی شماره 473 مورخ 29/9/1383 را منجر به انتفای احکام مندرج در ماده 37 قانون تامین اجتماعی دانسته است. در حالی که این مطلب به دلایل زیر فاقد مبنای قانونی است. اولاً، آنچه مورد اظهارنظر شورای محترم نگهبان به شرح منعکس در رأی هیأت عمومی یاد شده قرار گرفته به صراحت ابطال تذکر بند 2-1-2 بخشنامه شماره 19جدید درآمد سازمان (مسئولیت تضامنی موجر و مستاجر) بوده که در واقع یکی از قواعد و احکام مندرج در ماده 37 قانون تامین اجتماعی میباشد. علیهذا تعمیم این امر بدون هیچ ادلهای به سایر احکام مندرج در مقرره اخیرالذکر خصوصاً لزوم اخذ مفاصا حساب به هنگام تنظیم سند رسمی فاقد محمل قانونی میباشد. ثانیاً فرض صدور رأی از هیأت عمومی دیوان مبنی بر ابطال احکام مندرج در یک قانون فرضی محال است. آنچه در صلاحیت هیأت عمومی میباشد، رسیدگی به شکایت اشخاص از آییننامهها و سایر نظامات و مقررات از حیث مخالفت مدلول آنها با قانون یا شرع میباشد که در صورت اخیر نیز اظهارنظر شورای محترم نگهبان مطرح شده تذکر ذیل بند 2-1-2 بخشنامه 19 جدید درآمد سازمان بوده که منجر به ابطال آن شده و سازمان نیز طی بخشنامه شماره 1/19 جدید به آن عمل نموده است. معهذا با عنایت به اینکه شورای نگهبان در خصوص ماده 37 قانون تامین اجتماعی نظری نداده و ابطال قانون نیز عمل تشریفاتی است که تابع ضوابط و مقررات حاکم و خـاص خویش میباشد لـذا قائل شدن بـه ابطال این مـاده غیر موجه است. 3- لزوم مفاصا حساب در هنگام نقل و انتقال محل کارگاه که در قسمت دوم بخشنامه 1/19 جدید درآمد سازمان به آن اشاره و تاکید شده است کاملاً متکی و مستند بـه منطوق صریح آن قسمت از مـاده 37 قـانون تامین اجتماعی است که بیان میدارد، «هنگام نقل و انتقال عین یا منافع موسسات وکارگاههای مشمول این قانون اعم از اینکه انتقال به صورت قطعی، سرقفلی، رهنی، صلح حقوق یا اجاره باشد از اینکه انتقال بطور رسمی یا غیر رسمی انجام بگیرد انتقال گیرنده مکلف است گواهی سازمان را مبنی بر نداشتن
بدهی معوق بابت حق بیمه و متضرعات آن از انتقال دهند مطالبه نمایند. دفاتر اسناد رسمی مکلفند در موقع تنظیم سند از سازمان راجع به بدهی واگذار کننده استعلام نمایند. در واقع همان گونه که دفاتر اسناد رسمی باید مطابق ماده 197 قانون مالیاتهای مستقیم در فرض هرنوع نقل و انتقال ناچار به اخذ مفاصا حساب مالیاتی هستند و مطابق ماده 74 شهرداری قبل از انجام معامله نسبت به ملک مفاصا حساب عوارض شهرداری مطالبه کنند در این خصوص نیز میبایست وفق نص صریح قانون از معامل مفاصا حساب تامین اجتماعی را مطالبه نمایند. بنابراین ادعای شاکی مبنی بر سعی در بلااثر نمودن حکم دیوان از سوی سازمان نشان دهنده عدم دقت کافی شاکی خصوصاً قواعد مندرج در ماده 37 قانون تامین اجتماعی است و تقاضای رد شکایت را دارد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء بـه شرح آتی مبادرت بـه صدور رأی مینماید.
رأی هیأت عمومی
به موجب ماده 37 قانون تامین اجتماعی هنگام نقل و انتقال عین یا منافع موسسات و کارگاههای مشمول این قانون اعم از اینکه انتقال به صورت قطعی، شرطی، رهنی، صلح حقوق یا اجاره باشد و اعم از اینکه انتقال بطور رسمی یا غیررسمی انجام بگیرد، انتقال گیرنده مکلف است گواهی سازمان را مبنی بر نداشتن بدهی معوق بابت حق بیمه و متفرعات آن از انتقال دهند مطالبه نماید هر چند به صراحت ماده 36 قانون تامین اجتماعی پرداخت حق بیمه کارگران کارگاه و مطالبات معوقه سازمان تامین اجتماعی از این بابت به عهده کارفرما (مستاجر کارگاه) است و مالک و موجر عرصه و اعیان ملک بدون تحقق شرایط مقرر در مادتین 2 و 3 قانون کار، کارفرما محسوب نمیشود و مسئولیتی در پرداخت حق بیمه کارگران مستاجر خود ندارد، لیکن نظر به اینکه بخشنامه شماره 1/19 جدید درآمد سازمان تأمین اجتماعی متضمن اشتغال ذمه مالک و موجر محل به پرداخت حق بیمه کارفرمای کارگاه نیست، بنابراین مغایرتی با قانون ندارد./
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری
معاون قضائی دیوان عدالت اداری
رهبرپور
توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.