اعلام تعارض آراء صادره از شعب 7 و 11 دیوان عدالت اداری.

اعلام تعارض آراء صادره از شعب 7 و 11 دیوان عدالت اداری.

این دادنامه به منظور رسیدگی به طرح دعوی دفتر خدماتی حقوقی بنیاد شهید انقلاب اسلامی. با خواسته اعلام تعارض آراء صادره از شعب 7 و 11 دیوان عدالت اداری. از سوی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری با مشخصات پرونده، گردش کار و رأی زیر صادر شده است:

کلاسه پرونده : 284/79

شاکی : دفتر خدماتی حقوقی بنیاد شهید انقلاب اسلامی.

تاریخ رأی: يکشنبه 31 فروردين 1382

شماره دادنامه :

مقدمه:
الف- شعبه هفتم در رسیدگی به پرونده کلاسه 78/678 موضوع شکایت آقای سیدحسن طوفانی بطرفیت، بنیاد شهید استان تهران بخواسته، تقاضای صدور حکم به پرداخت حقوق شهید سیدابراهیم طوفانی بشرح دادنامه شماره 1331 مورخ 15/5/1379 چنین رأی صادر نموده است، نظر باینکه طبق قانون الحاق یک تبصره به قانون استخدام جانبازان، اسراء و افراد خانواده شهدا، جانبازان از کار افتاده، اسراء و مفقود الاثرهای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی و همچنین افرادی که حداقل 9 ماه متوالی یا یکسال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نموده‎اند مصوب 7/10/1367 که در مورخ 7/9/1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، بندهای یک و 2 ذیل تبصره مزبور در واقع مقررات جدیدی است که جایگزین شرایط احصاء شده در قانون استخدام جانبازان و … از جمله شرط تحت تکفل بودن خانواده شهید شده است و بدین ترتیب شرط مذکور بموجب تبصره‎های الحاقی نسخ شده تلقی می‎شود و در نتیجه بنیاد شهید صرف دریافت حقوق بازنشستگی توسط، شاکی از بابت استخدام خود نمی‎تواند از پرداخت حقوق کامل فرزند شهید خودداری نماید همچنان که در بند یک ذیل تبصره مذکور دقیقاً به این موضوع اشاره شده است لذا حکم به ورود شکایت و الزام بنیاد شهید استان تهران به برقراری حقوق کامل فرزند شهید شاکی صادر و اعلام می‎گردد.
ب- شعبه یازدهم در رسیدگی به پرونده کلاسه 77/1398 موضوع شکایت آقای قربانعلی غریب به طرفیت معاون تعاون و امور مجلس بنیاد شهید انقلاب اسلامی مرکز بخواسته احقاق حق مطالبه حقوق فرزند شهیدش (شهید حسن غریب) طبق مصوبه‎های مجلس شورای اسلامی بشرح دادنامه شماره 1450 مورخ 7/9/1378 چنین رأی صادر نموده است، خلاصه لایحه جوابیه مشعر بر این استکه، پرداخت مستمری به پدر و مادر مستخدمین متوفای لشگری و کشوری و تأمین اجتماعی منوط به این است که مشارالیهما حین‎الفوت تحت کفالت آنان بوده باشند که امر در مورد والدین محترم شهدای معظم نیز صادق است و قانون حالت اشتغال مصوب 1372 که شهدای مستخدم را در حکم مستخدمین شاغل تلقی نموده نیز در تبصره 2 خود بر لزوم شرط فوق تصریح کرده و بر اساس تبصره 2 ماده 16 آیین‎نامه اجرائی آن تشخیص مصادیق افراد تحت تکفل با دستگاه پرداخت کننده حقوق است … و حسب مقررات جاری در مورد والدین موصوف بنیاد شهید صرفاً مجاز است براساس قانون افزایش مستمری والدین شهدا مصوب 20/8/1375 مستمری به میزان حداقل حقوق کارکنان دولت پرداخت نماید و قانون الحاق یک تبصره به قانون استخدام جانبازان مصوب 7/9/1375 نه بالصراحه نه تلویحاً شرط کفالت را نقض ننموده است. لذا با عنایت به مراتب مذکور و نظر به لزوم احراز شرط کفالت و با توجه به اینکه حسب تبصره 2 ماده 16 آیین‎نامه اجرائی قانون حالت اشتغال تشخیص و مصادیق افراد تحت کفالت با دستگاه پرداخت کننده حقوق است و با عنایت به اینکه شاکی حین شهادت بازنشسته بوده و از همین رو فرض کفالت منتفی است، بنابراین پرداخت حقوق براساس احکام غیر قانونی صادره از جهاد سازندگی امکان پذیر نبوده و این بنیاد بر اساس قانون افزایش مستمری والدین شهدا مصوب 20/8/1375 صرفاً مجاز است مستمری به میزان حداقل حقوق کارکنان دولت پرداخت نماید که به مشارالیه همین مبلغ ماهیانه پرداخت می‎گردد. بنابراین و با توجه به مراتب مذکور و التفات به اینکه شاکی (پدر شهید) حین شهادت فرزندش بازنشسته بوده و تحت کفالت مشارالیه (شهید حسن غریب) نبوده است و عطف توجه به مفاد تبصره 2 ماده 16 آیین‎نامه اجرائی قانون حالت اشتغال و اینکه با وصف مذکور و پرداخت مستمری والدین به نامبرده حسب مندرجات لایحه جوابیه تخلفی از مقررات مشهود و ملحوظ نمی‎گردد بنابراین رأی برد شکایت نامبرده صادر می‎گردد.
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجت‎الاسلام‎والمسلمین دری‎نجف‎آبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا ومستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید.
رأی هیأت عمومی
احکام مقرر در قانون برقراری حقوق وظیفه از کارافتادگی و وظیفه عائله تحت تکفل جانبازان و شهدا انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و پرداخت حقوق و مزایای مجروحین جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی مصوب 1361 به ویژه مواد 4 و 5 و 6 قانون مزبور مصرح در جواز پرداخت مستمری به عائله تحت تکفل شهدا بشرح مندرج در ماده 7 قانون فوق الذکر است و چون مقررات قانون الحاق یک تبصره به قانون استخدام جانبازان مصوب 1375 مفهم نفی شرط تحت‎الکفاله بودن افراد مذکور نمی‎باشد، بنابراین دادنامه شماره 1450 مورخ 7/9/1378 شعبه 11 بدوی دیوان که مورد تایید شعبه سوم تجدیدنظر دیوان قرار گرفته است موافق اصول و موازین قانونی شناخته می‎شود. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده 20 اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد مشابه لازم الاتباع است.

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در دادراه اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدید نظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.